آخرین مطالب

ریچارد ای. برد (پرواز به  قطب شمال) 7

پرواز به  قطب شمال در سال 1926  / علیرغم دستاوردهای اندک او در گرینلند، دریابان ریچارد برد پیش بینی کرد: « بالاخره با هواپیما، قطب شمال و قطب جنوب را فتح خواهم کرد، علیرغم این که این کار بسیار دشوار و خطرناک خواهد بود. با این حال، این صحبت ها فقط جذابیت خارق‌العاده [1]مناطق قطبی را افزایش می‌داد. . .

تقدیر چنین رقم خورده بود که من باید به قطب شمال برسم و تا آشکار شدن اسرار این منطقه ناشناخته، دست از این کار برنخواهم داشت . [2]

در آن زمان، برخی از افراد دیدگاه برد را در مورد استفاده از هواپیما برای رسیدن به قطب شمال، به  اشتراک گذاشتند. در این میان،  جورج هوبرت ویلکینز، فیلم‌بردار، طبیعت ‌شناس و خلبان استرالیایی توانست با کمکهای مالی انجمن هوانوردی دیترویت و روزنامه‌ اتحاد آمریکای شمالی مقدمات پرواز بر فراز قطب را از آلاسکا فراهم کند. او قصد داشت از پوینت بارو به اسپیتزبرگن پرواز کند و از برد نیز دعوت کرد تا به عنوان معاون فرمانده به او بپیوندد. در این میان ویلینکز مدعی شد که هدف او  تنها رسیدن به قطب نیست، بلکه هدف اصلی او کاوش در مناطق کشف نشده و یافتن مکان هایی برای ایستگاه های هواشناسی است [3].

در سال 1926، رولد آموندسن یک سفر اکتشافی چندملیتی را با پرواز یک کشتی هوایی از اسپیتزبرگن به پوینت بارو ترتیب داد. دولت ایتالیا تحت رهبری بنیتو موسولینی یک کشتی هوایی پیشرفته  با طراحی جدید به نام نورژ را با تخفیف ویژه به آموندسن فروخت. اومبرتو نوبیله طراح کشتی هواپیمایی نیز یکی از همراهان این سفر اکتشافی بود. آموندسن بدنبال شکست خود در سفر قبلی،  این بار یک کشتی هوایی را به جای هواپیما انتخاب کرد . لینکلن السورث  نیز تلاش می کرد که با هواپیما به سوی قطب پرواز کند .بدین ترتیب، هر دو به طور همزمان در سال 1925 به سوی قطب حرکت کردند.

متاسفانه در این سفر، یکی از آن دو هواپیما دچار مشکل فنی شد و به ناچار هر دو روی یخ فرود آمدند. آموندسن و السورث پس از یک ماه اقامت در یک منطقه یخبندان و دست و پنجه نرم کردن با انواع خطر،  تنها یک هواپیما را سالم به کشور برگردانند. تجربه آنها ایده ای را در ذهن آنها ایجاد کرد . ایده آنها، پرواز با یک وسیله نقلیه سبک بود که قادر به طی کردن مسافت های طولانی بدون سوخت گیری باشد که این باعث جذاب تر شدن سفر برای هر  دوی آنها  می شد.

به دنبال مذاکرات السورث کمک های مالی خصوصی، کمک های باشگاه هوانوردی نروژ،[4] و قرارداد انحصاری با نیویورک تایمز،  امکان سفر چند ملیتی  در سال 1926 برای آنها فراهم شد.

ریچارد برد، سفر خود به قطب شمال را به عنوان هدف اصلی خود در نظر گرفت و برنامه ریزی برای آن را شروع کرد.

برد از هیات مدیره کشتیرانی نظامی فدرال، آژانس نظارت بر کشتی های مازاد و باقیمانده از جنگ جهانی اول، کشتی جنگی یو اس اس چانتیر[5] را به مدت شش ماه اجاره کرد.[6]، برد تصمیم گرفته بود که در سفر اکتشافی اش به قطب شمال تمام تجهیزات، خدمه و هواپیماهای خود را در کشتی جنگی یو اس اس چانتیر جا دهد. اما متأسفانه کشتی به قدری کوچک بود که قطعات و تجهیزات هواپیماها باید از هم جدا می شدند  تا در چانینتر جا بگیرند.

انتخاب هواپیما یک تصمیم بزرگ محسوب می شد. تا اواخر 30 ژانویه 1926، برد در حال بررسی امکان استفاده ازکشتی هوایی به جای هواپیمای بال ثابت بود، اما به طور اتفاقی یک هواپیمای فوکر سه موتوره برای خرید با قیمت بسیار مناسب به او پیشنهاد شد[7].

از آنجاییکه فقط هواپیماهای دو یا سه موتوره می‌توانستند این  مسافت طولانی را طی کنند[8]، پس سفر با این  هواپیمای سه موتوره مزیتهای زیادی نسبت به هواپیمای تک موتوره برای او خواهد داشت . یکی از این مزیت ها ایمن بودن آن برای سفر بود.

درحقیقت، هواپیمای سه موتوره فوکر برد با برنده شدن در مزایده تور مسافرتی فورد در سال 1925، برتری خود را  نشان داده بود . این هواپیما برنامه پرواز بین شهری هزار و ششصد مایلی را با موفقیت انجام داده بود.

بر خلاف آموندسن و السورث که در سال 1925، به دلیل مشکلات فنی هواپیمای تک موتوره مجبور به فرود شدند، برد اصلا با چنین مشکلی روبرو نشد که مجبور به فرود اضطراری شود. [9]

دومین هواپیمای تک موتوره،  اوریلی نام داشت که  قرار بود برای عملیات نجات و فیلمبرداری از پرواز، از آن استفاده شود.

اهمیت هواپیمای سه موتوره در این زمینه اغراق آمیز نیست. پس از خروج چانتیراز نیویورک، آخرین بیانیه ای که در مطبوعات سیتی چاپ شد این بود: از آنجایی که این سفر اکتشافی یک”ورزش پاک” است، پس جنبه ماجراجویانه این سفر اکتشافی برای همه افرادی که در آن شرکت می کنند بسیار جذاب خواهد بود”، با این وجود باید همه ما این واقعیت را بدانیم که این سفر  تنها یک هدف اصلی را دنبال می کند  و آن  “فتح قطب شمال با هواپیماهای چند موتوره ” است که این انگیزه زیادی برای شرکتهای حمل و نقل هوایی فراهم می کند.. . مطمئنا با هواپیمای چند موتوره، این کار انجام شدنی خواهد بود. پیدایش علم و تکنولوژی های جدید در صنعت هواپیمایی سازی، هواپیما ها را  برای استفاده های تجاری کاملا ایمن ساخته است. در حال حاضر، فرصتی برای توسعه و پیشرفت در این صنعت فراهم شده است. اعتماد تنها عامل مهم و لازم برای شروع دوران توسعه و شکوفایی سریع تجارت هوایی است.[10]

برد جدا از هواپیما، دو عدد موتور پیستونی[11] نیز از شرکت هوانوردی رایت خریداری کرد . انتخاب موتور پیستونی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، زیرا سرمای قطب شمال ویسکوزیته و چسبناکی روغن های موتور را تغییر می داد . ادسل فورد نیز انتخاب این موتورها، توسط برد و برتری آنها را نسبت به موتورهای شرکت خودش تأیید کرد: “انتخاب موتورهای پیستونی رایت کار بسیار درستی است و من معتقدم که تا این لحظه، این موتورها  بهترین موتور در نوع خود بوده اند.

یکی از مزیت های بسیار مهم هواپیماهای چند موتوره در صنعت حمل و نقل، ایمن بودن آنها است و من معتقدم که درسفر با این هواپیما شما یقینا با 90 درصد از خطرات احتمالی روبرو نخواهید شد . با این حال من مطمئن هستم که شما  نمی توانید هیچ هواپیمای تک موتوره ایی را پیدا کنید که بتواند در شرایط قطبی، دوام بیاورد[12].

یکی دیگر از تصمیمات سرنوشت ساز، انتخاب یک محل به عنوان یک پایگاه بود.

برد با تجربه ایی که از سفر اکتشافی اش در سال  1925 بدست آورده بود، می دانست که اواخر تابستان بهترین زمان برای پرواز به گرینلند است، به همین دلیل درهمان زمان حرکت خود را آغاز کرد. اسپیتزبرگن در نروژ به دو دلیل جذاب تر از پوینت بارو در شمالی ترین نقطه ایالات متحده بود.  اول اینکه، تقریباً چهارصد مایل به قطب شمال نزدیکتر از پوینت بارو بود.

این نزدیکی نسبی به این معنی بود که برد در مسیر سفرش به قطب شمال دیگر نیازی به ذخیره سوخت نخواهد داشت (مگر در شرایط خاص! ) و فقط در زمان هایی که شرایط آب و هوایی بد است، آنها می بایست مکان مناسبی برای سوخت گیری پیدا کنند و به ناچار به خاطر سوخت گیری روی یخ های خطرناک فرود آیند و سپس دوباره بلند شوند.

دوم اینکه، اسپیتزبرگن یک بندر بود و برد می توانست از آنجا به عنوان یک پایگاه استفاده کند. جریان های گلف استریم[13] این بندر راگرم کرده بودند . این بندر در اوایل بهار برای فعالیت های کشتیرانی باز شد و چانتیر می تواند در اواخر ماه آوریل یا می در این بندر لنگر بیاندازد.

بدین ترتیب می توان در خشکی، قطعات و تجهیزات هواپیما را دوباره سوار کرد و تا قبل از خوب شدن هوای گرینلند، به سمت قطب حرکت کرد.

برد  برای اجاره چانتیر و خرید هواپیما، موتورها و تدارکات پول کافی نداشت، به همین دلیل برای تامین پول مورد نیاز خود دوباره به همان افرادی روی آورد که در سال 1925 به وی کمک کرده بودند.

علیرغم اینکه برد به جای یک فورد،  یک فوکر را انتخاب کرده بود باز هم ادسل فورد به او 20000 دلارکمک کرد.  برد برای قدردانی از ادسل،  نام دختر سه ساله فورد را روی هواپیمای فوکرخود گذاشت و آن را جوزفین فورد نامید. جان دی راکفلر  نیز به همان اندازه به او کمک کرد . او از طرف وینسنت آستور و بقیه نیز کمک های مالی زیادی دریافت کرد.

برد برای تکمیل این بودجه [14]، به رسانه‌های خبری روی آورد و به آنها تضمین داد که در صورت فراهم شدن امکانات  این سفر، داستان‌هایی را برای چاپ در روزنامه در اختیار  آنها قرار خواهد داد .

به عنوان مثال، پات نیوز تهیه‌کننده فیلم‌های خبری قراردادی را با برد امضا کرد که طی آن قرارداد، برد «حق انحصاری فیلم‌برداری» را به آنها اعطا کرد. این قرارداد همچنین برد را متعهد می کرد که “به هر طریق ممکن، باید از گرفتن هر گونه فیلم از مراحل سفر و فعالیت های افراد در طول سفر توسط سایر شرکت های فیلمبرداری یا رسانه های خبری جلوگیری کند.

در عوض برد ،درآمد حاصل از نمایش فیلم ها و تصاویر متحرک ودو بار چاپ عکسهای سفر را به عنوان حمایت مالی از سفر اکتشافی خود، دریافت می کرد.[15]پات از این تصاویر و فیلمها در سخنرانی ها استفاده می کرد.

نیویورک تایمز نیز در ازای دریافت داستان‌هایی درمورد این سفر پولی را سرمایه‌گذاری کرده بود. برد با آژانس پوند نیز یک قراداد بست و طبق  آن به برد قول داده شده بود که پس از پایان سفر اکتشافی،  او می تواند یک تور سخنرانی برگزار کند و درآمد آن را صرف پرداخت[16] بدهی هایی کند که او در این سفر متحمل شده بود .

در آخر، برد قراردادی با دیوید لارنس از مجله خبری کارنت نیوز فیوچر[17] امضا کرد که طبق آن، حمایت مالی ازسفر را در ازای دریافت و فروش مقالات و عکس‌های مربوط به سفر اکتشافی به روزنامه‌های دیگر تضمین می‌کرد.

کمترین هزینه ایی که برد از تلاشش دریافت می کرد، 18000 دلار بود ،حتی اگر در این سفر با شکست روبرو می شد . اگر برد بدرستی حساب کند، یک پرواز موفق 30000 دلار برای وی  درآمد خواهد داشت[18].

در 5 آوریل 1926، کشتی جنگی یو اس اس چانتیر به فرماندهی مایکل جی. برنان از تفنگداران دریایی،  شهر نیویورک را با تبلیغات و جشن فراوان ترک کرد.

سفر اکتشافی برد، او را به عنوان یک مدیر و یک برنامه ریز دقیق و منظم نشان داده بود.

چانتیر، حامل دو هواپیما و سوختشان، مواد غذایی برای مصرف شش ماه و زغال سنگ کافی برای مسافت پانزده هزار مایل بود . برد با تجربه ای که از سفر قبلی خود بدست آورده بود، پیش بینی می کرد که این مقدار زغال سنگ، نصف میزان مورد نیاز آنها را تامین می کند.

پنجاه داوطلب دراین کشتی جنگی حضور داشتند[19]. در ابتدا، برد قصد داشت که از داوطلبان پرسنل ذخیره  نیروی دریایی که در طول جنگ جهانی اول و پس از آن با آنها کار کرده بود درخواست کند که وی را همراهی کنند، اما سفرهای اکتشافی برد آن چنان هیجانی برای همه ایجاد کرده بود که تعداد داوطلبان، بیش از آن چیزی بود که بتوان تصور کرد.

از میان کارکنان و خدمه کشتی ،خلبان فلوید بنت، که در سفر اکتشافی 1925 نیز حضور داشت و ستوان جورج نوویل  افسر سابق نیروی دریایی، مهندس پرواز و متخصص تعویض روغن موتورهای هواپیما به چشم می خوردند. برد، نوویل را افسر اجرایی[20] خود کرد،  فردی که مسئول نظارت[21] و هماهنگی مستقیم خدمه بود.

یکی دیگر از داوطلبان سرشناس، مالکوم هانسون بود .او یک فرد غیرنظامی از آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی دریایی بود که در این سفر برد را همراهی می کرد.

ارتباط از طریق رادیوی موج کوتاه هنوز در مراحل ابتدایی خود بود و در قطب شمال و مکان هایی که تداخل مغناطیسی وجود داشت، برقراری ارتباط با رادیوی موج کوتاه بسیار دشوار می شد.

هانسون مسئولیت مهم نصب یک سیستم رادیویی موج کوتاه مطمئن در هواپیمای جوزفین فورد و چانتیر را به عهده داشت. کاملا مشخص است که برد بعد از سفر به گرینلند در سال 1925، این بار انتظار داشت که در طول سفر اکتشافی اش از ارتباطات پیشرفته با رادیو موج کوتاه بهره ببرد .

انتخاب دو داوطلب دیگر، نشان از احتیاط و توجه برد به جزئیات بود. ویلیام سی هینز از اداره هواشناسی ایالات متحده به شناسایی بهترین شرایط آب و هوایی برای پرواز به قطب شمال کمک کرد. دکتر هارولد کینکاید نیز همراه برد بود  ……….

 

سفرهای اکتشافی

دانلود صفحه 43 تا 49

 

 

[1] extraordinary lure

[2] ریچارد ای. برد، “پرواز بر فراز قطب شمال”، مجله نشنال جئوگرافیک 48، شماره. 5 (نوامبر 1925): 519.

[3] 2. جورج هوبرت ویلکینز. پرواز در قطب شمال (نیویورک: پسران G. P. Putnam. 1928)، 21.

[4] Aero Club of Norway

[5] USS Chantier

[6] ادوین پی هویت، آخرین کاوشگر: ماجراهای دریاسالار برد(نیویورک: جان دی، 1968)، 99، حاوی بیانیه ای است که برد فقط یک دلار پرداخت کرده است.

[7] . بیانیه ستوان فرمانده ریچارد .ای برد ، 30 ژانویه 1926، BP پوشه 4256. همچنین به نامه ریچارد برد به وینسنت آستور، 13 ژانویه 1926 (پوشه BP 4243) مراجعه کنید، که در آن برد گزارش داده است که شرکت  گودیر تایر و رابر به او پیشنهاد فروش a320 را داده اند. کشتی هوایی 000 فوت مکعبی به قیمت 18000 دلار.

در ابتدا هویت به اوراق برد در مورد چانتیر دسترسی نداشت  . تا سال 1985، که آن اوراق به دانشگاه ایالت اوهایو تحویل داده شد. یکی از اوراق ، قرارداد چانتیر بود که برای چهار ماه اول به قیمت 3.375 دلار و برای هر یک از ماه‌های بعد 968.75 دلار اجاره شده بود. طبق قرارداد، برد مسئولیت تعمیرات کشتی و کلیه هزینه های بندر را بر عهده داشت. به منشور، شرکت ناوگان اضطراری هیئت کشتیرانی ایالات متحده، 24 مارس 1926، BP مراجعه کنید. پوشه 4322

[8] هواپیماهای دو موتوره آن زمان در صورت از کار افتادن یکی از موتورها نمی توانستند با خیال راحت به پرواز خود ادامه دهند. پیتر ام. باورز، بالهای دیروز (واشنگتن، دی سی: انجمن صاحبان هواپیما و خلبانان، 1974)، 26 را ببینید

[9]  نوع هواپیمای انتخاب شده توسط Byrd، یک فوکر VII-3m، همچنین رکوردهای استقامت و قابلیت اطمینان دیگری را ایجاد کرد. Fokker VII-3m بدون توقف از سانفرانسیسکو به هونولولو و از سانفرانسیسکو به استرالیا پرواز کرد. رجوع کنید به دایره المعارف مایکل تیلور با ویرایش جینز   (نیویورک: پورتلند هاوس، 1989)، 406

[10] بیانیه خداحافظی اس اس چانتیرBP، پوشه 4298.

[11] air-cooled motors :موتور پیستونی که گرمای تلف شده آن به وسیله پره ها یا تیغه های دور سیلندرمستقیما به جریان هوا انتقال مییابد و موتور را خنک نگاه می دارد.

[12] ادسل بی. فورد به لیوت. فرمانده ریچارد. ای . برد، 2 فوریه 1926، BP، پوشه 4269

قرارداد واقعی با شرکت هوانوردی رایت از پاترسون، نیوجرسی، در پوشه BP 4327 است. برد این هواپیما را از شرکت هواپیمایی آتلانتیک، شرکتی متعلق به آنتونی فوکر، به قیمت 25000 دلار خریداری کرد. R. E. برد به شرکت هواپیمایی آتلانتیک را ببینید. 10 فوریه 1926، BP، پوشه 4244.

[13] Gulf Stream: (جریان مداوم آبهای گرم خلیج مکزیک در امتداد ساحل شرقی آمریکای شمالی و سپس به سوی شرق و سواحل غربی اروپای شمالی – به

[14] این سند با بیانیه ای در روزنامه دیروز وینگز (26) که ادسل فورد هواپیما را برای برد خریداری کرده است، در تضاد است. پس از تور ملی که به دنبال پرواز قطب شمال در سال 1926 انجام شد، برد هواپیمای قطب شمال خود را به موزه هنری فورد در دیربورن، میشیگان داد.

[15]  پرداخت درآمد پات به فرمانده ریچارد. ای . برد.  10 مارس 1926، BP، پوشه 4289.

[16] defray

[17] Current News Features

[18] مجله کارنت نیوز فیوچرز که به فرمانده ریچارد ای. برد، 6 فوریه 1926، پوشه BP 4251. برد قرارداد را امضا کرد که در نهایت در 13 فوریه.30000 دلار به او پرداخت شد.

[19] لیستی از اعضای اکسپدیشن در پوشه 4252 BP است

[20] executive officer

[21] supervising

رمز فایل، در صورت وجود :

درباره بهرام

بهرام
زمان خود را به بهتر کردن خود با مطالعه نوشته های دیگران اختصاص دهید. بنابراین شما به سادگی آنچه را بدست می آورید که دیگران سخت برای آن زحمت کشیده اند.

همچنین بررسی کنید:

هوش مصنوعی یا اجنه شیطانی ؟

هوش مصنوعی یا اجنه شیطانی ؟

چت و گفتگو با هوش مصنوعی یا چت و گفتگو با اجنه شیطانی؟ همانطور که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + 1 =

Translate »