تفسیر روایی سوره هود آیه هفتم ، عرش الهی بر بالای آب های پشت گنبد آسمان.
در این مقاله هرچه که لازم و مهم است بدانید درباره عرش الهی و ارتباط آن با زمین تخت و گنبدآسمان و آفرینش این عالم ، گرداوری شده است.
پیشگفتار :
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ قَدَّرَ مَقَادِیرَ الْخَلَائِقِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ بِخَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهًٍْ وَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند، پنجاه هزار سال پیش از آنکه آسمانها و زمینها را خلق کند ، اندازه آن ها و ویژگیهای مخلوقات را تعیین کرده بود؛ عرش او در همین زمان بر بالای آب قرار داشت ( وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ ) .
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۴
- بحار الأنوار، ج۵۴، ص۲۰۷
آیه ۷ – سوره هود
آیه وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ [7]
او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ و عرش او بر بالای آب (دریایی بزرگ) قرار داشت؛
تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است. و اگر [به آنها] بگویى: «شما بعد از مرگ، برانگیخته مىشوید». به یقین کافران مىگویند:«این سحرى آشکار است»!
نکاتی مهم که باید پیش از مطالعه این مقاله بدانید :
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ أَنْزَلَ عَزَائِمَ الشَّرَائِعِ وَ آیَاتِ الْفَرَائِضِ فِی أَوْقَاتٍ مُخْتَلِفَهًٍْ کَمَا خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ لَوْ شَاءَ أَنْ یَخْلُقَهَا فِی أَقَلَّ مِنْ لَمْحِ الْبَصَرِ لَخَلَقَ وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ الْأَنَاهًَْ وَ الْمُدَارَاهًَْ مِثَالًا لِأُمَنَائِهِ وَ إِیجَاباً لِلْحُجَّهًِْ عَلَی خَلْقِه.
امام علی (علیه السلام)- خدای عزّوجلّ شریعتهای بزرگ و آیات مربوط به احکام را در زمانهای گوناگونی نازل کرد،
و آسمانها و زمین را در شش روز آفرید
و اگر میخواست ، میتوانست آنهارا در کمتر از یک چشم بههمزدن بیافریند؛
اما خداوند خواست «مهلتدادن» و «مداراکردن» را الگو و روش برای جانشینان خود (امامان و پیامبران) قرار دهد و همچنین خواست تا حجّت را بر مردمان تمام کند
[بنابرین به همین روش احکام را نازل کرده و آسمان و زمین را خلق کرده است].
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۴
- نور الثقلین
الصّادق (علیه السلام)- أَنْتَ الْکَائِنُ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ الْمُکَوِّنُ لِکُلِّ شَیْءٍ إِلَی قَوْلِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ حِینَ لَا شَمْسٌ تُضِیءُ وَ لَا قَمَرٌ یَسْرِی وَ لَا بَحْرٌ یَجْرِی وَ لَا رِیَاحٌ تَذْرِی وَ لَا سَمَاءٌ مَبْنِیَّهًٌْ وَ لَا أَرْضٌ مَدْحِیَّهًٌْ وَ لَا لَیْلٌ یُجَنُّ وَ لَا نَهَارٌ یُکَنُّ وَ لَا عَیْنٌ تَنْبُعُ وَ لَا صَوْتٌ یُسْمَعُ وَ لَا جَبَلٌ مُرْسَی وَ لَا سَحَابٌ مُنْشَأٌ وَ لَا إِنْسٌ مَبْرُوءٌ وَ لَا جِنٌّ مَذْرُوءٌ وَ لَا مَلَکٌ کَرِیمٌ وَ لَا شَیْطَانٌ رَجِیمٌ وَ لَا ظِلٌّ مَمْدُودٌ وَ لَا شَیْءٌ مَعْدُودٌ.
امام صادق (علیه السلام)- در دعای روز عرفه فرموده است: «خداوندا! تو یگانه موجودی هستی که قبل از وجود هر مخلوقی موجود بودهای
و تویی که به تمام اشیاء وجود بخشیدی …
حمد و سپاس از آن خدایی است که عرشش بر بالای آب بنا شده بود آنگاه که نه خورشیدی خلق گشته بود و میدرخشید، نه ماهی خلق گشته بود و میچرخید ، و در دوره ای که نه دریایی روان بود و نه بادی میوزید، و نه (سقف)آسمانی برپا بود و نه زمینی پهن شده بود ، نه شبی تار بود و نه روزی [که در پس شب پنهان شود]. [در آن هنگام] چشمهای جوشان نبود و هیچ صدایی شنیده نمیشد، نه کوه (قاف) بود که لنگرگاه زمین باشد، نه ابری برای باریدن، نه آدمی آفریده، نه پری [و جنّی] خلق شده، نه فرشتهای ارجمند و نه شیطانی رانده شده بود، نه سایهی کشیده شدهای بود، و نه چیزی که قابل شمارش باشد».
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۰۰بحار الأنوار، ج۵۴، ص۱۷۴
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ الدُّنْیَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اخْتَزَلَهَا عَنْ أَیَّامِ السَّنَهًِْ وَ السَّنَهًُْ ثَلَاثُمِائَهًٍْ وَ أَرْبَعٌ وَ خَمْسُونَ یَوْما.
امام صادق (علیه السلام)- خدای تبارکوتعالی دنیا را در شش روز (قمری) آفرید. سپس آن شش روز را از تعداد روزهای سال های قمری کم کرد و بنابرین یک سال قمری سیصدوپنجاهوچهار روز است.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۴
- نور الثقلین
باتوجه بهطول سال قمری حقیقی (مجموع ۱۲ماه هلالی) برابر ۳۵۴٬۳۶۷۰۸ روز (۳۵۴روز و ۸ساعت و ۳۵٬۷۱۲ثانیه)، سال تقویمی آن ۳۵۴روزه (در سالهای عادی) یا ۳۵۵روزه (در سالهای کبیسه) است. در تقویم قمری هلالی تعداد روز ماهها ترتیب خاصی ندارد و حداکثر تا ۴ ماه ۳۰روزه و ۳ ماه ۲۹روزه نیز ممکن است پشت سر هم بیایند.
- منبع :ویکی پدیا
الرّضا (علیه السلام)- سَأَلَ الْمَأْمُونُ أَبَاالْحَسَنِ عَلِیَّبْنَمُوسَیالرِّضَا (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ الْعَرْشَ وَ الْمَاءَ وَ الْمَلَائِکَهًَْ قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ کَانَتِ الْمَلَائِکَهًُْ تَسْتَدِلُّ بِأَنْفُسِهَا وَ بِالْعَرْشِ وَ الْمَاءِ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ جَعَلَ عَرْشَهُ عَلَی الْمَاءِ لِیُظْهِرَ بِذَلِکَ قُدْرَتَهُ لِلْمَلَائِکَهًِْ فَتَعْلَمَ أَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ثُمَّ رَفَعَ الْعَرْشَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَقَلَهُ وَ جَعَلَهُ فَوْقَ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ ثُمَّ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهًِْ أَیَّامٍ وَ هُوَ مُسْتَوْلٍ عَلَی عَرْشِهِ وَ کَانَ قَادِراً عَلَی أَنْ یَخْلُقَهَا فِی طَرْفَهًِْ عَیْنٍ وَ لَکِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهَا فِی سِتَّهًِْ أَیَّامٍ لِیَظْهَرَ لِلْمَلَائِکَهًِْ مَا یَخْلُقُهُ مِنْهَا شَیْئاً بَعْدَ شَیْءٍ فَیُسْتَدَلَّ بِحُدُوثِ مَا یَحْدُثُ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ مَرَّهًًْ بَعْدَ مَرَّهًٍْ وَ لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ الْعَرْشَ لِحَاجَهًٍْ بِهِ إِلَیْهِ لِأَنَّهُ غَنِیٌّ عَنِ الْعَرْشِ وَ عَنْ جَمِیعِ مَا خَلَقَ لَا یُوصَفُ بِالْکَوْنِ عَلَی الْعَرْشِ لِأَنَّهُ لَیْسَ بِجِسْمٍ تَعَالَی عَنْ صِفَهًِْ خَلْقِهِ عُلُوّاً کَبِیراً.
امام رضا (علیه السلام):
مأمون از امام رضا (علیه السلام) دربارهی تفسیر آیه: وَ هُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَی المَاء لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً پرسید.
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
«پروردگار متعال، عرش و آب و فرشتگان را قبل از آسمانها و زمین آفرید و فرشتگان، بر اساس وجود خودشان و عرش و آب به وجود خداوند متعال استدلال میکردند.
سپس پروردگار، عرش خود را بر بالای آب قرارداد تا به این وسیله قدرتش را به فرشتگان نشان بدهد برای اینکه فرشتگان بدانند که الله بر انجام هر کاری تواناست.
سپس خداوند عرش را با قدرتش بالا برد و آن را بر فراز گنبد های آسمانهای هفتگانه قرار داد
و سپس درحالیکه بر عرش مستولی بود، آسمانها و زمین را در شش روز (در زیر آب هایی که در زیر عرش بودند ) آفرید درحالیکه خداوند میتوانست در یک چشمبرهمزدن آنها را بیافریند؛
امّا پروردگار متعال آن را در ششروز آفرید تا تمام چیزهایی را که خلق نمود، یکبهیک به ملائکه نشان دهد.
خداوند، عرش را بهخاطر نیازش به آن نیافرید؛
زیرا او از عرش و همهی مخلوقات خود، بینیاز است
و هرگز نمیتوان او را با صفت قرارگرفتن بر روی عرش، توصیف نمود؛ زیرا الله جسم ندارد و بسیار منزّه و برتر است از اینکه به وسیله چیز هایی توصیف شود که مخلوقات خدا با آنها توصیف میشوند.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۶ – بحار الأنوار، ج۳، ص۳۱۷ – الاحتجاج، ج۲، ص۴۱۲ – التوحید، ص۳۲۰ – عیون أخبار الرضا (ج۱، ص۱۳۴ – نور الثقلین
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ وَ ذَلِکَ فِی مَبْدَإِ الْخَلْقِ أَنَّ الرَّبَّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ الْهَوَاءَ ثُمَّ خَلَقَ الْقَلَمَ فَأَمَرَهُ أَنْ یَجْرِیَ فَقَالَ یَا رَبِّ بِمَا أَجْرِی فَقَالَ بِمَا هُوَ کَائِنٌ ثُمَّ خَلَقَ الظُّلْمَهًَْ مِنَ الْهَوَاءِ وَ خَلَقَ النُّورَ مِنَ الْهَوَاءِ وَ خَلَقَ الْمَاءَ مِنَ الْهَوَاءِ وَ خَلَقَ الْعَرْشَ مِنَ الْهَوَاءِ وَ خَلَقَ الْعَقِیمَ مِنَ الْهَوَاءِ وَ هُوَ الرِّیحُ الشَّدِیدَهًُْ وَ خَلَقَ النَّارَ مِنَ الْهَوَاءِ وَ خَلَقَ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ مِنْ هَذِهِ السِّتَّهًِْ الَّتِی خُلِقَتْ مِنَ الْهَوَاءِ فَسَلَّطَ الْعَقِیمَ عَلَی الْمَاءِ فَضَرَبَتْهُ فَأَکْثَرَتِ الْمَوْجَ وَ الزَّبَدَ وَ جَعَلَ یَثُورُ دُخَانُهُ فِی الْهَوَاءِ فَلَمَّا بَلَغَ الْوَقْتُ الَّذِی أَرَادَ قَالَ لِلزَّبَدِ اجْمُدْ فَجَمَدَ فَقَالَ لِلْمَوْجِ اجْمُدْ فَجَمَدَ فَجَعَلَ الزَّبَدَ أَرْضاً وَ جَعَلَ الْمَوْجَ جِبِالًا رَوَاسِیَ لِلْأَرْضِ فَلَمَّا أَجْمَدَهُمَا قَالَ لِلرُّوحِ وَ الْقُدْرَهًِْ سَوِّیَا عَرْشِی عَلَی السَّمَاءِ فَسَوَّیَا عَرْشَهُ عَلَی السَّمَاءِ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه) یکی از محدثان برجسته و بزرگ شیعه :
– آیه: هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ؛
مربوط به آغاز آفرینش است که پروردگار تبارکوتعالی، هوا و سپس قلم را آفرید و به او داد که حرکت کند و بنگارد. [قلم] گفت: «پروردگارا! در مورد چه چیزی بنگارم»؟ خدا فرمود: «در مورد هر چیزی که موجود است».
سپس تاریکی را از هوا خلق کرد؛ روشنی را از هوا آفرید؛
آب را از هوا آفرید و عرش را از هوا آفرید و عقیم که باد شدید است را از هوا آفرید و آتش را از هوا آفرید
و همه خلق را از این شش موجود آفرید که خود این شش موجود نیز از هوا خلق شده بودند و باد تند را بر آب مسلّط کرد و بر آن زد و موج و کف بسیاری برآورد و بخار آن در فضا پراکنده شد
و وقتی که زمان مدّ نظرش فرا رسید، به کف فرمود: «خشک شو»! پس خشک شد.
و به موج فرمود: «خشک شو»! خشک شد و کف را زمین کرد و موجها را کوههایی قرار داد که لنگر زمین شدند و چون آن دو را خشک ساخت، به «روح» و «قدرت» فرمود: «عرشم را بر آسمان بسازید». و [آنها نیز] عرشش را بر فراز آسمان ساختند.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۶بحار الأنوار، ج۵۴، ص۷۰/ القمی، ج۱۱، ص۳۲۱/ نور الثقلین
الصّادق (علیه السلام)- خَرَجَ هِشَامُبْنُعَبْدِ الْمَلِکِ حَاجّاً وَ مَعَهُ الْأَبْرَشُ الْکَلْبِیُّ فَلَقِیَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَقَالَ هِشَامٌ لِلْأَبْرَشِ تَعْرِفُ هَذَا قَالَ لَا قَالَ هَذَا الَّذِی تَزْعُمُ الشِّیعَهًُْ أَنَّهُ نَبِیٌّ مِنْ کَثْرَهًِْ عِلْمِهِ فَقَالَ الْأَبْرَشُ لَأَسْأَلَنَّهُ عَنْ مَسْأَلَهًٍْ لَا یُجِیبُنِی فِیهَا إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ فَقَالَ هِشَامٌ لِلْأَبْرَشِ وَدِدْتُ أَنَّکَ فَعَلْتَ ذَلِکَ فَلَقِیَ الْأَبْرَشُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما فَمَا کَانَ رَتْقُهُمَا وَ مَا کَانَ فَتْقُهُمَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَا أَبْرَشُ هُوَ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ وَ الْمَاءُ عَلَی الْهَوَاءِ وَ الْهَوَاءُ لَا یُحَدُّ وَ لَمْ یَکُنْ یَوْمَئِذٍ خَلْقٌ غَیْرُهُمَا وَ الْمَاءُ یَوْمَئِذٍ عَذْبٌ فُرَاتٌ فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ یَخْلُقَ الْأَرْضَ أَمَرَ الرِّیَاحَ فَضَرَبَتِ الْمَاءَ حَتَّی صَارَ مَوْجاً ثُمَّ أَزْبَدَ فَصَارَ زَبَداً وَاحِداً فَجَمَعَهُ فِی مَوْضِعِ الْبَیْتِ ثُمَّ جَعَلَهُ جَبَلًا مِنْ زَبَدٍ ثُمَّ دَحَی الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِه وَ کَانَتِ السَّمَاءُ خَضْرَاءَ عَلَی لَوْنِ الْمَاءِ الْعَذْبِ الْأَخْضَرِ وَ کَانَتِ الْأَرْضُ خَضْرَاءَ عَلَی لَوْنِ الْمَاءِ وَ کَانَتَا مَرْتُوقَتَیْنِ لَیْسَ لَهُمَا أَبْوَابٌ وَ لَمْ یَکُنْ لِلْأَرْضِ أَبْوَابٌ وَ هُوَ النَّبْتُ وَ لَمْ تُمْطِرِ السَّمَاءُ عَلَیْهَا فَتُنْبِتَ فَفَتَقَ السَّمَاءَ بِالْمَطَرِ وَ فَتَقَ الْأَرْضَ بِالنَّبَاتِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما فَقَالَ الْأَبْرَشُ وَ اللَّهِ مَا حَدَّثَنِی بِمِثْلِ هَذَا الْحَدِیثِ أَحَدٌ قَطُّ أَعِدْ عَلَیَّ فَأَعَادَ عَلَیْهِ وَ کَانَ الْأَبْرَشُ مُلْحِداً فَقَالَ وَ أَنَا أَشْهَدُ أَنَّکَ ابْنُ نَبِیٍّ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.
هشامبنعبدالملک به همراه ابْرَشکلبی به حجّ رفت و هر دو در مسجدالحرام به امام صادق (علیه السلام) برخوردند. هشام به ابْرَش گفت: «او را میشناسی»؟ گفت: «نه»! گفت: «او کسی است که شیعه از فزونی علمش او را [همچون] پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میپندارد».
ابْرَش گفت: «از او سؤالی خواهم پرسید که پاسخش را جز پیغمبر (صلی الله علیه و آله) یا وصّی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نمیتواند بگوید».
هشام به ابرش گفت: «دوست دارم این کار را بکنی».
ابرش نزد امام صادق (علیه السلام) رفت و به او گفت: ای امام صادق (علیه السلام)! در مورد این کلام خداوند که میفرماید: آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم. (انبیاء/۳۰) به من بگو که بستهبودنشان چه بود و گشودنشان چه بود»؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای ابْرَش! آن به همان صورت است که خود خدا وصف نمود: کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ و آب بر هوا بود و هوا را مرزی نبود.
آن روز جز آن دو مخلوقی نبود. آب آن روز شیرین و گوارا بود. چون خدا خواست تا زمین را بیافریند؛ باد را فرمود تا بر آب بوزد؛ باد وزید و موج و کف ایجاد کرد. [خداوند] آن کفها را در مکانی که [هم اکنون] جایگاه کعبه است، جمع کرد و کوهی از کف ساخت و زمین را از زیر آن پهن کرد.))
ابرش که مردی ملحد بود ، پس از شنیدن این پاسخ تعجب کرد و در آخر سه بار گفت : أَنَا أَشْهَدُ أَنَّکَ ابْنُ نَبِیٍّ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ . شهادت و گواهی میدهم که تو فرزند پیامبری
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۶
- بحار الأنوار، ج۵۴، ص۷۲/ القمی، ج۲، ص۶۹/ العیاشی، ج۲، ص۱۴۰
الباقر (علیه السلام)- کَانَ کُلُّ شَیْءٍ مَاءً وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ فَأَمَرَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ الْمَاءَ فَاضْطَرَمَ نَاراً ثُمَّ أَمَرَ النَّارَ فَخَمَدَتْ فَارْتَفَعَ مِنْ خُمُودِهَا دُخَانٌ فَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ مِنْ ذَلِکَ الدُّخَانِ وَ خَلَقَ الْأَرْضَ مِنَ الرَّمَادِ ثُمَّ اخْتَصَمَ الْمَاءُ وَ النَّارُ وَ الرِّیحُ فَقَالَ الْمَاءُ أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ قَالَ الرِّیحُ أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ قَالَتِ النَّارُ أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَی الرِّیحِ أَنْتِ جُنْدِیَ الْأَکْبَرُ.
امام باقر (علیه السلام)- همهچیز از ابتدا به شکل آب بود و عرش الهی نیز بر بالای آب قرار داشت (و خلق شده بود) ؛
پس خداوند متعال به آب های زیر عرش فرمان داد که مانند آتش شعلهور گردد (اشاره به نام بحر المسجور) .
بنابرین همانطور شد و سپس به آتش دستور داد تا خاموش گردد. و از آن دودی برخاست و خداوند از آن دود، آسمانها را آفرید و زمین را از خاکستر آن آتش، خلق کرد.
سپس آب و آتش و باد با هم درگیرشده و خصومتکردند.
آب میگفت: «من سرباز بزرگتر پروردگارم»! و آتش میگفت: «بزرگترین سرباز خداوند منم »! باد میگفت: «من بزرگترین سرباز الهی هستم»! خداوند به باد وحی فرمود و گفت: «بزرگترین لشکر من تویی»!
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۸بحار الأنوار، ج۵۴، ص۹۸/ البرهان، «ذکره» محذوف
نکته مهم : عرش چهارمین مخلوق خداست :
السّجّاد (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْعَرْشَ أَرْبَاعاً لَمْ یَخْلُقْ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَهًَْ أَشْیَاءَ الْهَوَاءَ وَ الْقَلَمَ وَالنُّورَ ثُمَّ خَلَقَهُ مِنْ أَنْوَارٍ مُخْتَلِفَهًٍْ فَمِنْ ذَلِکَ النُّورِ نُورٌ أَخْضَرُ اخْضَرَّتْ مِنْهُ الْخُضْرَهًُْ وَ نُورٌ أَصْفَرُ اصْفَرَّتْ مِنْهُ الصُّفْرَهًُْ وَ نُورٌ أَحْمَرُ احْمَرَّتْ مِنْهُ الْحُمْرَهًُْ وَ نُورٌ أَبْیَضُ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ وَ مِنْهُ ضَوْءُ النَّهَارِ ثُمَّ جَعَلَهُ سَبْعِینَ أَلْفَ طَبَقٍ غِلَظُ کُلِّ طَبَقٍ کَأَوَّلِ الْعَرْشِ إِلَی أَسْفَلِ السَّافِلِینَ لَیْسَ مِنْ ذَلِکَ طَبَقٌ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ وَ یُقَدِّسُهُ بِأَصْوَاتٍ مُخْتَلِفَهًٍْ وَ أَلسِنَهًٍْ غَیْرِ مُشْتَبِهَهًٍْ وَ لَوْ أُذِنَ لِلِسَانٍ مِنْهَا فَأَسْمَعَ شَیْئاً مِمَّا تَحْتَهُ لَهَدَمَ الْجِبَالَ وَ الْمَدَائِنَ وَ الْحُصُونَ وَ لَخَسَفَ الْبِحَارَ وَ لَأَهْلَکَ مَا دُونَهُ لَهُ ثَمَانِیَهًُْ أَرْکَانٍ عَلَی کُلِّ رُکْنٍ مِنْهَا مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ مَا لَا یُحْصِی عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لا یَفْتُرُونَ وَ لَوْ حَسَّ شَیْءٌ مِمَّا فَوْقَهُ مَا قَامَ لِذَلِکَ طَرْفَهًَْ عَیْنٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتُ وَ الْکِبْرِیَاءُ وَ الْعَظَمَهًُْ وَ الْقُدْسُ وَ الرَّحْمَهًُْ ثُمَّ الْعِلْمُ وَ لَیْسَ وَرَاءَ هَذَا مَقَالٌ.
امام سجاد (علیه السلام)- عرش، چهارمین چیزی بود که خداوند متعال آفرید، که پیش از آفریدن آن جز هوا، قلم و نور، چیز دیگری را نیافریده بود.
سپس عرش را از نورهای مختلف آفرید؛ از جملهی آنها، نور سبز بود که [اشیاء] سبز رنگ، از آن، رنگ سبز به خود گرفتند و نور زرد که [اشیاء] زرد رنگ، از آن جهت زرد شدند و نور قرمز که [اشیاء] قرمز رنگ، از آنجهت رنگ قرمز گرفتند و نور سفید، که برترین نور است و روشنایی روز از اوست.(1)
سپس آن (عرش) را هفتاد طبقه قرارداد . ضخامت هر طبقهی عرش برابر فاصلهی بالای عرش تا پایینترین آن است
و تمامی این طبقهها با صداها و زبانهای متفاوت و غیرمشابه، به تنزیه و تسبیح و حمد پروردگار مشغول هستند و اگر به زبانی از آن زبانها اجازه داده شود که چیزی [از صدای تسبیحگفتن خود] را به گوش موجوداتی که در زیر عرش است برساند، بیتردید [شدّت و هیبت این صدا] موجب انهدام کوهها، شهرها و قلعههای مستحکم میشد و آب دریاها فرومیرفت [و خشک میشد] و همهچیز نابود میشد.
عرش، هشت ستون دارد و بر هر ستونی از آن، تعداد زیادی فرشته وجود دارند که تعداد آنها را کسی جُز خدای متعال نمیداند و آنان شبانهروز، بدون هیچ سستی و خستگی به تسبیح خداوند مشغولند
و اگر بالاتر از آن (عرش) چیزی محسوس شود به قدر یک چشمبههمزدن نیز دوام نمیآورد. [چیز محسوس فوق عرش، وجود ندارد] میان آن (عرش) و محسوسات، [چند طبقه وجود دارد که] جبروت، کبریا، عظمت، قدس و رحمت و سپس علم است و بیش از این نیز دیگر نمیتوان سخن گفت.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۸التوحید، ص ۳۲۵ / البرهان/ نور الثقلین
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- فِی قَوْلِهِ تَعَالَی هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوی إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ قَالَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ وَ لَمْ یَخْلُقْ شَیْئاً قَبْلَ الْمَاءِ فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ أَخْرَجَ مِنَ الْمَاءِ دُخَاناً فَارْتَفَعَ فَوْقَ الْمَاءِ فَسَمَی عَلَیْهِ فَسَمَّاهُ سَمَاءً ثُمَّ أَیْبَسَ الْمَاءَ فَجَعَلَهُ أَرْضاً وَاحِدَهًًْ ثُمَّ فَتَقَهَا فَجَعَلَهَا سَبْعَ أَرَضِینَ فِی یَوْمَیْنِ فِی الْأَحَدِ وَ الْإِثْنَیْنِ فَجَعَلَ الْأَرْضَ عَلَی الْحُوت.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) یکی از معتبر ترین راویان حدیث در نزد شیعیان :
خدا کسی است که همهی چیزهایی را که در روی زمین است برایتان بیافرید، آنگاه به آسمان پرداخت و هر هفت آسمان را جداسازی کرد . (بقره/۲۹)
عرش خدا بر بالای آب بنا شده و خدا پیش از آب که اولین مخلوق است ، چیزی را نیافریده بود.
و چون خدا خواست مخلوقات را بیافریند، بخاری از آن آب برآورد و بالای آب برافراشت و چون بالای آن قرار داشت بنابرین آن را سماء(آسمان) نام گذاشت و سپس آب را خشکانید و آن را یک قطعه زمین یکپارچه قرار داد. سپس در دو روز یکشنبه و دوشنبه، آن را از هم گشود و تبدیل به هفت زمین کرد و صفحه مسطح زمین را بر پشت فرشته ای که به شکل ماهی است قرار داد ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۰۰
(حوت یا ماهی یکی از حاملین عرش الهی نیز بیان شده در احادیث دیگر ، علاوه بر آن که زمین را نیز بر پشت خود نگه میدارد)
مطالب پیشنهادی که باید خونده باشید :
زمین بر پشت ماهی و اثبات بی تحرکی زمین تخت در احادیث و آیات قرآن!
الباقر (علیه السلام)- حُمْرانَبْنأعْیَن یَسْأَلُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ابْتَدَعَ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا بِعِلْمِهِ عَلَی غَیْرِ مِثَالٍ کَانَ قَبْلَهُ فَابْتَدَعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ لَمْ یَکُنْ قَبْلَهُنَّ سَمَاوَاتٌ وَ لَا أَرَضُونَ أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ تَعَالَی وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ.
امام باقر (علیه السلام)- شخصی از امام باقر (علیه السلام) دربارهی کلام خدای عزّوجلّ که میفرماید: او پدیدآورندهی آسمانها و زمین است. (انعام/۱۰۱) پرسید: امام (علیه السلام) فرمود: «خدای عزّوجلّ همه چیز را با علمش ایجاد کرد؛ بدون آنکه نمونهی قبلی داشته باشد. آسمانها و زمینها را آفرید درصورتیکه پیش از آن آسمان و زمینی خلق نشده بود. و مگر نمیشنوی سخن خودش را که فرموده : وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۰۲
أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمَّا خَلَقَ الْمَاءَ فَجَعَلَ عَرْشَهُ عَلَیْهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ یَعْنِی وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فَأَرْسَلَ اللَّهُ الرِّیَاحَ عَلَی الْمَاءِ فَتَفَجَّرَ الْمَاءُ مِنْ أَمْوَاجِهِ فَارْتَفَعَ عَنْهُ الدُّخَانُ وَ عَلَا فَوْقَ الزَّبَدِ فَخَلَقَ مِنْ دُخَانِهِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ فَخَلَقَ مِنْ زَبَدِهِ الْأَرَضِینَ السَّبْعَ فَبَسَطَ الْأَرْضَ عَلَی الْمَاءِ وَ جَعَلَ الْمَاءَ عَلَی الصَّفَا وَ الصَّفَا عَلَی الْحُوتِ وَ الْحُوتَ عَلَی الثَّوْرِ وَ الثَّوْرَ عَلَی الصَّخْرَهًِْ الَّتِی ذَکَرَهَا لُقْمَانُ لِابْنِهِ فَقَالَ یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا وَ الصَّخْرَهًَْ عَلَی الثَّرَی وَ لَا یَعْلَمُ مَا تَحْتَ الثَّرَی إِلَّا اللَّهُ.
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند – وقتی خدای عزّوجلّ آب را آفرید عرشش را بر آن نهاد، پیش از آنکه آسمانها و زمین را بیافریند و این است کلام خدای عزّوجلّ: هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماء؛
یعنی پیش از اینکه آسمانها و زمین را بیافریند عرشش را بر بالای آب خلق کرده بود.
سپس خداوند بادها را بر آب فرستاد و آب موج برآورد و دودی از آن برخاست و بر روی کفهای سطح آب، قرار گرفت و از آن دود هفت آسمان و از آن کفها، هفت زمین را آفرید، و سپس صفحه زمین ها را بر روی آب پهن کرد و آب را بر روی صفا نهاد و صفا را بر ماهی و ماهی را بر گاو و سپس گاو را بر روی تخته سنگی نهاد که لقمان (علیه السلام) برای پسرش بیان کرد و گفت: پسرم! اگر بهاندازهی سنگینی دانه خردلی [کار نیک یا بد] باشد، و در دل سنگی یا در [گوشهای از] آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را [در قیامت برای حساب] میآورد خداوند دقیق و آگاه است. (لقمان/۱۶) و آن صخره را بر روی خاکی نمناک نهاد و کسی جز خدا نمیداند که زیر آن خاک نمناک چیست.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۰۲بحار الأنوار، ج۵۴، ص۸۷/ الإمام العسکری، ص۱۴۴، «فبخر» بدل «فتفجَّر»
نکته : همانند فرمایش آیت الله العظمی امیرالمومنین علی علیه السلام نیز حدیثی از امام صادق علیه السلام وجود دارد که قبلا برایتان در مقاله زیر آورده ایم .
flatearthfarsi.ir/blog-religious/3208
/زمین-بر-پشت-ماهی-و-احادیث-و-ایات-قرآن/
درباره قیامت :
السّجّاد (علیه السلام)- وَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ یَعْنِی بِأَرْضٍ لَمْ تُکْسَبْ عَلَیْهَا الذُّنُوبُ بَارِزَهًًْ لَیْسَ عَلَیْهَا جِبَالٌ وَ لَا نَبَاتٌ کَمَا دَحَاهَا أَوَّلَ مَرَّهًٍْ وَ یُعِیدُ عَرْشَهُ عَلَی الْمَاءِ کَمَا کَانَ أَوَّلَ مَرَّهًٍْ مُسْتَقِلًّا بِعَظَمَتِهِ وَ قُدْرَتِه.
امام سجاد (علیه السلام) مقصود از آیه: در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها [به آسمانهای دیگری] مبدّل میشود. (ابراهیم/۴۸) یعنی تبدیل زمینی میشود که بر روی آن گناه نشده؛
زمین آشکار و صافی که بر روی آن نه کوهها هستند و نه گیاهان، بلکه به همان شکلی باشد که اوّلینبار آن را پهن و مسطح شده بود.
و خداوند عرش خود را مثل خلقت بار اوّلش، بر بالای آب برمیگرداند؛ درحالیکه در بزرگی و قدرتش [از دیگران] مستقل است.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۰۸ القمی، ج ۲،ص ۲۵۲ / نور الثقلین
توجه :
تمامی مطالبی که در ادامه ارائه می شود، متن عربی (اصلی) به همراه ترجمه کامل باب عرش و کرسی در جلد اول کتاب اصول الکافی
(کتاب الکافی : یکی از معتبر ترین کتاب روایی و حدیثی شیعیان هست و همچنین یکی از مهمترین کتب اربعه شیعه هست)
کتاب الکافی جلد 1 ، باب العرش و الکرسیّ :
[٣٣٣]١-عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد البرقیّ رفعه قال:
سأل الجاثلیق أمیر المؤمنین علیه السّلام فقال: أخبرنی عن اللّه عزّ و جلّ یحمل العرش أم العرش یحمله؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: اللّه عزّ و جلّ حامل العرش و السّماوات و الأرض و ما فیهما و ما بینهما و ذلک قول اللّه عزّ و جلّ: إِنَّ اَللّٰهَ یُمْسِکُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ أَنْ تَزُولاٰ وَ لَئِنْ زٰالَتٰا إِنْ أَمْسَکَهُمٰا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کٰانَ حَلِیماً غَفُوراً، قال: فأخبرنی عن قوله: وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمٰانِیَةٌ فکیف قال ذلک؟ و قلت: «إنّه یحمل العرش و السّماوات و الأرض» فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: إنّ العرش خلقه اللّه تعالی من أنوار أربعة:
نور أحمر منه احمرّت الحمرة و نور أخضر منه اخضرّت الخضرة و نور أصفر منه اصفرّت الصّفرة و نور أبیض منه [ابیضّ]البیاض و هو العلم الّذی حمّله اللّه الحملة و ذلک نور من عظمته، فبعظمته و نوره أبصر قلوب المؤمنین و بعظمته و نوره عاداه الجاهلون و بعظمته و نوره ابتغی من فی السّماوات و الأرض من جمیع خلائقه إلیه الوسیلة بالأعمال المختلفة و الأدیان المشتبهة، فکلّ محمول یحمله اللّه بنوره و عظمته و قدرته لا یستطیع لنفسه ضرّا و لا نفعا و لا موتا و لا حیاة و لا نشورا، فکلّ شیء محمول و اللّه تبارک و تعالی الممسک لهما أن تزولا و المحیط بهما من شیء و هو حیاة کلّ شیء و نور کلّ شیء سبحانه و تعالی عمّا یقولون علوّا کبیرا. قال له: فأخبرنی عن اللّه عزّ و جلّ أین هو؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: هو هاهنا و هاهنا و فوق و تحت و محیط بنا و معنا و هو قوله: «مٰا یَکُونُ مِنْ نَجْویٰ ثَلاٰثَةٍ إِلاّٰ هُوَ رٰابِعُهُمْ وَ لاٰ خَمْسَةٍ إِلاّٰ هُوَ سٰادِسُهُمْ وَ لاٰ أَدْنیٰ مِنْ ذٰلِکَ وَ لاٰ أَکْثَرَ إِلاّٰ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مٰا کٰانُوا» فالکرسیّ
[٣٣٣]١-جاثلیق از امیر مؤمنان علیه السّلام پرسید: به من بگو آیا خداوند عزّتمند و والا عرش را حمل می کند یا عرش او را؟ حضرت فرمود: خدای عزّتمند و والا حاصل عرش، آسمان ها، زمین و آنچه در آنها و میان آنهاست، می باشد و این فرمایش خداوند بزرگ و شکوهمند است که: «همانا خداوند، آسمان ها و زمین را نگاه می دارد تا نیفتند و اگر بیفتند بعد از او هیچ کس آن ها را نگاه نمی دارد، اوست بردبار آمرزنده» [سورۀ فاطر (٣5) ، آیۀ 4١]جاثلیق گفت: پس برایم بگو چگونه خدا فرماید: «در آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر سر خود بردارند» [سورۀ حاقه (6٩) ، آیۀ ١٧]و شما گفتید که خدا عرش و آسمان ها و زمین را حمل کند؟ امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: همانا خداوند فرازمند عرش را از چهار نور آفرید: نور سرخی که هر سرخی از آن سرخی گرفت و نور سبزی که هر سبزی از آن سبزی یافت و نور زردی که هر زردی از آن زردی گرفت و نور سفیدی که هر سفیدی از آن سفید شد و آن دانشی است که خداوند به حاملان عطا فرموده است و آن نوری از عظمت اوست، پس خداوند به سبب عظمت و نورش، دل های مؤمنان را بینا کرده و به همان سبب، نادانان با او دشمن شده و به همان سبب، تمام آفریدگان او که در آسمان ها و زمین اند با کردارهای گوناگون و دین های همگون به سوی او وسیله جویند، پس هر محمولی را خدا با نور، عظمت و توانایی اش بردارد و آنها بر زیان و سود و مرگ و زندگی و برخاستن از گور توانایی ندارند.
همه چیز محمول است و خداوند فرخنده و فرازمند آسمان و زمین و آنچه آن ها را فراگیرد از افتادن نگه دارد و خدا زندگی هرچیز و روشنی هرچیز است. منزّه است و پرتوی بزرگی دارد از آنچه گویند.
جاثلیق گفت: برایم بگو که خداوند بزرگ و شکوهمند کجاست؟ امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: او آنجا و آنجاست، بالا و پایین و فروگرفته ما را و همراه ماست و این فرمایش اوست: «گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نباشد جز این که خدا چهارمین آنهاست و نه میان پنج نفر جز این که او ششمین آنها و نه کمتر از آن و نه بیشتر باشد، جز این که هرکجا باشند خدا با آنهاست.» ؛
ص :٢٧٩
محیط بالسّماوات و الأرض و ما بینهما و ما تحت الثّری و إن تجهر بالقول فإنّه یعلم السّرّ و أخفی و ذلک قوله تعالی: «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ لاٰ یَؤُدُهُ حِفْظُهُمٰا وَ هُوَ اَلْعَلِیُّ اَلْعَظِیمُ» فالّذین یحملون العرش هم العلماء الّذین حمّلهم اللّه علمه و لیس یخرج عن هذه الأربعة شیء خلق اللّه فی ملکوته الّذی أراه اللّه أصفیاءه و أراه خلیله علیه السّلام فقال: وَ کَذٰلِکَ نُرِی إِبْرٰاهِیمَ مَلَکُوتَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ اَلْمُوقِنِینَ و کیف یحمل حملة العرش اللّه و بحیاته حییت قلوبهم و بنوره اهتدوا إلی معرفته.
[٣٣4]٢-أحمد بن إدریس، عن محمّد بن عبد الجبّار، عن صفوان بن یحیی قال:
سألنی أبو قرّة المحدّث أن أدخله علی أبی الحسن الرّضا علیه السّلام فاستأذنته فأذن لی، فدخل فسأله عن الحلال و الحرام ثمّ قال له: أ فتقرّ أنّ اللّه محمول؟ فقال أبو الحسن علیه السّلام: کلّ محمول مفعول به مضاف إلی غیره محتاج و المحمول اسم نقص فی اللّفظ و الحامل فاعل و هو فی اللّفظ مدحة و کذلک قول القائل:
فوق و تحت و أعلی و أسفل و قد قال اللّه: «وَ لِلّٰهِ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنیٰ فَادْعُوهُ بِهٰا» و لم یقل فی کتبه: إنّه المحمول بل قال: إنّه الحامل فی البرّ و البحر و الممسک السّماوات و الأرض أن تزولا و المحمول ما سوی اللّه و لم یسمع أحد آمن باللّه و عظمته قطّ قال فی دعائه: یا محمول، قال أبو قرّة: فإنّه قال: «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمٰانِیَةٌ» و قال: «الّذین یحملون العرش» فقال أبو الحسن علیه السّلام: العرش لیس هو اللّه و العرش اسم علم و قدرة و عرش فیه کلّ شیء، ثمّ أضاف الحمل إلی غیره، خلق من خلقه؛ لأنّه استعبد خلقه بحمل عرشه و هم حملة علمه و خلقا یسبّحون حول عرشه و هم یعملون بعلمه
ص :٢٨٠
بنابراین کرسی به آسمان ها و زمین و میان آنها و زیر خاک احاطه دارد و اگر با صدای بلند بگویی، او راز و پنهانت را می داند و همین، معنای سخن خدای برتر است: «کرسی او آسمان ها و زمین را در بر گرفته و نگهداری آنها بر او دشوار نیست و اوست والای بزرگ» . [سورۀ بقره (٢) ، آیۀ ٢55]
پس آنانی که عرش را حمل کنند، دانشمندانی هستند که خدا علمش را به آن ها ارزانی داشته است و آنچه خداوند در ملکوتش آفریده و به برگزیدگانش و خلیلش ابراهیم علیه السّلام نشان داده از این چهار نور بیرون نیست که فرمود: «و این گونه، ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از اهل یقین باشد» [سورۀ انعام، آیۀ ٧5]و چگونه حاملان عرش، خدا را بردارند با آن که به سبب زندگی او دل های ایشان زنده گشته و با نور او به شناختش راهنمایی شده اند.
[٣٣4]٢-صفوان یحیی گوید: ابو قرّۀ محدّث از من خواست که او را خدمت امام رضا علیه السّلام ببرم. از حضرت اجازه خواستم و ایشان به من اجازه داد. ابو قرّه خدمت امام رسید و از مسائل حلال و حرام پرسید، سپس عرض کرد: شما قبول دارید که خداوند حمل شدنی است؟ حضرت فرمود: هر حمل شدنی، کاری بر او واقع شده که به دیگری نسبت دارد و نیازمند است و محمول، اسمی است که در تعبیر بر کمبود دلالت دارد و حامل، انجام دهنده می باشد که در تعبیر بر مدح دلالت دارد و چنین است سخن آن که گوید: زبر و زیر و بالا و پایین (که زبر و بالا بر مدح و زیر و پایین بر کمبود دلالت دارد) و خداوند فرموده است: «و خدا را نام های نیکوست، پس او را با آنها بخوانید» [سورۀ اعراف، آیۀ ١٨٠]
و در کتاب های آسمانی اش نفرموده است که او محمول است، بلکه گفته است: همانا او در خشکی و دریا بردارنده و نگه دار آسمان ها و زمین از افتادن است و جز خدا محمول است و هیچ گاه از کسی که به خدا و عظمتش ایمان دارد، شنیده نشده است که در دعای خود گوید: ای محمول. ابو قرّه گفت: خدا خود گوید: «در آن روز، عرش پروردگارت را هشت فرشته در بالایشان بردارند» و نیز فرماید: «آنانی که عرش را حمل کنند» . حضرت رضا علیه السّلام فرمود: عرش که خدا نیست. عرش تعبیر از علم و توانایی است که همه چیز در آن است، سپس کار حمل را به غیر خود، که آفریده ای از آفریدگانش باشد، نسبت داده است؛ بدان جهت که از آفریده اش به سبب برداشتن عرشش عبادت خواسته است و آنان بردارندگان علم خداوند و آفریده ای هستند که گرد عرشش تسبیح گویند و با علم او کار کنند و فرشتگانی هستند که کردارهای بندگانش را نویسند
ص :٢٨١
و ملائکة یکتبون أعمال عباده و استعبد أهل الأرض بالطّواف حول بیته و اللّه علی العرش استوی کما قال: و العرش و من یحمله؛ و من حول العرش؛ و اللّه الحامل لهم؛ الحافظ لهم، الممسک القائم علی کلّ نفس و فوق کلّ شیء و علی کلّ شیء و لا یقال: محمول و لا أسفل قولا مفردا لا یوصل بشیء فیفسد اللّفظ و المعنی؛ قال أبو قرّة فتکذّب بالرّوایة الّتی جاءت أنّ اللّه إذا غضب إنّما یعرف غضبه أنّ الملائکة الّذین یحملون العرش یجدون ثقله علی کواهلهم، فیخرّون سجّدا؛ فإذا ذهب الغضب خفّ و رجعوا إلی مواقفهم؟ فقال أبو الحسن علیه السّلام:
أخبرنی عن اللّه تبارک و تعالی منذ لعن إبلیس إلی یومک هذا هو غضبان علیه؛ فمتی رضی؟ و هو فی صفتک لم یزل غضبان علیه و علی أولیائه و علی أتباعه کیف تجترئ أن تصف ربّک بالتّغییر من حال إلی حال و أنّه یجری علیه ما یجری علی المخلوقین! سبحانه و تعالی؛ لم یزل مع الزّائلین و لم یتغیّر مع لمتغیّرین و لم یتبدّل مع المتبدّلین و من دونه فی یده و تدبیره و کلّهم إلیه محتاج و هو غنیّ عمّن سواه.
[٣٣5]٣-محمّد بن إسماعیل، عن الفضل بن شاذان، عن حمّاد بن عیسی، عن ربعیّ بن عبد اللّه، عن الفضیل بن یسار قال:
سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه جلّ و عزّ: «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ» فقال: یا فضیل! کلّ شیء فی الکرسیّ، السّماوات و الأرض و کلّ شیء فی الکرسیّ.
[٣٣6]4-محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن الحجّال، عن ثعلبة بن میمون، عن زرارة بن أعین قال:
سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه جلّ و عزّ: «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ اَلسَّمٰاوٰاتِ
ص :٢٨٢
و از اهل زمین به سبب طواف گرد خانه اش عبادت خواسته است و خداوند بر عرش تسلّط و استیلاء دارد، چنان چه فرمود.
عرش و بردارندگانش و آنها که گردش باشند، خداوند حمل کنندۀ آنها و نگه دارنده آنهاست؛ نگه دارنده و برپادارنده هر جان و بالای هرچیز و روی هرچیز می باشد و (نسبت به خدا) واژۀ محمول (برداشته شده) و اسفل (پایین) به تنهایی بدون این که به چیز (واژه) دیگری بچسبد، نباید گفت تا لفظ و معنا تباه شود (مثلا می توان گفت: عرش خدا محمول است یا زمین خدا پایین آسمان است) .
ابو قرّه گفت: پس آن روایت را دروغ می شمارید که می گوید: وقتی خداوند خشم کند، فرشتگانی که عرش را حمل می کنند از سنگینی آن بر دوش خود، خشم او را دریابند و به سجده افتند و وقتی خشم خدا فروکش کند، دوش آنها سبک شود و به جایگاه خویش برگردند؟ حضرت فرمود: برایم بگو از زمانی که خدا شیطان را لعنت کرده و بر او خشمگین شده است تا امروز کی از او خشنود گشته است؟ در حالی که طبق بیان تو که خدا همیشه بر شیطان و دوستان او خشمگین است (باید از آن زمان تا حال، بردارندگان عرش در سجده باشند) چگونه جرأت می کنی پروردگارت را به دگرگونی از حالتی به حالتی نسبت دهی و بگویی آنچه بر آفریده رخ می دهد بر او هم رخ می دهد. او منزّه و والاست. با نابودشوندگان، از بین نرود و با دگرگون شدگان، دگرگون نشود و با عوض شوندگان، عوض نشود و هرچیز جز اوست، در دست او و زیر تدبیر اوست و همگی به او نیازمند و او از غیر خودش بی نیاز است.
[٣٣5]٣-فضیل یسار گوید: از امام صادق علیه السّلام دربارۀ فرمایش خدای بزرگ و شکوهمند که «کرسیّ خدا آسمان ها و زمین را در بر دارد» پرسیدم، فرمود: ای فضیل! همه چیز در کرسی است. آسمان و زمین و همه چیز در کرسی است.
[٣٣6]4-زراره گوید: از امام صادق علیه السّلام دربارۀ سخن خدای عزّتمند و والا که «کرسی خدا آسمان ها و زمین را در بر دارد» ، پرسیدم که آیا آسمان ها و زمین کرسی را در بر دارند یا کرسی، آسمان ها و زمین را در بر دارد؟ فرمود:
ص :٢٨٣
وَ اَلْأَرْضَ» السّماوات و الأرض وسعن الکرسیّ أم الکرسیّ وسع السّماوات و الأرض؛ فقال: بل الکرسیّ وسع السّماوات و الأرض و العرش و کلّ شیء وسع الکرسیّ.
[٣٣٧]5-محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن الحسین بن سعید، عن فضالة بن أیّوب، عن عبد اللّه بن بکیر، عن زرارة بن أعین قال:
سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه عزّ و جلّ: «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ» السّماوات و الأرض وسعن الکرسیّ أو الکرسیّ وسع السّماوات و الأرض؟ فقال: إنّ کلّ شیء فی الکرسیّ.
[٣٣٨]6-محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر، عن محمّد بن الفضیل، عن أبی حمزة، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال:
حملة العرش و العرش: العلم ثمانیة: أربعة منّا و أربعة ممّن شاء اللّه.
[٣٣٩]٧-محمّد بن الحسن، عن سهل بن زیاد، عن ابن محبوب، عن عبد الرّحمن بن کثیر، عن داود الرّقّیّ قال:
سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه عزّ و جلّ «وَ کٰانَ عَرْشُهُ عَلَی اَلْمٰاءِ» فقال ما یقولون، قلت: یقولون: إنّ العرش کان علی الماء و الرّبّ فوقه، فقال: کذبوا، من زعم هذا فقد صیّر اللّه محمولا و وصفه بصفة المخلوق و لزمه أنّ الشّیء الّذی یحمله أقوی منه، قلت: بیّن لی جعلت فداک، فقال: إنّ اللّه حمّل دینه و علمه الماء قبل أن یکون أرض أو سماء أو جنّ أو إنس أو شمس أو قمر، فلمّا أراد اللّه أن یخلق الخلق نثرهم بین یدیه فقال لهم: من ربّکم؟ فأوّل من نطق:
رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و أمیر المؤمنین علیه السّلام و الأئمّة صلوات اللّه علیهم فقالوا: أنت ربّنا، فحمّلهم العلم و الدّین؛ ثمّ قال للملائکة: هؤلاء حملة دینی و علمی و
ص :284
بلکه کرسی آسمان و زمین و عرش را در بر دارد و کرسی همه چیز را فراگیرد.
[٣٣٧]5-زراره گوید: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ فرمایش خدای بزرگ و شکوهمند که «کرسی او آسمان ها و زمین را در بر دارد» ، پرسیدم که آیا آسمان و زمین کرسی را در بر دارند یا کرسی آسمان ها و زمین را در بر دارد؟ فرمود: همانا همه چیز در کرسی گنجانده شده است.
[٣٣٨]6-امام صادق علیه السّلام فرمود: بردارندگان عرش-و عرش به معنای علم است-هشت نفرند: چهار کس از ما و چهار کس از آنهایی که خدا خواهد.
[٣٣٩]٧-داود رقّی گوید: از امام صادق علیه السّلام دربارۀ فرمایش خدای بزرگ و والا که «و عرش خدا بر آب بود» پرسیدم، حضرت فرمود: در این باره چه می گویند؟ گفتم: می گویند که عرش روی آب و پروردگار بالای آن قرار دارد. فرمود: دروغ می گویند. هرکس چنین گوید، خداوند را محمول قرار داده و او را با صفت آفریدگان توصیف کرده است و لازم آید چیزی که خدا را حمل می کند، نیرومندتر از او باشد. عرض کردم: قربانت گردم؛ پس (حقیقت مطلب را) برایم بیان کنید. فرمود:
پیش از آن که زمینی یا آسمانی یا جنّ و انسانی یا خورشید و ماهی باشد، خداوند دینش و علمش را به آب ارزانی داشت؛ وقتی خدا خواست آفریدگان را پدید آورد، ایشان را در برابر خویش پراکنده ساخت و به آنها فرمود: پروردگارتان کیست؟ پس نخستین کسانی که سخن گفتند، رسول خدا، امیر مؤمنان و ائمه -درود خداوند بر آنها باد-بودند که گفتند: تویی پروردگار ما؛ آن گاه خدا به ایشان دانش و دین ارزانی کرد، سپس به فرشتگان فرمود: اینان حاملان دین و علم من
ص :٢٨5
أمنائی فی خلقی و هم المسئولون، ثمّ قال لبنی آدم: أقرّوا للّه بالرّبوبیّة و لهؤلاء النّفر بالولایة و الطّاعة، فقالوا، نعم ربّنا أقررنا، فقال اللّه للملائکة:
اشهدوا، فقالت الملائکة شهدنا علی أن لا یقولوا غدا: إنّا کنّا عن هذا غافلین.
أو یقولوا: إِنَّمٰا أَشْرَکَ آبٰاؤُنٰا مِنْ قَبْلُ وَ کُنّٰا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِکُنٰا بِمٰا فَعَلَ اَلْمُبْطِلُونَ یا داود! ولایتنا مؤکّدة علیهم فی المیثاق.
باب الرّوح [٣4٠]١-عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن ابن أبی عمیر، عن ابن أذینة، عن الأحول قال:
سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن الرّوح الّتی فی آدم علیه السّلام، قوله: فَإِذٰا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی قال هذه روح مخلوقة و الرّوح الّتی فی عیسی مخلوقة.
[٣4١]٢-عدّة من أصحابنا؛ عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن الحجّال، عن ثعلبة، عن حمران قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه عزّ و جلّ: «و روح منه» قال: هی روح اللّه مخلوقة خلقها اللّه فی آدم و عیسی.
[٣4٢]٣-محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن محمّد بن خالد، عن القاسم بن عروة، عن عبد الحمید الطّائیّ، عن محمّد بن مسلم قال:
سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه عزّ و جلّ: «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» کیف هذا النّفخ؟ فقال: إنّ الرّوح متحرّک کالرّیح و إنّما سمّی روحا لأنّه اشتقّ اسمه من الرّیح و إنّما أخرجه عن لفظة الرّیح لأنّ الأرواح مجانسة للرّیح و إنّما أضافه إلی نفسه لأنّه اصطفاه علی سائر الأرواح، کما قال لبیت من البیوت:
بیتی و لرسول من الرّسل: خلیلی و أشباه ذلک و کلّ ذلک مخلوق مصنوع محدث مربوب مدبّر.
[٣4٣]4-عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن أبیه، عن عبد اللّه بن بحر، عن أبی أیّوب الخزّاز، عن محمّد بن مسلم قال:
سألت أبا جعفر علیه السّلام عمّا یروون أنّ اللّه خلق آدم علی صورته، فقال: هی صورة محدثة مخلوقة و اصطفاها اللّه و اختارها علی سائر الصّور المختلفة، فأضافها إلی نفسه، کما أضاف الکعبة إلی نفسه و الرّوح إلی نفسه، فقال: بیتی «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» .
ص :٢٨6
و امانت داران من در میان آفریدگانم و مسؤول هستند؛ سپس به فرزندان آدم فرمود: به پروردگار بودن خدا و ولایت و پیروی این اشخاص اقرار کنید. گفتند:
آری ای پروردگار ما، اقرار کردیم. آن گاه خداوند به فرشتگان فرمود: گواه باشید.
فرشتگان گفتند: گواهی دهیم. این پیمان برای آن بود که مبادا روز قیامت بگویند ما از آن آگاه نبودیم یا بگویند: «پدران ما از پیش مشرک شدند و ما هم نسل پس از آن ها بودیم. آیا ما را به خاطر آنچه باطل اندیشان انجام داده اند هلاک می کنی؟» [سورۀ اعراف (٧) ، آیۀ ١٧٣]ای داود! ولایت ما در هنگام پیمان بر ایشان تأکید شده است.
بابی دربارۀ روح
[٣4٠]١-احول گوید: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ روحی که در آدم دمیده شد، پرسیدم که خدا فرماید: «چون او را برابر ساختم و از روحم در او دمیدم» [سورۀ حجر (١5) ، آیۀ ٢٩]. حضرت فرمود: آن روح آفریده شده است و نیز روحی که در عیسی بود، آفریده شده بود.
[٣4١]٢-حمران گوید: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ فرمایش خدای بزرگ و شکوهمند که «روحی از او» پرسیدم، فرمود: آن روح آفریده شده است که خدا آن را در آدم و عیسی خلق کرد.
[٣4٢]٣-محمّد مسلم گوید: از امام صادق علیه السّلام دربارۀ سخن خدای بزرگ و والا که «و از روح خود در او دمیدم» پرسیدم که آن دمیدن چگونه بود؟ فرمود: همانا روح مانند باد در جنبش است و از آن جهت روح نامند که نامش از ریح (باد) مشتق است و چون ارواح هم جنس باد باشند، آن را از لفظ ریح بیرون آورد و آن را به خود نسبت داد؛ چرا که آن را بر ارواح دیگر برگزید؛ همان طور به خانه ای از میان همه خانه ها
فرمود: خانۀ من (که کعبه است) و نسبت به پیغمبری از میان پیامبران فرمود:
خلیل من و مانند اینها و همه اینها آفریده، ساخته شده، پدیدآمده، پروریده و تدبیرشده هستند.
[٣4٣]4-محمّد مسلم گوید: «از امام باقر علیه السّلام پرسیدم دربارۀ آنچه روایت کنند که: خداوند آدم را به شکل خود آفریده است.» حضرت فرمود: آن شکلی پدید آمده و آفریده شده است و خداوند آن را انتخاب کرده و بر شکل های مختلف دیگر برگزیده است، پس آن را به خود نسبت داده است؛ چنان که کعبه و روح را به خود نسبت داد و فرمود: «خانۀ من» و «و در او از روحم دمیدم» .
ص :٢٨٧
تعدادی تصویر از کتاب اصول کافی که دارای قابلیت بزرگنمایی هست :
پایان مقاله.
🌹هرگونه کپی برداری صرفا با ذکر منبع (سایت زمین تخت پارسی) مجاز خواهد بود. 💐
سلام
ستاره هایی که توی عکس در گنبدهای دیگه هست چیه؟ مگه در قرآن نیومده که فقط آسمان دنیا را به ستاره ها آراستیم؟
سلام سه نوع ستاره و کوکب داریم طبق احادیث
که تعدادی در اسمان نزدیک هستن
و تعدادی بین اسمان های هفتگانه تغییر مکان میدن.
ان شاءالله سرفرصت این حدیث روهم میذارم در سایت
با سلام، میخواستم بدانم چرا اکثر علمای سنی (اهل بدعت) به زمین کروی معتقدند؟
سلام ، پاسخ :
محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِى فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِى الْفَسَادِ فِى الْإِسْلَامِ وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِى الْآخِرَةِ
✳️ حضرت صادق عليه السلام حديث شده است كه فرمود؛
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده است:
✳️ هرگاه پس از من اهل ريب و بدعت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد، و بسيار به آنها دشنام دهيد، و درباره آنها بد بگوئيد، و آنها را با برهان و دليل خفه كنيد كه (نتوانند در دل مردم القاء شبهه كنند و) نتوانند به فساد در اسلام طمع كنند، و در نتيجه مردم از آنها دورى كنند و بدعتهاى آنها را ياد نگيرند، و خداوند در برابر اين كار براى شما حسنات بنويسد و درجات بنويسد و درجات شما را در آخرت بالا برد.
📚 اصول کافی جلد4 ص83
5-قَال الامام الصادق علیه السلامَ: ثَلَاثَةٌ لَيْسَ لَهُمْ حُرْمَةٌ صَاحِبُ هَوًى مُبْتَدِعٌ وَ الْإِمَامُ الْجَائِرُ وَ الْفَاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ.
✳️ امام صادق علیه السلام فرمودند؛
سه نفر هستند که شخصیت و احترام ندارند:
👈1.کسی که بدعت گذار باشد. (بدعت یعنی : ایجاد انحراف ، ایجاد مسیری برای گمراهی مردم – گفتن کلامی مخالف با اهل بیت پیامبر و ایات قران)
👈2.امام جائر (غیرمعصوم)
👈3.تظاهرکننده به فسق (ادم بدکاری که گناهان خود را نمایش میدهد و ترسی ندارد)
📚وسائل الشیعه ج12ص289
————-
🔥ناصبی کیست ؟
عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام)؛ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنِ اَلنَّاصِبِ. هَلْ يُحْتَاجُ فِي اِمْتِحَانِهِ إِلَى أَكْثَرَ مِنْ تَقْدِيمِهِ اَلْجِبْتَ وَ اَلطَّاغُوتَ وَ اِعْتِقَادِ إِمَامَتِهِمَا؟ فَرَجَعَ اَلْجَوَابُ مَنْ كَانَ عَلَى هَذَا فَهُوَ نَاصِبٌ.
یعنی: شخصی در نامهای خدمت امام هادی ، سؤال ذیل را در مورد شناخت ناصبی، مطرح میکند؛ آیا ناصبی جز اینکه جبت و طاغوت(ابومَکر و عمر – و اشخاص غیر معصوم ) را بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام مقدم دانسته و (غیرمعصوم را ) امام محسوب میکند ، آِیا علامت دیگری دارد تا او را امتحان کنیم؟!
امام (علیه السلام) در پاسخ نامه مرقوم فرمودند؛ هرکس که بر این اعتقاد باشد، پس او “ناصبی” است.
📚بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۱۳۵
📚وسائل الشیعة، ج ۲۹، ص ۱۳۳
📚ذخیرة العقبی، ج ۲، ص ۲۰۲
🔥 جایگاه ناصبی (مخالف و دشمن مکتب اهل بیت علیهم السلام) نزد خداوند::
🪩 لو أَنَّ ناصِباً شَفَعَ لَهُ کُلُّ نَبی مُرْسَلٍ و مَلَکٍ مُقَرَّبٍ ما شُفِّعوا :: امام جعفرصادق علیهالسلام فرمودند: اگر تمام پیغمبران مرسل و همه فرشتگان مُقرّب درباره ناصبی و دشمن اهل بیت علیهم السلام شفاعت کنند شفاعتشان قبول نمیشود.
📚بحار الأنوار مجلسی ج ۸، ص ۴۱
امام صادق علیه السلام
لَا یُبَالِی النَّاصِبُ صَلَّی أَمْ زَنَی وَ هَذِهِ الْآیَهًُْ نَزَلَتْ فِیهِمْ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ* تَصْلی ناراً حامِیَةً.
تفاوتی نمیکند که ناصبی نماز بخواند یا زنا کند؛ چراکه این آیه دربارهی آنان نازل شده است؛ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ * تَصْلَی نَارًا حَامِیَةً».
الکافی، ج۸، ص۱۶۰/ بحارالأنوار، ج۸، ص356
شخصی از امام حسین علیهالسلام پرسید:
📌 نجات شیعهای که در حال کشته شدن است واجبتر میباشد یا شخصی از ضعفای شیعه که به دست ناصبی در حال از دست دادن عقیدهاش است؟!
امام پاسخ دادند: نجات دادن شیعه ای که به دست ناصبی در حال از دست دادن عقیدهاش است واجبتر است.
📚 تفسیر امام حسن عسکری علیهالسلام ص314
✍️ مفضل گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم ای مولای من #مقصره و #مرتفعه کیستند؟
🔻امام فرمود: ای مفضّل، مقصره کسانیاند که راهنمائی کرد خدا ایشان را به برتری علم ما و افاضه کردیم به او سِرّ خود را ، پس از آن شک کردند در حق ما و منکر فضل ما شدند و گفتند: خدا سلطنت و قدرت خود را به ایشان نداده!
🔹امّا مرتفعه کسانیاند که از حب و ولایت ما بالا میروند و آنچه اظهار میکنند از حب و ولایت ما دروغین است، پس اینها از ما نیستند و ما هم از ایشان و ائمه آنان هم نیستیم، این گروه عذاب کرده میشوند به عذاب امتهای سرکش و طاغی، تا آنکه باقی نماند نوعی از عذاب مگر آنکه به آن معذّب شوند.
📘الهدایه الکبری، ص۴۳۱
—————————————-
🌾 امام باقر علیه السلام فرمودند :
باکسانی که با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله دشمنی کردند معاشرت نکنید از آنها زن نگیرید و به آنها زن ندهید
📔دعائم الإسلام جلد ۲ صفحه 199
🌾 امام صادق علیه السلام فرمود:با عمری ها ازدواج نکنید حیوانی را که آنها ذبح کردند نخورید و محل سکونت خویش را از آنها جدا کنید
و هیچگاه در یک منزل با هم زندگی نکنید
📔منابع :
التهذیب جلد ۷ صفحه ۳۰۳
الإستبصار جلد ۳ صفحه ۱۸۴
🌾 امام صادق علیه السلام فرمودند :
هرکس دشمن ما را اطعام کند در نزد خداوند مانند این است که یکی از دوستان ما را کشته باشد
📔منابع :
صفات الشیعه شیخ صدوق(ره) صفحه ۹
معانی الاخبار صفحه ۳۶۵
🌾 امام صادق علیه السلام فرمود :
هرگز برای ناصبی دلت نسوزد ( روایات متعدد داریم که امام صادق علیه السلام فرمود درناصبی بودن یک شخص اعتقادبه ابوبکر و عمر کافی است) بنابرین به ناصبی ها آب و غذا نده حتی اگر از تشنگی و گرسنگی بمیرد
اگر او در حال غرق شدن یا سوختن بود و از تو کمک خواست به او کمک نکن و بلکه او را به زیر آب فروکن و یا در میان آتش بینداز .
📔منابع :
بحارالانوار جلد ۹۳ صفحه ۷۱
مستدرک جلد ۷ صفحه ۱۹۷ به نقل از اصل زیدنرسی
امام صادق علیه السلام فرمود
مردم بر سه قسم اند :
دانشمند ؛طالب دانش ؛خاشاک برروی آب
۱_دانشمندان ما اهل بیت هستیم
۲_طالبان دانش شیعیان ما
۳_مخالفین ما خاشاک برروی آب
📔منابع :
اصول کافی جلد ۱ صفحه ۳۴
وسائل الشیعه جلد ۲۷ صفحه ۱۸
———————
پذیرنده ولایت غیر أولياء الهے ملحد است!
✍🏻ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِے وَلَّادٍ وَ غَیْرُهُ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِے عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِے قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ» : فَقَالَ مَنْ عَبَدَ فِیهِ غَیْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ تَوَلَّے فِیهِ غَیْرَ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ فَهُوَ مُلْحِدٌ بِظُلْمٍ وَ عَلَے اللَّهِ تَبَارَڪَ وَ تَعَالَے أَنْ یُذِیقَهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ.
ابی ولاد که از اصحاب امام صادق علیه السلام هستند ، از ایشان نقل کردند که فرمود:
«هر ڪس غیر خدا را بپرستد یا ولایت غیر اولیاء او را پذیرا شود،
ملحد و ستمگر است و بر خداست ڪه از عذاب دردناڪش به او بچشاند.»
«سوره حج آیه 25»
📚اصول ڪافے جلد 8 صفحه 337
اولیای الهی صرفا 14معصوم علیهم السلام اند که توسط الله انتخاب شده اند و وصی پیامبر اند.
و هرکس افراد غیرمعصوم را امام بداند ناصبی و کافر و مشرک محسوب میشود