آخرین مطالب
زمین بر پشت ماهی

زمین بر پشت ماهی و اثبات بی تحرکی زمین تخت در احادیث و آیات قرآن!

زمین بر پشت ماهی زمین بر پشت ماهی و اثبات بی تحرکی زمین تخت در احادیث و آیات قرآن!

در این پست ابتدا تصویر مدل کامل اسلامی زمین تخت را به شما نشان می دهیم و سپس چندی حدیث درباره زمین بر پشت ماهی را برایتان قرار می دهیم

توجه تمامی عکس ها قابلیت کلیک کردن و بزرگنمایی (نمایش در اندازه بسیار بزرگ) را دارند

 سوره نحل :

وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [15]

و در زمين، كوه‌هاى استوارى قرار داد (مانند کوه های قاف) تا (آن ماهی که صفحه زمین بر پشتش پهن شده است) شما را نلرزاند(تا این فرشته در جایش بوسیله کوه ها میخکوب و بی حرکت و ایستاده شود) ؛
و (همچنین بر روی صفحه زمین) نهرها و راه‌هايى ايجاد كرد، تا [به مقصدتان] راه يابيد  .

سوره طه :
لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى [6] از آن اوست آنچه در آسمان‌ها، و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو، و آنچه در زیر خاک [پنهان] است.

زمین بر پشت ماهی - زمین تخت اسلامی - مدل اسلامی زمین نخت

صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام) و اشاره آن به عوالم زیرین زمین

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.  الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ


سوره قلم :

ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ [1]

نون(نام همان ماهی یا فرشته ای است که زمین برپشتش پهن گشته است)،
و سوگند به قلم و آنچه مى‌نويسند.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- إِنَّ أَوَّلَ شَیْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ الْقَلَمُ فَقَالَ لَهُ اکْتُبْ قَالَ یَا رَبِّ وَ مَا أَکْتُبُ قَالَ اکْتُبِ الْقَدَرَ یَجْرِی مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَهًُْ ثُمَّ طَوَی الْکِتَابَ وَ رَفَعَ الْقَلَمَ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ فَارْتَفَعَ بُخَارُ الْمَاءِ فَفُتِقَتْ مِنْهُ السَّمَاوَاتُ ثُمَّ خُلِقَ النُّونُ فَبُسِطَتْ عَلَیْهِ الْأَرْضُ وَ الْأَرْضُ عَلَی ظَهْرِ النُّونِ فَاضْطَرَبَ النُّونُ فَمَادَّتِ الْأَرْضُ فَأَثْبَتَتْ بِالْجِبَالِ فَإِنَّ الْجِبَالَ لَتَفْخَرُ عَلَی الْأَرْضِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ ثُمَّ قَرَأَ ابْنُ‌عَبَّاسٍ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- نخستین چیزی که خدا آفرید قلم بود و به او فرمود: «بنویس»! گفت: «خدایا چه بنویسم»؟ فرمود: «بنویس از امروز تقدیر جاری است بدان‌چه باشد تا روز قیامت، سپس نامه را پیچید و قلم را برداشت و عرشش بر بالای آب بود، و بخار آمد بر آمد و از آن‌ها آسمان‌ها بدر آمد و سپس ن =(نون) را آفرید و زمین را بر روی آن پهن کرد و زمین بر بالای فرشته ای به نام نون است، پس نون جنبید و زمین لرزید و (خداوند برای جلوگیری از ایجاد مشکل در زمین) کوه‌ها را بر آن کوبید و ماهی میخکوب و بی تحرک شد ، کوه‌ها تا قیامت بر روی صفحه زمین افتخار میکنند .سپس ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) خواند: ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۶۸

بحارالأنوار، ج۵۷، ص۹۳ و نورالثقلین؛ «بتفاوت»

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- أَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ الْمَاء … خَلَقَ الْأَرْضَ عَلَی حُوتٍ وَ الْحُوتُ هُوَ الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ وَ الْحُوتُ وَ الْمَاءُ عَلَی الصَّفَا.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- نخستین آفریده‌ی خداوند عزّوجلّ آب است
و عرش او بر بالای آب ها بود
و …
و زمین را بر پشت ماهی پهن کرد ، و نون اسم همان ماهی است که خدا در کتاب خود یاد کرده و فرموده ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ ، ماهی و آب نیز بر بالای تخته سنگ هستند (که تخته سنگ نیز بر شاخ فرشته ای شبیه به گاو هست و آن فرشته نیز پایش روی صفحه ای خاکی هست و زیر صفحه خاکی ناشناخته است)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۶۸

بحارالأنوار، ج۵۴، ص۳


أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ النُّجُومَ وَ الْفَلَکَ وَ جَعَلَ الْأَرَضِینَ عَلَی ظَهْرِ حُوتٍ أَثْقَلَهَا فَاضْطَرَبَتْ فَأَثْبَتَهَا بِالْجِبَالِ فَلَمَّا اسْتَکْمَلَ خَلْقَ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضُ یَوْمَئِذٍ خَالِیَهًٌْ لَیْسَ فِیهَا أَحَدٌ قَالَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهْ.

امام علی (علیه السلام) پس هنگامی‌که خداوند، آسمانها و زمین، شب و روز، ستارگان و فلک را خلق کرد و زمین‌ها را بر پشت ماهی قرار داد.
وزن زمین بر روی آن ماهی سنگین آمد و تکان خورد و لرزید ؛
به همین دلیل (خدا) زمین را به‌واسطه‌ی کوه‌ها محکم و استوار کرد(تا ماهی میخکوب و بی تحرک شود).
پس هنگامی‌که خلقت آسمانها و زمینی که در آن زمان خالی از سکنه بودند از موجودات و هیچ کسی در آنجا ساکن نبود کامل شد، خداوند به ملائکه فرمود: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً — ترجمه آیه : و من  قرار میدهم در زمین خلیفه ای را

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۲۰
بحارالأنوار، ج۵۴، ص۹۳/فرات الکوفی، ص۱۸۵

در حدیثی آمده است : زمین و آسمان  خلق نشد مگر به خاطر اهل بیت علیهم السلام.
واین کلام یعنی : خلیفه ای در زمین که خدا در آیه به آن اشاره کرده است همان اهل بیت علیهم السلام اند


الصّادق (علیه السلام)- قَالَ: مِمَّا سَأَلَ الزَّندِیقُ أَبَاعَبدِ اللّهِ (علیه السلام) أَن قَالَ فَالْکُرْسِیُ أَکْبَرُ أَمِ الْعَرْشُ؟ قَالَ (علیه السلام) کُلُّ شَیْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ فِی جَوْفِ الْکُرْسِیِّ مَا خَلَا عَرْشَهُ فَإِنَّهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یُحِیطَ بِهِ الْکُرْسِیُّ قَالَ فَخَلَقَ النَّهَارَ قَبْلَ اللَّیْلِ؟ قَالَ (علیه السلام) خَلَقَ النَّهَارَ قَبْلَ اللَّیْلِ وَ الشَّمْسَ قَبْلَ الْقَمَرِ وَ الْأَرْضَ قَبْلَ السَّمَاءِ وَ وَضَعَ الْأَرْضَ عَلَی الْحُوتِ وَ الْحُوتَ فِی الْمَاءِ وَ الْمَاءَ فِی صَخْرَهًٍْ مُجَوَّفَهًٍْ وَ الصَّخْرَهًَْ عَلَی عَاتِقِ مَلَکٍ وَ الْمَلَکَ عَلَی الثَّرَی وَ الثَّرَی عَلَی الرِّیحِ الْعَقِیمِ وَ الرِّیحَ عَلَی الْهَوَاءِ وَ الْهَوَاءُ تُمْسِکُهُ الْقُدْرَهًُْ وَ لَیْسَ تَحْتَ الرِّیحِ الْعَقِیمِ إِلَّا الْهَوَاءُ وَ الظُّلُمَاتُ وَ لَا وَرَاءَ ذَلِکَ سَعَهًٌْ وَ لَا ضِیقٌ وَ لَا شَیْءٌ یُتَوَهَّمُ ثُمَّ خَلَقَ الْکُرْسِیَّ فَحَشَاهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ الْکُرْسِیُّ أَکْبَرُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشَ فَجَعَلَهُ أَکْبَرَ مِنَ الْکُرْسِیِّ.

امام صادق ( در کتاب الاحتجاج آمده است: از جمله سؤالاتی که فرد زندیق از امام صادق (پرسید این بود که: «کرسی بزرگتر است یا عرش»؟ امام صادق (فرمود: «به جز عرش، هرچیزی که خدا خلق کرده است در درون کرسی قرار دارد. عرش بزرگتر از آن است که کرسی، آن را احاطه کند». گفت: «آیا روز را پیش از شب خلق کرده است»؟ فرمود: «بله، روز را پیش از شب، خورشید را پیش از ماه و زمین را پیش از آسمان خلق کرده است. زمین را بر پشت ماهی و ماهی را در آب و آب را در دل صخره ای توخالی و صخره را بر شانه‌ی یک فرشته و فرشته را بر روی خاک و خاک را بر روی باد عقیم و باد را بر روی هوا قرار داد و هوا توسّط قدرت [خداوند] کنترل می شود و در زیر باد عقیم، چیزی جز هوا و تاریکی وجود ندارد و در ورای آن پهناوری و تنگی و چیزی که به وهم درآید، نیست. سپس خداوند کرسی را خلق کرد و آسمان ها و زمین را در درون آن قرار داد. کرسی از هرچیزی که خلق شده است، بزرگتر است. سپس عرش را خلق کرد و آن را بزرگتر از کرسی قرار داد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۷۴

 الإحتجاج، ج۲، ص۳۵۲ / البرهان

— — —

حدیثی مشابه ولی مقداری با جزییات کم تر👇

ابان بن تغلب می‌گويد: از امام صادق(علیه السلام) پرسيدم: زمين بر چه چیزی استوار است؟ امام(علیه السلام) فرمود: بر پشت ماهى پهن شده است ، گفتم: ماهى بر چه چیزی متکی و استوار است؟ فرمود: داخل آب ، پرسيدم آب (=دریای بسیار عظیم) بر روی چه چیز قرار گرفته است ؟ فرمود: بر روی یک صخره (سنگ سخت) پرسيدم: صخره بر چه چیز قرار گرفته؟ فرمود بر روی شاخ گاوی خوش پشت (که ان شاخ های فرشته مثل ستونی نگهدارنده است) و سپس پرسیدم گاو بر روی چه استوار است؟ امام فرمود: بر ثری (خاك نمناک)، گفتم: خاك نمناک بر چه چیز؟ فرمود: هيهات، كه در اين‌جا دانش دانشمندان گم گشته است.‏

  • كلینى، محمد بن یعقوب، الكافی، ج 15، ص 221، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ‏1429ق.

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قَال النبی (صلی الله علیه و آله) وَ السَّبْعُ وَ الدِّیکُ وَ الصَّخْرَهًُْ وَ الْحُوتُ وَ الْبَحْرُ الْمُظْلِمُ وَ الْهَوَاءُ عَلَی الثَّرَی کَحَلْقَهًٍْ مُلْقَاهًٍْ فِی فَلَاهًٍْ قِی ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری ثُمَّ انْقَطَعَ الْخَبَرُ وَ السَّبْعُ وَ الدِّیکُ وَ الصَّخْرَهًُْ وَ الْحُوتُ وَ الْبَحْرُ الْمُظْلِمُ وَ الْهَوَاءُ وَ الثَّرَی بِمَنْ فِیهِ وَ مَنْ عَلَیْهِ عِنْدَ السَّمَاءِ الْأُولَی کَحَلْقَهًٍْ فِی فَلَاهًٍْ قِی.

پیامبر ( از امام صادق (روایت است: پیامبر (فرمود: «این هفت زمین و این خروس (فرشته ای خاص)  و این صخره و این ماهی(همان ماهی که زمین بر پشت آن پهن شده است) و این دریای تاریک (که ماهی درونش هست) و این هوا و این ثری با هرآنکه در آن و بر آن است همه در برابر آسمان نخست چون حلقه‌ای است در بیابانی پرت، و این همه با آسمان نزدیک و با هرکه بر آن و در آن است نزد آنکه بر فراز آن است چون حلقه‌ای است در دشتی پرت، و این دو آسمان و هرکه در آن و بر آن است نزد آنکه بر فراز آنهاست چون حلقه‌ای است در بیابانی پهناور و پرت، و این هر سه با هر آنکه در آن و بر آن است نزد چهارمین چون حلقه‌ای است در دشتی پهناور و پرت، تا برسد به آسمان هفتم، و همه‌ی آن‌ها و هرکه در آن و بر آن است در برابر دریایی که از اهل زمین نهفته است چون حلقه‌ای است در دشتی پهناور و پرت».

 الکافی؛ ج۸، ص۱۵۳

/ بحار الأنوار، ج۵۷، ص۸۳؛ «ملقاهًْ» محذوف/ التوحید؛ ص۲۷۵


  قدرت غیرقابل توصیف الله :

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ یَذْکُرُ فِیهِ قُدُومَ الْجَاثِلِیقِ الْمَدِینَهًَْ مَعَ مِائَهًٍْ مِنَ النَّصَارَی بَعْدَ قَبْضِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ سُؤَالَهُ أَبَابَکْرٍ عَنْ مَسَائِلَ لَمْ یُجِبْهُ عَنْهَا ثُمَّ أُرْشِدَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ وَ کَانَ فِیمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ … . أَخْبِرْنِی عَنْ رَبِّکَ أَ یَحْمِلُ أَوْ یُحْمَلُ فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِنَّ رَبَّنَا جَلَّ جَلَالُهُ یَحْمِلُ وَ لَا یُحْمَلُ قَالَ النَّصْرَانِیُّ فَکَیْفَ ذَاکَ وَ نَحْنُ نَجِدُ فِی الْإِنْجِیلِ وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ تَحْمِلُ الْعَرْشَ وَ لَیْسَ الْعَرْشُ کَمَا تَظُنُّ کَهَیْئَهًِْ السَّرِیرِ وَ لَکِنَّهُ شَیْءٌ مَحْدُودٌ مَخْلُوقٌ مُدَبَّرٌ وَ رَبُّکَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ مَالِکُهُ لَا أَنَّهُ عَلَیْهِ کَکَوْنِ الشَّیْءِ عَلَی الشَّیْءِ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَهًَْ بِحَمْلِهِ فَهُمْ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ بِمَا أَقْدَرَهُمْ عَلَیْهِ قَالَ النَّصْرَانِیُّ صَدَقْتَ رَحِمَکَ اللَّهُ.

امام علی علیه السلام

( سلمان فارسی (در حدیث طویلی ورود جاثلیق را با صد نفر از نصاری به مدینه ذکر می‌کند و اینکه جاثلیق چیزهایی از ابوبکر پرسید و او جواب نداد و بعد از آن به سوی امیر المؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب (راهنمائی شد و از آن حضرت چند مسأله پرسید که حضرت جواب فرمود و از جمله آنچه از آن حضرت پرسید این بود … به حضرت عرض کرد: «مرا خبر ده از پروردگار خویش که آیا چیزها را برمی‌دارد یا برداشته می‌شود به اینکه عرش او را برمی‌دارد»؟

امیرالمومنین علی علیه السلام (فرمودند : «پروردگار عزّوجلّ ما برمی دارد ولی  برداشته نمی‌شود».

نصرانی گفت: «این چگونه می‌شود درحالی‌که ما در انجیل می‌یابیم که عرش پروردگار تو را روز قیامت هشت فرشته بر می‌دارند»؟

امام علی علیه السلام (فرمود: «به درستی که فرشتگان عرش را بر می‌دارند و عرش چنان نیست که تو گمان می‌کنی به شکل تخت است. و لیکن آن چیزی  است محدود که به اندازه در می‌آید و آفریده‌ایست که خدا آن را تدبیر می‌فرماید و پروردگار عزّوجلّ تو مالک آن است نه آنکه بر روی آن باشد؛ مانند بودن چیزی بر بالای چیزی و فرشتگان را به برداشتن آن امر فرموده و فرشتگان به‌وسیله قدرتی که به ایشان داده، عرش را بر می‌دارند». نصرانی گفت: «راست گفتی خدا تو را رحمت کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸۲ /  التوحید، ص۳۱۶

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی مَسَائِلِ الْیَهُودِیِّ عَنْ امیرالمؤمنین (علیه السلام) قَالَ لَهُ فَرَبُّکَ یَحْمِلُ أَوْ یُحْمَلُ قَالَ إِنَّ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ یَحْمِلُ کُلَّ شَیْءٍ بِقُدْرَتِهِ وَ لَا یَحْمِلُهُ شَیْءٌ قَالَ فَکَیْفَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ قَالَ یَا یَهُودِیُّ أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ للهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری فَکُلُّ شَیْءٍ عَلَی الثَّرَی وَ الثَّرَی عَلَی الْقُدْرَهًِْ وَ الْقُدْرَهًُْ تَحْمِلُ کُلَّ شَیْءٍ.

امام علی ( یکی از سؤال‌هایی که یهودی از امیرالمؤمنین (پرسید این بود: «پروردگار تو حمل می‌کند یا حمل می‌شود»؟ حضرت فرمود: «پروردگار من همه چیز را به توانایی خود حمل می‌کند و هیچ‌چیز تاب تحمّل عظمت او را ندارد». عرض کرد: «چگونه خدا می‌فرماید: عرش پروردگار تو را در این روز هشت تن بر دوش خود می‌کشند؟. (الحاقه/۱۷). حضرت فرمود: «ای یهودی مگر نمی‌دانی آنچه در آسمان‌ها، و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو، و آنچه در زیر خاک [پنهان] است، از آن اوست. هرچیز بر خاک استوار است؛ و خاک به توانایی خدا بر قرار است و توانایی حق هرچیزی را تحمّل می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸۰

بحار الأنوار، ج۳، ص۳۱۷/ بحارا لأنوار، ج۱۰، ص۳/ نورالثقلین  مطالبی مهم و مرتبط : https://flatearthfarsi.ir/all/5243/همه-چیز-درباره-عرش-الله-و-گنبدآسمان/


پرسش و پاسخ :

سوال: درصورتی که زمین بر روی پشت ماهی پهن شده باشد ایا این زمین تخت ما حرکتی دارد ؟

جواب : خیر

توضیحات :

سوره نباء :

أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً [6]

آيا زمين را محلّ مهیا کردن شما قرار نداديم؟!

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً قَالَ یَمْهَدُ فِیهَا الْإِنْسَانُ وَ یَهْدَأُ.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً؛ انسان را آماده و مهیا  می‌کند و  در آن ساکن می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۰۴

بحارالأنوار، ج۹، ص۲۴۷/ القمی، ج۲، ص۴۰۱/ نورالثقلین؛ «و یهدا» محذوف/ البرهان—-

سوره نباء :

 وَ الْجِبالَ أَوْتادا [7]

و(قرار داد) كوه‌ها را ميخ‌هايي [براي زمين]؟!

آیه ۱ – سوره ق

ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ [1]

کوه قاف و سوگند به قرآن مجيد !

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) ق جَبَلٌ مُحِیطٌ بِالدُّنْیَا وَرَاءَ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ وَ هُوَ قَسَم.

محدث و عالم بزرگ شیعه علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- ق کوهی است که دنیا را احاطه نموده و در ورای یأجوج و مأجوج است و این سوگند است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸ بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۱۱۹/ القمی، ج۲، ص۳۲۳/ نورالثقلین/ البرهان

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سُفْیَانَ‌بْنِ‌السَّعِیدِ الثَّوْرِیِّ قَال‌قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام): یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَا مَعْنَی قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ: الم وَ المص وَ الر وَ المر وَ کهیعص وَ طه وَ طس وَ طسم وَ یس وَ ص وَ حم وَ حم عسق وَ ق وَ نَ. قَالَ (علیه السلام): أَمَّا … ق فَهُوَ الْجَبَلُ الْمُحِیطُ بِالْأَرْضِ وَ خُضْرَهًْ السَّمَاءِ مِنْهُ وَ بِهِ یُمْسِکُ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا.

امام صادق (علیه السلام)- سفیان ثوری گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! معنای سخن خداوند عزّوجلّ که می‌فرماید: الم و المص و الر و المر و کهیعص و طه و طس و طسم و یس و ص و حم و حم عسق و ق و ن، چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «امّا … ق کوهی است دور تا دور صفحه زمین که رنگ اخضر آسمان (اخضر منظور رنگی است بین سبز و آبی ) که از  آن کوه هست و به‌ واسطه‌ی همان کوه است که خداوند زمین را ثابت نگه داشته که (آن ماهی که زمین بر پشتش پهن شده است میخ کوب و ایستاده گردد تا ) اهل زمین را تکان ندهد(=بر اثر لرزش یا تحرک=جنبیدن) .

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۷۳/ معانی الأخبار، ص۲۲/ نورالثقلین/ البرهان

الباقر (علیه السلام)- قَافٌ جَبَلٌ مُحِیطٌ بِالدُّنْیَا مِنْ زُمُرُّدٍ اخْضَرَ فَخُضْرَهًْ السَّمَاءُ مِنْ ذَلکَ الْجَبَلِ.

امام باقر (علیه السلام)- قاف ، نام کوهی است که دورتادور صفحه زمین است

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸ نورالثقلین

آیه ۷ – سوره قاف

وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ [7]

و  زمين را  پهن کردیم و در آن كوه‌هايى عظيم و استوار افكنديم (کوه های قاف و مشابه ان) و از هر نوع گياه بهجت‌انگيز در آن رويانديم.

آیه ۱۵ – سوره نحل

آیه وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [15]

و در زمين، كوه‌هاى استوارى قرار داد (کوه های قاف و سایر کوه هایی که دور تا دور صفحه زمین اند) تا (آن فرشته ماهی مانند که صفحه زمین بر پشتش پهن شده است) شما را نلرزاند(تا این فرشته در جایش بوسیله کوه ها میخکوب و بی حرکت و ایستاده شود) ؛
و (همچنین بر روی صفحه زمین) نهرها و راه‌هايى ايجاد كرد، تا [به مقصدتان] راه يابيد

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- إِنَّ اللَّهَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ وَ لَمْ یَخْلُقْ شَیْئاً قَبْلَ الْمَاءِ فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ أَخْرَجَ مِنَ الْمَاءِ دُخَاناً فَارْتَفَعَ فَوْقَ الْمَاءِ فَسَمَی عَلَیْهِ فَسَمَّاهُ سَمَاءً ثُمَّ أَیْبَسَ الْمَاءَ فَجَعَلَهُ أَرْضاً وَاحِدَهًًْ ثُمَّ فَتَقَهَا فَجَعَلَهَا سَبْعَ أَرَضِینَ فِی یَوْمَیْنِ فِی الْأَحَدِ وَ الْإِثْنَیْنِ فَجَعَلَ الْأَرْضَ عَلَی الْحُوتِ‌وَ هُوَ الَّذِی ذَکَرَهُ فِی قَوْلِهِ ن وَ الْقَلَمِ وَ الْحُوتَ فِی الْمَاءِ عَلَی صَفَاهًٍْ وَ الصَّفَاهًَْ عَلَی مَلَکٍ وَ الْمَلَکَ عَلَی صَخْرَهًٍْ وَ الصَّخْرَهًَْ عَلَی الرِّیحِ وَ هِیَ الصَّخْرَهًُْ الَّتِی ذَکَرَهَا لُقْمَانُ لَیْسَتْ فِی السَّمَاءِ وَ لَا فِی الْأَرْضِ فَتَحَرَّکَ الْحُوتُ فَاضْطَرَبَ فَتَزَلْزَلَتِ الْأَرْضُ فَأَرْسَی عَلَیْهَا الْجِبَالَ فَقَرَّتْ فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَ جَعَلَ لَها رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ خَلَقَ الْجِبَالَ فِیهَا وَ أَقْوَاتَ أَهْلِهَا وَ شَجَرَهَا وَ مَا یَنْبَغِی لَهَا فِی یَوْمَیْنِ فِی الثَّلَاثَاءِ وَ الْأَرْبِعَاء.

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- عرش خدا بربالای  آب بود و پیش از آب چیزی نیافریده بود و هنگامی‌که خواست خلق را بیافریند از آب دودی برآورد و بالای آب قرار داد و به همین دلیل نام آن را آسمان (چیزی که بالاست) نامید، سپس آب را خشکانید و آن را یک قطعه زمین کرد، سپس در دو روز یک‌شنبه و دوشنبه آن را از هم گشود و تبدیل به هفت زمین کرد و زمین را بر پشت ماهی پهن کرد

و این اشاره به همان کلام خداست که می‌فرماید: ن وَ الْقَلَمِ. و ماهی در آب بر روی سنگی سخت و کلفت است و سنگ بر فرشته‌ای و فرشته بر صخره‌ای و صخره بر هوا است. و آن صخره همان است که لقمان آن را (در سوره لقمان) یاد کرده، نه در آسمان است و نه در زمین، [پس از آن] ماهی جنبید و زمین هم که روی پشت ماهی بود بشدت لرزید پس [برای آرام‌کردن زمین] خداوند کوه‌ها را میخ های زمین ساخت تا ماهی آرام و ثابت شد و این است کلام خداوند متعال: وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ، پس کوه‌ها و خوراکی‌های اهل زمین و هر چیز دیگری که سزاوار خلقت بود را در دو روز سه‌شنبه و چهارشنبه خلق کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۰۸

بحارالأنوار، ج۵۴، ص۲۰۴

الباقر (علیه السلام)- لَوْ أَنَ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَهًًْ لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا کَمَا یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِه.

امام باقر (علیه السلام)- اگر امام یک ساعت در روی زمین نباشد، زمین ساکنان خود را به درونش فرو می برد همان طور که دریا انسان را [در] امواج خروشان غرق می نماید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۰۸

بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۴


https://flatearthfarsi.ir/all/3043/اثبات-زمین-ثابت-و-ایستاده-با-دین-و-علم/


چند روایت و حدیث دیگر در خصوص بحر اسفل و ماهی خاصی که زمین بر پشت آن پهن شده است.

 

– قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَA: قَالَ رَسُولُ اللَّهِd‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ الْمَاءَ فَجَعَلَ عَرْشَهُ عَلَيْهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ، وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ:هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ- وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ [يَعْنِي وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ] قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ.

[قَالَ:] فَأَرْسَلَ الرِّيَاحَ عَلَى الْمَاءِ، فَبَخَرَ الْمَاءُ مِنْ أَمْوَاجِهِ، وَ ارْتَفَعَ عَنْهُ الدُّخَانُ وَ عَلَا فَوْقَهُ‏ الزَّبَدُ، فَخَلَقَ مِنْ دُخَانِهِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ، وَ خَلَقَ مِنْ زَبَدِهِ الْأَرَضِينَ [السَّبْعَ‏] فَبَسَطَ الْأَرْضَ عَلَى الْمَاءِ، وَ جَعَلَ الْمَاءَ عَلَى الصَّفَا، وَ الصَّفَا عَلَى الْحُوتِ، وَ الْحُوتَ عَلَى الثَّوْرِ، وَ الثَّوْرَ عَلَى الصَّخْرَةِ الَّتِي ذَكَرَهَا لُقْمَانُ لِابْنِهِ [فَقَالَ‏]: يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ- أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ‏ وَ الصَّخْرَةُ عَلَى الثَّرَى، وَ لَا يَعْلَمُ مَا تَحْتَ الثَّرَى إِلَّا اللَّهُ.

فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى الْأَرْضَ دَحَاهَا مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَةِ، ثُمَّ بَسَطَهَا عَلَى الْمَاءِ، فَأَحَاطَتْ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ، فَفَخَرَتِ الْأَرْضُ وَ قَالَتْ: أَحَطْتُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ فَمَنْ يَغْلِبُنِي وَ كَانَ فِي كُلِّ أُذُنٍ مِنْ آذَانِ الْحُوتِ سِلْسِلَةٌ مِنْ ذَهَبٍ- مَقْرُونَةُ الطَّرَفِ بِالْعَرْشِ، فَأَمَرَ اللَّهُ الْحُوتَ فَتَحَرَّكَ‏ فَتَكَفَّأَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا- كَمَا تَتَكَفَّأُ السَّفِينَةُ عَلَى وَجْهِ‏ الْمَاءِ [وَ] قَدِ اشْتَدَّتْ أَمْوَاجُهُ وَ لَمْ تَسْتَطِعِ الْأَرْضُ الِامْتِنَاعَ، فَفَخَرَ الْحُوتُ وَ قَالَ: غَلَبْتُ الْأَرْضَ الَّتِي أَحَاطَتْ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ، فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجِبَالَ فَأَرْسَاهَا، وَ ثَقَّلَ الْأَرْضَ بِهَا، فَلَمْ يَسْتَطِعِ الْحُوتُ أَنْ يَتَحَرَّكَ، فَفَخَرَتِ الْجِبَالُ وَ قَالَتْ: غَلَبْتُ الْحُوتَ الَّذِي غَلَبَ الْأَرْضَ، فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَدِيدَ فَقُطِعَتْ بِهِ الْجِبَالُ، وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهَا دِفَاعٌ وَ لَا امْتِنَاعٌ فَفَخَرَ الْحَدِيدُ وَ قَالَ: غَلَبْتُ الْجِبَالَ الَّتِي غَلَبَتِ الْحُوتَ فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ، فَأَلَانَتِ الْحَدِيدَ وَ فَرَّقَتْ أَجْزَاءَهُ- وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَ الْحَدِيدِ دِفَاعٌ وَ لَا امْتِنَاعٌ.

فَفَخَرَتِ النَّارُ وَ قَالَتْ: غَلَبْتُ الْحَدِيدَ الَّذِي غَلَبَ الْجِبَالَ، فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْمَاءَ، فَأَطْفَأَ النَّارَ، وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهَا دِفَاعٌ وَ لَا امْتِنَاعٌ، فَفَخَرَ الْمَاءُ وَ قَالَ: غَلَبْتُ النَّارَ الَّتِي غَلَبَتِ الْحَدِيدَ، فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الرِّيحَ فَأَيْبَسَتِ الْمَاءَ، فَفَخَرَتِ الرِّيحُ، وَ قَالَتْ: غَلَبْتُ الْمَاءَ الَّذِي غَلَبَ النَّارَ، فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْإِنْسَانَ- فَصَرَفَ الرِّيحَ‏ عَنْ مَجَارِيهَا بِالْبُنْيَانِ [فَفَخَرَ الْإِنْسَانُ‏] وَ قَالَ: غَلَبْتُ الرِّيحَ الَّتِي غَلَبَتِ الْمَاءَ فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَكَ الْمَوْتِ فَأَمَاتَ الْإِنْسَانَ، فَفَخَرَ مَلَكُ الْمَوْتِ وَ قَالَ: غَلَبْتُ الْإِنْسَانَ الَّذِي غَلَبَ الرِّيحَ فَمَنْ يَغْلِبُنِي فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنَا الْقَهَّارُ الْغَلَّابُ الْوَهَّابُ، أَغْلِبُكَ وَ أَغْلِبُ كُلَّ شَيْ‏ءٍ، فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ. [1]

امام حسن عسکری علیه السلام در کتاب ارزشمند  تفسیری خویش  فرموده است : امیرمومنان علی علیه السلام فرمود:رسول خدا صلی الله علیه واله در مورد این سخن خداوندعزوجل که «کسی که زمین را برای شما محل اسقرارقرارداد» فرمودند: همانا خدای متعال هنگامی که آب را خلق کرد عرش خود را بر بالای آن قرارداد قبل از اینکه آسمان و زمین را بیافریند و این همان سخن خدای عزوجل است که« او کسی است که زمین و آسمان را در شش روز خلق کرد و عرش او روی آب است» یعنی و عرش او روی آب می باشد قبل از اینکه آسمان و زمین را بیافریند. پس از آن بادها را روی آب فرستاد و برخی از موج ها بخارشده و از آن دودی بلند شد که برروی آنها کف هایی شکل گرفت و از دود آن آسمان های هفتگانه خلق شد و از کف های آن زمین آفریده شد و زمین روی آن گسترش پیدا کرد و آب روی سنگ صافی و آن سنگ صاف را روی ماهی و ماهی را روی گاو و آن گاو را روی صخره ای که حضرت لقمان آن را به پسرش متذکرشده است که:«ای فرزندم همانا اگر آن به اندازه دانه ی خردلی روی صخره ای یا در آسمانها و یا درزمین باشد خداوند آن را خواهد آورد» وآن صخره روی ثَری می باشد و خداوند فقط می داند زیر ثری چیست.

پس هنگامی که خداوند متعال زمین را از زیر کعبه گسترانید، بعد از آن زمین را روی آب گسترش داد، پس احاطه به همه چیز پیدا کردو زمین به خود مفتخرشد و گفت: من به همه چیز احاطه پیدا کردم چه کسی است که مرا شکست دهد و در هریک از گوش های ماهی زنجیری از طلابود که به کناره های عرش مقارن آویخته بود و خداوند به آن ماهی دستورداد: تکانی بخورد و زمین با اهلش به هم ریخت مانند کشتی ای که روی آب است و موج شدیدا به او برخورد کرده باشد و زمین نمی توانست از این تکان خوردن ممانعت کند، پس آن ماهی به خود افتخار کرد و گفت من بر زمینی که همه چیز را فرا گرفته چیره شدم، پس کیست که به من غلبه کند پس خداوند متعال کوه ها را خلق کرد و آنها را برافراشت و زمین را با آنها محکم نگه داشت و ماهی دیگر نمی توانست آن را حرکت دهد،پس کوه ها به خود بالیدند و گفتند: ما بر ماهی ای که بر زمین غلبه کرده بود پیروز شدیم پس چه کسی است ما را شکست دهد؟! پس خدای عزوجل آهن را خلق کرد و به وسیله آن آهن کوه ها شکافته شد و نمی توانست از خود دفاع یا ممانعت کند، پس آهن نیز برخود بالید و گفت : من برکوهی که بر ماهی چیره شده بود،غلبه کردم، پس کیست که بر من غلبه کند؟! پس خدای عزوجل آتش را خلق کرد و آهن را نرم کرد و تکه تکه شد و آهن از خود دفاعی نداشت و نمی توانست جلو گیری کند.

پس آتش به خود بالید وگفت: من بر آهنی که بر کوه غلبه کرده بود چیره شدم، پس کیست که مرا شکست دهد؟!

پس خدای عزوجل آب را آفرید و آن آتش را خاموش کرد و نه دفاعی و نه ممانعتی نمی توانست کند،پس آب برخود بالید و گفت: من بر آتشی که بر آهن پیروز شده بود غلبه کردم، پس کیست مرا شکست دهد؟! پس خدای عزوجل باد را آفرید و آن باد آب را خشک کرد و به خود افتخارکرد که من بر آبی که بر آتش چیره شده بود غلبه کردم، پس کیست برمن غلبه کند؟!پس خدای عزوجل انسان را آفرید و انسان باد را از مسیرهای مخصوص با ساختمان هایی عبورداد وکنترل کرد پس انسان نیز به خود بالید که من بر بادی که بر آب غلبه کرده بود غلبه کردم کیست مرا شکست دهد؟ پس خدای عزوجل فرشته مرگ را آفرید و او جان انسان را گرفت، پس فرشته مرگ به خود افتخار کرد که من جان انسانی که بر باد غلبه کرده بود را گرفتم چه کسی بر من غلبه می کند؟ پس خدای عزوجل فرمود: من کسی که به همه چیز قدرت داشته و برهمه چیز غلبه می کنم و بسیار بخشنده هستم برتو غلبه می کنم و برهمه چیز چیره می گردم پس این سخن خداوند است که فرمود: و به سوی او همه امور بر می گردد.

 التفسير الإمام الحسن العسكري عليه السلام 144

– قَالَ: فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَعْجَبَ هَذِهِ السَّمَكَةَ وَ أَعْظَمَ قُوَّتَهَا، لَمَّا تَحَرَّكَتْ حَرَّكَتِ الْأَرْضَ بِمَا عَلَيْهَا- حَتَّى لَمْ تَسْتَطِعِ الِامْتِنَاعَ.

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِd: أَ وَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَقْوَى مِنْهَا وَ أَعْظَمَ وَ أَرْحَبَ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ.

قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا خَلَقَ الْعَرْشَ خَلَقَ لَهُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ أَلْفَ رُكْنٍ، وَ خَلَقَ عِنْدَ كُلِّ رُكْنٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ أَلْفَ مَلَكٍ، لَوْ أَذِنَ اللَّهُ تَعَالَى لِأَصْغَرِهِمْ [فَ] الْتَقَمَ السَّمَاوَاتِ‏ السَّبْعَ وَ الْأَرَضِينَ السَّبْعَ- مَا كَانَ ذَلِكَ بَيْنَ لَهَوَاتِهِ‏ إِلَّا كَالرَّمْلَةِ فِي الْمَفَازَةِ الْفَضْفَاضَةِ.

فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى [لَهُمْ‏]: يَا عِبَادِي- احْمِلُوا عَرْشِي هَذَا، فَتَعَاطَوْهُ فَلَمْ يُطِيقُوا حَمْلَهُ وَ لَا تَحْرِيكَهُ.

فَخَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ وَاحِداً، فَلَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يُزَعْزِعُوهُ فَخَلَقَ اللَّهُ مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَشْرَةً، فَلَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يُحَرِّكُوهُ فَخَلَقَ [اللَّهُ تَعَالَى‏] بِعَدَدِ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ، مِثْلَ جَمَاعَتِهِمْ- فَلَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يُحَرِّكُوهُ.

فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِجَمِيعِهِمْ: خَلُّوهُ عَلَيَّ أُمْسِكْهُ‏ بِقُدْرَتِي.

فَخَلَّوْهُ، فَأَمْسَكَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِقُدْرَتِهِ.

ثُمَّ قَالَ لِثَمَانِيَةٍ مِنْهُمْ: احْمِلُوهُ أَنْتُمْ. فَقَالُوا: [يَا] رَبَّنَا- لَمْ نُطِقْهُ نَحْنُ وَ هَذَا الْخَلْقُ الْكَثِيرُ وَ الْجَمُّ الْغَفِيرُ، فَكَيْفَ نُطِيقُهُ الْآنَ دُونَهُمْ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنِّي‏ أَنَا اللَّهُ الْمُقَرِّبُ لِلْبَعِيدِ، وَ الْمُذَلِّلُ لِلْعَنِيدِ وَ الْمُخَفِّفُ لِلشَّدِيدِ، وَ الْمُسَهِّلُ لِلْعَسِيرِ، أَفْعَلُ مَا أَشَاءُ وَ أَحْكُمُ [بِ] مَا أُرِيدُ، أُعَلِّمُكُمْ كَلِمَاتٍ تَقُولُونَهَا يُخَفَّفْ بِهَا عَلَيْكُمْ. قَالُوا: وَ مَا هِيَ يَا رَبَّنَا قَالَ: تَقُولُونَ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ.

فَقَالُوهَا، فَحَمَلُوهُ وَ خَفَّ عَلَى كَوَاهِلِهِمْ- كَشَعْرَةٍ نَابِتَةٍ عَلَى كَاهِلِ رَجُلٍ جَلْدٍ قَوِيٍّ.

فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِسَائِرِ تِلْكَ الْأَمْلَاكِ: خَلُّوا عَلَى‏ [كَوَاهِلِ‏] هَؤُلَاءِ الثَّمَانِيَةِ عَرْشِي‏ لِيَحْمِلُوهُ وَ طُوفُوا أَنْتُمْ حَوْلَهُ، وَ سَبِّحُونِي وَ مَجِّدُونِي وَ قَدِّسُونِي، فَإِنِّي أَنَا اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى مَا رَأَيْتُمْ- وَ [أَنَا] عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ.

حضرت امام عسکری علیه السلام فرمود: پس گفته شد: ای رسول خدا این ماهی چه عجیب است و چه قدرتی دارد! هنگامی که تحرک و لرزش می کند، زمین و هر چیزی که روی آن است به حرکت و  لرزش میافتد ، طوری که توانایی ممانعت از این حرکت مخرب  را ندارد، پس رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: آیا شما را به قوی تر و بزرگتر و با وسعت تر از آن آگاه کنم؟

گفتند: بله ای رسول خدا.

حضرت فرمود: همانا خدای عزوجل هنگامی که عرش را خلق کرد، برای آن سیصد و شصت هزار پایه آفرید و برای هر پایه سیصد و شصت هزار فرشته خلق کرد. اگر خداوند متعال به کوچکترین آنها اجازه بدهد، آسمان هاو زمین های هفتگانه را ببلعد در بین دهان او مانند دانه شنی در یک گستره ی وسیع است.

پس خدای متعال به آنها فرمود: ای عبادت کنندگان من! این عرش مرا حمل کنید و آنها با هم یکپارچه شده ولی توانایی حمل یا حتی حرکت عرش را نداشتند.

پس خدای متعال همراه هریک از فرشتگان یک فرشته دیگر خلق کرد،پس بازهم نتوانستند آن را تکان مختصری هم بدهند،پس خدای متعال همراه هر یک از این فرشتگان ده فرشته دیگر آفرید، بازهم نتوانستند آن راحرکت بدهند. بازهم خدای متعال به اندازه عدد هر یک از این فرشته ها اندازه کل جمعیتشان آفرید، بازهم نتوانستند آن را حرکت دهند، پس خدای عزوجل به همه آنها فرمود:آن را رها کنید تا با قدرتم نگهش دارم ،پس آنها رها کرده وخدای عزوجل به قدرتش آن را نگه داشت .

سپس به هشت فرشته از آنها گفت : شما آن را حمل کنید،پس گفتند: ای پروردگارا ما نمی توانیم درحالی که این خلق بسیار و جمعیت زیاد نتوانستند، حال ما چگونه بدون آنها بتوانیم؟! پس خدای عزوجل فرمود: من خدایی هستم که دور را نزدیک می کنم و سرکش را رام می کنم و چیز مُحکم را نرم می کنم و سخت را آسان می کنم . هرچه بخواهم انجام می دهم و هرچه اراده می کنم حکم خواهم کرد. به شما کلماتی را یاد می دهم تا بگویید و این برای شما سبُک شود. گفتند:این کلمات چیست ای پروردگارما؟ خداوند فرمود:  بگوئید:(به نام خداوند بخشاینده ومهربان و هیچ نیرو وقوتی نیست مگر

باخداوند بلند مرتبه وعظیم و درود خداوند بر محمد وخاندان پاکش).

پس آنها این ذکر راگفتند و عرش بر پشت آنها مانند موی مُژه ی مرد باصلابت و قوی شد. پس خدای عزوجل به بقیه این فرشته ها فرمود: شما این هشت فرشته را رها کرده تاعرش مرا حمل کنند و شما اطراف آنها بگَردید و تسبیح و تمجید و تقدیس مرا کنید، چرا که من خدای قادر برآنچه که می بینید هستم و بر هرچیزی توانایی دارم.

 منبع :
کتاب التفسير الإمام الحسن العسكري عليه السلام صفحه 146

(روایت بالا غیر قابل انکار است زیرا این کتاب بدست امام حسن عسکری علیه السلام نوشته شده است!) 


 روایت حضرت عیسی علیه السلام و رویت ماهی بسیار دراز و عظیم الجثه در کتاب سراج القلوب:

روزی حضرت عیسی ازخداوند درخواست نمود آن ماهی که زمین بر پشت او هست را مشاهده کند ، و به همین دلیل ندایی آمد و گفت : کنار دریا برو تا مشاهده کنی (آنچه را که میخواهی) ،چون حضرت درکنار دریا رفت ماهی به عظمت کوه سر بر آورد از دریا و (با سرعتی) هرچه تمام تر به سمت آسمان بالا رفت که به هیچ وجه پهنای اورا ندید،

۱۵ روز آن حضرت در کنار دریا آن ماهی را مشاهده می کرد که انتهای آن تمام نشد (و همچنان داشت بالاتر و بالاتر می رفت و انتهای ماهی پیدا نبود) ،پس حضرت عیسی علیه السلام گفت:  خدایا این همان ماهی  است؟

ندا آمد ای  عیسی  بدان که آن ماهی که زمین بر پشت او هست  ، هرروز هفتاد هزار تا از این نوع ماهی ها طعمهٔ اوست ،

عیسی بیهوش شد و چون بهوش آمد ای ذکر را خواند :سبحان الملک الجبار سبحان الواحد القهار. (خداوند پادشاهی شکست ناپذیر است ، همان خدایی که یکتا و تواناست بر هر کاری)

 منبع : کتاب سراج القلوب ، نویسنده ابی نصر محمدبن قطان غزنوی (شیعه)

زمین بر پشت ماهی
اسکن از صفحه 4 و 5 ، کتاب سراج القلوب

توجه:  اکثریت روایات و احادیث درون کتاب سراج القلوب توسط محققین بررسی شده و معلوم شده که  از روی مطالب کتب معتبر مانند الکافی و چند کتاب تفسیر روایی شیعه نسخه برداری شده ، در نتیجه محتوای این کتاب صحیح هست و در نتیجه یکی از دلایل ارزشمند بودن کتاب سراج القلوب این است که هیچ ایرادی در محتوای این کتاب یافت نمی شود و با احادیث معتبر خصوصا کتاب الکافی در تعارض نیست


زمین بر پشت ماهیدوازده هزار عالم مانند عالم ما

شیخ صدوق روایتی را به این مضمون از امام جعفر صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند:

«حَدَّثَنا أَبِی قالَ حَدَّثَنا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ قالَ حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبی عُثْمانَ قالَ حَدَّثَنا الْعُبَّادُ بْنُ عَبْدِ الْخالِقِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (عليه‌السلام) قالَ: إِنَّ للهِ عَزَّ وَ جَلَّ اثْنَیْ‌ عَشَرَ أَلْفَ‌ عالَمٍ‌ کُلُّ عالَمٍ مِنْهُمْ أَکْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَماواتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ ما تَرَی عالَمٌ مِنْهُمْ أَنَّ للهِ عَزَّ وَ جَلَّ عالَماً غَیْرَهُمْ وَ أَنَا الْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ»؛

به‌راستی که خدای عزوجل دوازده هزار جهان دارد که هر جهانی از آنها بزرگ‌تر از هفت آسمان و هفت زمین(عوالم هفتگانه بر پشت این ماهی) است، و هیچ جهانی از آن جهان‌ها نمی‌داند که خدای متعال به جز او جهان دیگری هم آفریده، و من بر همه آن جهان‌ها حجتم

منبع : شیخ صدوق ، الخصال جلد 1 صفحه 639

نتیجه :  دوازده هزار ماهی وجود دارد که هر یک دارای چند زمین و چند گنبدآسمان روی صفحاتی سنگی و خاکی هست که بر پشت آن ماهی قرار دارد

زمین بر پشت ماهینکته مهم :

طبق آیات قرآنی که در بالا آورده ایم کوه ها ، خصوصا کوه هایی مانند قاف میخ های زمین هستند و این میخ ها ماهی را میخکوب کرده است و اجازه تحرک و لرزش به ماهی را نمیدهد و در نتیجه این زمین مسطح و گنبدآسمان ما همگی در وضعیتی ثابت و ایستاده هستند و به خاطر همین  مسئله هست که خداوند در قرآن فرموده است که زمین را مهیا و آماده کرده تا انسان ها و سایر موجودات از جمله یاجوج وماجوج ها و جنیان و… روی آن ساکن شوند وبدون مشکل به زندگی خود بپردازند.


امام صادق علیه السلام:

قاف فَهُوَ الْجَبَلُ الْمُحِیطُ بِالْأَرْضِ وَ خُضْرَهًْ السَّمَاءِ مِنْهُ وَ بِهِ یُمْسِکُ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا.

کوه قاف و زمین تخت قاف، کوهی دور تا دور زمین است و رنگ آسمان از آن است و به‌ وسیله‌ی آن، خداوند زمین را ثابت نگه داشته که (آن ماهی که زمین بر پشت آن پهن شده است) اهل زمین را تکان ندهد و نلرزاند.

معانی الأخبار، ص۲۲/بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۷۳/ تفسیر نورالثقلین/ تفسیر البرهان

در کتاب معتبر توحید مفضل ، امام صادق علیه السلام فرموده اند :

ثمَّ فَكِّرْ فِي خَلْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ عَلَى مَا هِيَ عَلَيْهِ حِينَ خُلِقَتْ رَاتِبَةً رَاكِنَة

 آنگاه در آفرینش زمین و در این شکل و هیأت بنگر : زمین طوری خلق شده که کاملا در سرجایش ایستاده و ثابت است

توحيد المفضل، ص: 143

زمین بر پشت ماهی

 متن عربی + ترجمه کامل روایت : صفحه 143 و 144 توحید مفضل :

( هيئة الأرض )

فكر يا مفضل فيما خلق الله عز وجل عليه هذه الجواهر الأربعة [١] ليتسع ما يحتاج إليه منها فمن ذلك سعة هذه الأرض وامتدادها فلو لا ذلك كيف كانت تتسع لمساكن الناس ومزارعهم ومراعيهم ومنابت أخشابهم وأحطابهم والعقاقير العظيمة والمعادن الجسيم غناؤها ولعل من ينكر هذه الفلوات [١] الخاوية والقفار الموحشة فيقول ما المنفعة فيها فهي مأوى هذه الوحوش ومحالها ومراعيها ثم فيها بعد تنفس ومضطرب للناس إذا احتاجوا إلى الاستبدال بأوطانهم فكم بيداء وكم فدفد [٢] حالت قصورا وجنانا بانتقال الناس إليها وحلولهم فيها ولو لا سعة الأرض وفسحتها لكان الناس كمن هو في حصار ضيق لا يجد مندوحة عن وطنه إذا أحزنه أمر يضطره إلى الانتقال عنه.

ثم فكر في خلق هذه الأرض على ما هي عليه حين خلقت راتبة راكنة فتكون موطنا مستقرا للأشياء فيتمكن الناس من السعي عليها في مآربهم والجلوس عليها لراحتهم والنوم لهدوئهم والإتقان لأعمالهم فإنها لو كانت رجراجة منكفئة لم يكونوا يستطيعون أن يتقنوا البناء والنجارة والصناعة وما أشبه ذلك بل كانوا لا يتهنون بالعيش والأرض ترتج من تحتهم واعتبر ذلك بما يصيب الناس حين الزلازل [٣] على قلة مكثها حتى يصيروا إلى ترك منازلهم والهرب عنها فإن قال قائل فلم صارت هذه الأرض تزلزل؟ قيل له إن الزلزلة وما أشبهها موعظة وترهيب يرهب بها الناس ليرعووا وينزعوا عن المعاصي وكذلك ما ينزل بهم من البلاء في أبدانهم وأموالهم يجري في التدبير على ما فيه صلاحهم واستقامتهم ويدخر لهم إن صلحوا من الثواب والعوض في الآخرة ما لا يعدله شيء من أمور الدنيا وربما عجل ذلك في الدنيا إذا كان ذلك في الدنيا صلاحا للعامة والخاصة ثم إن الأرض في طباعها الذي طبعها الله عليه باردة يابسة وكذلك الحجارة وإنما الفرق بينها وبين الحجارة فضل يبس في الحجارة أفرأيت لو أن اليبس أفرط على الأرض قليلا حتى تكون حجرا صلدا أكانت تنبت هذا النبات الذي به حياة الحيوان وكان يمكن بها حرث أو بناء؟؟ أفلا ترى كيف نقصت من يبس الحجارة وجعلت على ما هي عليه من اللين والرخاوة لتتهيأ للاعتماد.

هیئت زمین :

ای مفضّل! در بستری که خداوند برای جواهر چهارگانه آفریده تا بطور گسترده رفع نیاز شود بنگر. از جمله پهناوری  این زمین و امتداد آن است. اگر این گونه وسیع و پهناور نبود چگونه جایها و مساکن مردم، کشتزارها، چراگاهها، جنگلها و درختان، داروهای فراوان، معادن بی شمار و پرفایده و بسیار را در خود جای می داد؟ چه بسا کسی این فلاتهای خشک و دشتهای دهشت آور را بی ثمر و بیهوده بینگارد. حال آنکه این جایها، جایگاه حیوانات و مسکن و چراگاه آنهاست. نیز آنگاه که مردم در اضطرار می افتند که از وطن خود به جای دیگر رحل اقامت افکنند به این مناطق می روند. چه بسیار فلاتها و دشتها که به کاخها و بهشتها تبدیل شده و مردم در آنها سکنی گزیده اند!

 اگر زمین پهناور نبود گویی که مردم در میان زندان  حصاری تنگ گرفتارند

و اگر ضرورت و امری ناگوار ناچارشان کرد که ترک وطن کنند هیچ مکانی نمی یافتند.

 آنگاه در آفرینش زمین و در این شکل و هیأت بنگر : زمین طوری خلق شده که کاملا در سرجایش ایستاده و ثابت است

 مردم می توانند بر روی آن در رفع نیازهایشان بکوشند، آرام بنشینند، براحتی بخوابند و هیچ تزلزلیدر کارشان پدید نیاید.

نکته مهم :
زمین تخت  بر پشت ماهی پهن شده  و بر آن متکی است  ،  به خاطر همین ،  خدا آن را با کوه ها میخکوب کرده که در نتیجه ماهی  ثابت و ایستاده و بی لرزش شده تا خانه های ساکنین روی زمین بر اثر لرزش های ماهی تخریب نشود.

 اگر زمین، لرزان و ناآرام بود  (به دلیل لرزش های آن ماهی که زمین بر پشتش پهن شده )  مردم روی زمین  قادر به ساخت بنا، نجاری و یا هر صنعت و حرفه دیگر نبودند و اگر زمین زیر پایشان می لرزید زندگی برای این ها گوارا نبود.

اگر به حال مردم که در وقت وقوع زلزله زود گذر پدید می آید و اینان خانه و کاشانه خود را می گذارند و از آنها فرار می کنند، بنگری به این سخن بیشتر پی می بری.
اگر کسی بگوید: چرا این زمین لرزه ها پدید آمده؟
باید گفته شود: زمین لرزه و همانند آن، برای آن است که مردم، غافل نشوند، به هوش باشند [که ضعیف و ناتوانند] و در هراس افتند و [با احساس ضعف خود و قدرت آفرینشگر] از گناه و فساد به دور مانند.

( هر زمین لرزه  هشداری است به گناه کاران و افراد فاسد تا مجبور شوند توبه کنند یا اینکه با این عذاب نابود شوند)

تمام بلاها و گرفتاری هایی که در جسم و مال شان پدید می آید برای همین امر و به سود و مصلحت و استقامت بخشیدن به آنان است.

صالح باشند، باعث می شود که در سرای دیگر چنان پاداشهایی برای شخص ذخیره گردد که با هیچ نعمت دنیوی برابری نکند. پس گاه صلاح و مصلحت عام و خاص در آن است که در نزول این بلاها در دنیا شتاب شود. [سطح و پوسته زمین که به کار مردم می آید] آن گونه که خدایش آفریده، سرد و خشک است، سنگ نیز این گونه است. فرق بخش هایی از زمین با سنگ، خشکی بیشتر سنگ است. براستی اگر همه زمین مانند سنگ سخت، می گشت، آیا روینده ای بر زمین می رویید تا غذای حیوانی باشد و یا شخم و ساخت، ممکن می گشت؟ آیا نمی بینی که از خشکی و سختی سنگ، کاسته شده و جای جای زمین [به صورت خاک] سست و نرم گشته تا بتوان با آن کاری کرد و زندگی را بر آن استناد داد؟.


سوالی دیگر :

اگر این ماهی نمیتواند بلرزد یا تحرکی داشته باشد پس خدا با استفاده از چه چیزی به زمین دستور میدهد که در فلان شهر یا مکان  زمین لرزه ایجاد کند ؟ آیا عوامل دیگری را خدا خلق کرده برای جبران این کمبود ؟

پاسخ :

علت زلزله ها در زمین تخت :
الصّادق ( إِنَّ ذَاالْقَرْنَیْنِ لَمَّا انْتَهَی إِلَی السَّدِّ جَاوَزَهُ فَدَخَلَ فِی الظُّلُمَاتِ فَإِذَا هُوَ بِمَلَکٍ قَائِمٍ عَلَی جَبَلٍ طُولُهُ خَمْسُمِائَهًِْ ذِرَاعٍ فَقَالَ لَهُ الْمَلَکُ یَا ذَاالْقَرْنَیْنِ أَ مَا کَانَ خَلْفَکَ مَسْلَکٌ فَقَالَ لَهُ ذُوالْقَرْنَیْنِ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مَلَکٌ مِنْ مَلَائِکَهًِْ الرَّحْمَنِ مُوَکَّلٌ بِهَذَا الْجَبَلِ فَلَیْسَ مِنْ جَبَلٍ خَلَقَهُ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ إِلَّا وَ لَهُ عِرْقٌ إِلَی هَذَا الْجَبَلِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَنْ یُزَلْزِلَ مَدِینَهًًْ أَوْحَی إِلَیَّ فَزَلْزَلْتُهَا.

امام صادق (علیه السلام)- چون ذو القرنین از سد گذشت داخل ظلمات شد و به فرشته‌ای رسید که بر کوهی به طول پانصد ذراع ایستاده بود

(پانصد ذراع مساوی است با 32,500 سانتی متر ،  زیرا هر ذراع 65 سانتی متر است)

آن فرشته به ذو القرنین با اعتراض گفت: «مگر پشت سرت راه نبود (در روایت کامل ، فرشته اعتراض میکند و میگوید سرزمین های بسیاری را تحت فرمان خود دراوردی و حالا بازهم دنبال کشور گشایی هستی)»؟
ذوالقرنین به او گفت: «تو کیستی»؟ گفت: «یکی از فرشتگان رحمانم و موکّل بر این کوهم که از هر کوهی رگی به این کوه (پانصد ذراعی) متّصل است و هنگامی‌که خدا بخواهد شهری را بلرزاند به من وحی می‌کند تا (ریشه ی مرتبط با) آن را بلرزانم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۶۰۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۸۰/ نورالثقلین/ البرهان

گنبدآسمان در قرآن و احادیث

https://flatearthfarsi.ir/all/382/مقاله-گنبدآسمان-در-قرآن-و-احادیث-1/ https://flatearthfarsi.ir/all/1054/مقاله-گنبدآسمان-در-قرآن-و-احادیث-2/

تصاویر قابلیت بزرگنمایی دارند

image_2022-02-17_101721_uoct.png

image_2022-02-17_105021_ptn3.png

image_2022-02-17_105030_adr.png

گنبد آسمان

گنبدآسمان و زمین تخت

image_2022-02-17_105053_bu88.png

https://flatearthfarsi.ir/all/3255/حدیث-شناسی-و-نحوه-برخورد-با-تعارضات/

بررسی سندي (هرچندکه علم رجال یک شبه علم در نزد محدثان شیعه محسوب میشود و مکتب محدثین شیعه یا اصحاب حدیث یا همان اهل حدیث شیعه ، به بررسی محتوایی معتقدند و نه سلسله سند رجالی، ولی با این  حال ما بررسی رجالی این حدیث : الارض علی الحوت را قرار می دهیم تا افراد اهل رای که مخالفان اهل حدیث شیعه هستند نیز نتوانند از روی جهلشان یا کج فهمی و یا به دروغ ، مدعی باطل بودن مطالب شوند و همچنین نتوانند حدیث را طبق نظر خودشان که غیرمعصوم اند تفسیر به رای کنند و مخالف با فرمایش معصومین تفسیر ارائه کنند) :

علامه مجلسی این حـدیث را صـحیح مـی دانـد (مجلسـی، 1404ق، ج،25 ص201) و
بررسیهاي رجالی روایان نیز درستی این دیدگاه را نشان میدهد.
این حدیث را مرحـوم کلینـی ـ کـه جملگـی بـر وثـاقتش اتفـاق دارنـد (نجاشـی،
1365ش، ص378؛ طوسی، 1420ق، ص395)ـ از فردي به نام محمـد نقـل مـی کنـد.
کلینی از پنج نفر به نامهاي محمد مستقیماً نقل حدیث میکند که بیشـترین عـدد نقـل
با توجه به عدد نقل و راوي بعدي که احمـد و 3 مربوط به محمد بن یحیی عطار است.

تحلیل سندي و محتوایی «حدیث حوت» با توجه به پیشینۀ تاریخی آن 123
ابن محبوب هستند، میتوان گفت منظور از محمد همان محمد بن یحیی عطـار اسـت
که وثاقت و کثرت احادیتش امري روشن اسـت. (نجاشـی، 1365ش، ص353؛ عمـه
حلی، 1411ق، ص157)
اما احمد چه کسی است؟ با توجه به اسنادي که در کافی از محمد بن یحیـی آمـده
است، منظور از احمد نیز احمد بن محمد عیسی اشعري است کـه در وثاقـت وي نیـز
شکی وجود ندارد.(نجاشـی، 1365ش، ص83؛ طوسـی، 1420ق، ص61) حسـن بـن
محبوب نیز از جمله ثقات(طوسی، 1420ق، ص123) و بنا به قولی از اصحاب اجمـاع
است.(کشی، 1409ق، ص556) جمیل بن صالح و ابان بن تغلب را نیز از جمله ثقـات
دانستهاند.(کشی، 1409ق، ص128؛ طوسی، 1420ق، ص44)
در نتیجه با توجه به حال راویان و اتصال سـند، حـدیث از حیـث سـندي صـحیح
است.

درباره مدیر Vlad

مدیر Vlad
ولاد {مدیر تولید محتوای مذهبی در رسانه زمین تخت پارسی} - عکاس ،گرافیست و تدوینگر - محقق ، مستندساز - مدرس رایانه و نرم افزار های adobe (در فضای مجازی)

همچنین بررسی کنید:

تمدن تارتاریا از آغاز تا پایان

تمدن تارتاریا از آغاز تا پایان

منابعی وجود دارد که می گویند تارتاریا به عنوان یک منطقه جغرافیایی از ابتدای قرن …

42 دیدگاه

  1. Avatar

    یک روایت جالب در مورد ماهی که زمین بر پشت او سوار است

    محمد بن ثابت مي‏گويد: در مجلس امام زين‏العابدين عليه‏السلام نشسته بودم که عبدالله پسر عمر بن خطاب وارد شد.
    او گفت: «شنيده‏ام که شما گفته‏ايد حضرت يونس به اين علت در شکم ماهي محبوس شد که ولايت جدت را به او عرضه داشتند و او در قبول آن تأمل کرد!»
    حضرت فرمود: «مگر تو اين مطلب را قبول نداري؟!»
    او گفت: «من اين مطلب را قبول نمي‏کنم.»
    حضرت فرمود: «آيا مي‏خواهي با چشم خود ببيني؟!»
    او گفت: «بلي.»
    حضرت فرمود: «بيا و بنشين.»
    سپس حضرت به غلامش دستور داد که دو پارچه بياورد. غلام نيز دو پارچه را آورد.
    حضرت به من فرمود: «چشم عبدالله و چشم خودت را ببند.»
    من اين کار را کردم. حضرت به کلامي تکلم فرمود و سپس فرمود:
    «چشمانتان را باز کنيد.»
    ما چشمان خود را باز کرديم، ناگهان خود را در ساحل دريائي ديديم.
    امام سجاد عليه‏السلام سخني فرمود که ناگهان همه‏ي ماهيان دريا جواب دادند. در اين هنگام ماهي بزرگي آمد و سلام کرد.
    حضرت به او فرمود: «نام تو چيست؟»
    او گفت: «نام من نون مي‏باشد.»
    حضرت فرمود: «براي چه يونس در شکم تو حبس شد؟»
    او عرض کرد: «چون در ولايت جدت قدري تأمل کرد لذا خداوند او را در شکم من محبوس کرد. چون اقرار به ولايت کرد، من مأمور شدم که او را از شکم خود بيرون بيندازم. هر کس که ولايت شما اهل‏بيت عليهم‏السلام را انکار کند مخلد در جهنم خواهد بود.»
    حضرت به ما فرمود: «آيا شنيديد؟»
    عرض کرديم «آري، شنيديم.»
    حضرت فرمود: «حال چشم‏هايتان را ببنديد.»
    پس ما چشمانمان را بستيم.
    سپس حضرت فرمود: «چشمانتان را باز کنيد.»
    پس چشمانمان را باز کرديم و ديديم در همان مجلس مي‏باشيم. بعد عبدالله عمر بيرون رفت.
    من عرض کردم: «اي آقاي من! چيز عجيبي بود و بر ايمان من افزوده شد.»
    حضرت فرمود: «به عبدالله بگو تا ببيني چه مي‏گويد.»
    پس من بيرون آمدم و خود را به عبدالله عمر رساندم. او گفت: «آيا سحر آنها را ديدي؟! سحر بني عبدالمطلب را اينها به سلسله مراتب از جدشان به ارث مي‏برند.»

    مدینه المعاجز

  2. مدیر Vlad

    شعر
    عطار » منطق‌الطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا »
    حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت :
    https://ganjoor.net/attar/manteghotteyr/touhid/sh2

    گه نهد بر فرق نرگس تاج زر

    گه کند در تاجش از شبنم گهر

    عقل کار افتاده جان دل داده زوست

    آسمان گردان زمین استاده زوست

    کوه چون سنگی شد از تقدیر او

    بحر آبی گشت از تشویر او

    هم زمینش خاک بر سر مانده است

    هم فلک چون حلقه بر در مانده است

    هشت خلدش یک ستانه بیش نیست

    هفت دوزخ یک زبانه بیش نیست

    جمله در توحید او مستغرق‌اند

    چیست مستغرق که سحر مطلق‌اند

    گرچه هست از پشت ماهی تا به ماه

    جملهٔ ذرات بر ذاتش گواه

    پستی خاک و بلندی فلک

    دو گواهش بس بود بر یک به یک

    باد و خاک و آتش و خون آورد

    سر خویش از جمله بیرون آورد

    خاک ما گل کرد در چل بامداد

    بعد از آن جان را درو آرام داد

    جان چو در تن رفت و تن زو زنده شد

    عقل دادش تا به دو بیننده شد

    عقل را چون دید بینایی گرفت

    علم دادش تا شناسایی گرفت

    چون شناسا شد به عقل اقرار داد

    غرق حیرت گشت و تن در کار داد

    خواه دشمن گیر اینجا خواه دوست

    جمله را گردن به زیر بار اوست

    حکمت او بر نهد بار همه

    وای عجب او خود نگه دار همه

    کوه را میخ زمین کرد از نخست

    پس زمین را روی از دریا بشست

    چون زمین بر پشت گاو استاد راست

    گاو بر ماهی و ماهی در هواست

    پس همه بر چیست بر هیچ است و بس

    هیچ هیچست این همه هیچست و بس

    فکر کن در صنعت آن پادشاه

    کین همه بر هیچ می‌دارد نگاه

    چون همه بر هیچ باشد از یکی

    این همه پس هیچ باشد بی‌شکی

    جزو و کل برهان ذات پاک اوست

    عرش و فرش اقطاع مشتی خاک اوست

    عرش بر آبست و عالم بر هواست

    بگذر از آب و هوا جمله خداست

    عرش و عالم جز طلسمی بیش نیست

    اوست و بس این جمله اسمی بیش نیست

    درنگر کین عالم و آن عالم اوست

    نیست غیر او وگر هست آن هم اوست

    جمله یک ذاتست اما متصف

    جمله یک حرف و عبارت مختلف

    مرد می‌باید که باشد شه شناس

    گر ببیند شاه را در صد لباس
    —————–
    در این شعر عطار در جایگاه ثور و حوت اشتباه زده و برخلاف احادیث و روایات معتبر شیعه سخن گفته
    ممکن است عطار عمدا برای مخالفت کردن با فرمایشات معصومین علیهم السلام این جایگاه هارا عوض کرده است…. و همچنین ممکن است فراموش کرده باشد .
    تنها نکته مهم که مورد نظر ماست این است که در قدیم نیز اعتقاد رایج بوده و ریشه در فرمایشات پیامبر و اهل بیت علیهم السلام دارد
    —————-
    به عقیده من ارزش نداشت که وسط فرمایشات معصومین علیهم السلام ، اشعار و گفته های افراد غیرمعصوم ذکر شود به همین علت این مطلب در مقاله اصلی قرار نمیگیرد و صرفا در بخش کامنت ها به صورت زیرنویس باقی می ماند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 1 =

Translate »