سیاره نپتون / در این مطلب توضیحی از نظریه نیوتنی می پردازیم که خود کروی گرایان و محاسبات ااعلام کردند و سپس تایید اشتباه محاسباتی خودشان اشاره ای می کنم و این که این اشتباه به قدری هست که به گفته خودشان!!! کاش هیچ وقت کشف نمیشد!!! هر روز که می گذرد بیشتر از روز قبل اطلاعات و محاسبات اشتباه نظریه نیوتنی (همان خورشید مرکزی) افشا می شود هر روز بیشتر در باتلاق دروغ های خودشان فرو می روند.
حامیان زمین کروی و به طور کلی طرفداران فلسفه نیوتنی، سالها به این موضوع خو گرفته بودند که با پیروزمندی و غرور فراوان، کشف فرضیِ سیارهای جدید به نام “نپتون” را مدرکی انکار ناپذیر بر درستیِ سیستم یا نظریهی خود بدانند. گفته شده که وجود این جرم آسمانی[1] فقط از طریق محاسبات و مدتها پیش از مشاهدهی آن با تلسکوپ، پیشبینی شده بود. استدلال این بود که: “این سیستمی که چنین کشفی بواسطهی آن انجام شده است، ضرورتاً باید درست باشد.”
در مقالهای که در “تقویم نجومی مصور لندن” سال 1847 منتشر گردید، مطالب زیر بیان شد:
(صفحه 329)
“از هر منظری که به این کشف شکوهمند نگاه کنیم، کشفی بسیار رضایت بخش است؛ چه از نظر اضافه شدنِ یک سیاره دیگر به فهرست سیاراتمان، چه از نظر اثبات درستیِ نظریه جاذبه عمومی[2] و چه از هر منظر دیگر؛ این کشف باید به عنوان یک کشف درخشان در نظر گرفته شود و شایستگی آن نیز عمدتاً به دلیل علم ستاره شناسیِ نظری است. این کشف شاید عظیمترین دستاوردی باشد که تا کنون در علم ستاره شناسی ثبت شده است.”
اگر مواردی مثل انتقاد، تجربه و مشاهده تطبیقی وجود نداشتند، ممکن بود این لحن پیروزمندانهی نویسندهی مذکور که به صورت افراطی بیان شده است، هنوز هم بین دانشجویان علم ستاره شناسی رواج داشته باشد؛ اما چنانچه خلاصه حقایق و اقتباس های زیر را با دقت مطالعه کنید، خواهید دید که چنین لحنی شتابزده و بیجا بوده است.
“در سال 1781، اورانوس توسط سِر ویلیام هرشل[3] کشف شد… این جرم آسمانی بین سالهای 1781 و 1820 بطور مکرر مشاهده گردید؛ و امید میرفت که در زمانی نزدیک، دادههای کافی برای ایجاد جداول دقیق از حرکات آن بدست آیند… ایجاد جداولی که همه مشاهدات را نشان دهند کاملاً غیرممکن بنظر میرسید… بنابراین واضح بود که این سیاره تحت تأثیر یک عامل ناشناخته قرار دارد. برخی از افراد از یک محیط مقاوم صحبت میکردند و برخی دیگر از یک ماهواره بزرگ که ممکن بود همراه اورانوس باشد؛ برخی حتی تا جایی پیش رفتند که حدس زدند که فاصله بسیار زیادِ اورانوس از خورشید باعث شده که قانون جاذبه مقداری از نیروی خود را از دست بدهد؛ برخی نیز به وجود سیارهای در آن طرفِ اورانوس فکر میکردند که نیروی اخلالگرِ آن باعث حرکات غیرعادیِ این سیاره میشد؛ اما به جز انحراف از گرایشات هرشل، هیچ کس هیچ کاری انجام نداد و با تفکرات مثبت از ادعای او حمایت نکرد. بدین ترتیب تا زمانی که M. Le Verrier ریاضیدان برجسته فرانسوی به بررسی بی نظمی در حرکات این سیاره پرداخت، نظریه اورانوس را مسائل و مشکلاتی احاطه کرده بودند،…
(ذکر شده در صفحه 330)
نتیجهی این محاسبات، کشف یک سیاره جدید در مکانی بود که قبلاً به صورت تئوری برای آن در نظر گرفته شده بود؛ جرم، فاصله، موقعیت در آسمان و مدار چرخش آن به دور خورشید، همگی تقریباً قبل از مشاهده شدنِ سیاره تعیین شده بودند و همهی آنها با مشاهدات تطابق داشتند، یعنی به همین صورتی که در حال حاضر نیز میتوان تعیین نمود.” (1)
اولین مقاله M. Le Verrier در 10 نوامبر 1845 و دومین مقاله او در 1 ژوئن 1846 منتشر گردید؛ “در 23 سپتامبر، دکتر Galle در برلین ستارهای را با قدر 8 کشف کرد که ثابت شد سیاره است” این یک نظر بود؛ بنابراین اگر درست بود، فیلسوفان نیوتنی دلایل خوبی برای افتخار به این نظریه که ظاهراً به چنین نتایج شگرفی منجر شده بود، داشتند، و مانند “کشف بزرگ” دیگری که توسط M. Foucault ریاضیدان مشهور فرانسوی در مورد حرکت زمین از طریق ارتعاشات آونگ صورت گرفت، صدای این پیروزی ماهها توسط ریاضیدانان در گوش کل جامعهی متمدن طنین انداز میشد. البته دو سال بعد، ناگهان تمام این وجد و سرورِ علمی با مقالهی M. Babinet که در آکادمی علوم فرانسه قرائت گردید، از بین رفت؛ در این مقاله، اشتباهات بزرگ M. Le Verrier در محاسبات فاش شدند؛ همانطور که در نامه زیر مشاهده میشود:
“15 سپتامبر 1848، پاریس؛
“تنها جلساتی از آکادمی که اخیراً تشکیل شده و در آنها موردی پیدا میشد که ارزش ثبت کردن داشت (و حتی این مورد جنبه عملی هم نداشت) جلسات بیست و نهم و یازدهم بودند”
(صفحه 331)
- Babinet در روز قبل یک اطلاع رسانی در رابطه با سیاره نپتون داشت؛ این سیاره در آن زمان سیاره M. Le Verrier نامیده میشد، زیرا تصور بر این بود که کشف آن توسط M. Le Verrier و از طریق استنباط های نظری او صورت گرفته است، کشفی که باعث حیرت و مسرّت عموم دانشمندان شده بود. آنچه M. Le Verrier از رفتار سیارات دیگری که حتماً وجود داشتند استنباط کرده بود، با مشاهدات واقعی تأیید گردید (یا حداقل در آن زمان چنین تصور میشد). در واقع ستاره شناسانِ دیگر نیز نپتون را مشاهده کردند و احترام این نظریهپرداز چندین برابر شد. اما بر اساس اطلاع رسانی که M. Babinet انجام داد، به نظر میرسید که این سیاره، سیاره M. Le Verrier نباشد. او فاصله سیاره خود با خورشید را در مسافتی معادل 36 برابرِ مدار زمین در نظر گرفته بود. اما نپتون در فاصلهای معادل 30 برابر مدار زمین، به دور خورشید میچرخد و این یعنی تفاوتی نزدیک به دویست میلیون فرسنگ[4]! M. Le Verrier اندازهای معادل 38 برابرِ اندازه زمین را به سیاره خود اختصاص داده بود؛ اما نپتون فقط یک سومِ این اندازه را دارد! M. Le Verrier گفته بود که سیاره او هر 217 سال یکبار به دور خورشید میچرخد؛ در حالی که چرخش نپتون به دور خورشید 166 سال طول میکشد! پس نپتون سیاره M. Le Verrier نیست و کلِ نظریه او در مورد آن سیاره، شکست خورد! ممکن است M. Le Verrier سیاره دیگری را پیدا کرده باشد اما این دلیلی بر صحت محاسبات او برای نپتون نیست.
“در جلسه چهاردهم، M. Le Verrier متوجه اطلاع رسانی M. Babinet شد و تا حد زیادی اشتباه خود را قبول کرد. البته از این موضوع نیز شکایت داشت که بسیاری از مطالبی که بیان نموده است را بیش از حد قطعی در نظر گرفتهاند، اما او صراحتی بیش از آنچه از یک مکتشفِ ناامید انتظار میرود را نشان میدهد. M. Le Verrier احتمالاً خود را با این فکر تسلی داده که اگر آنقدر که تصور میکرده موفق نبوده است، ممکن است دیگران نیز به همان اندازه ناموفق بوده باشند؛ و از آنجایی که او هنوز میدانی بیکران برای مشاهده و محاسبه پیشرو دارد، میتوانیم امیدوار باشیم که به زودی کشفی خواهد اشت که رنجشِ این ناامیدی را از بین میبرد.” (1)
(صفحه 332)
“طبق دادههای Le Verrier و Adams که اکنون در دسترس میباشند، بین فاصله پیشبینیشده و واقعی و همچنین در برخی موارد دیگرِ این سیاره، اختلافاتی وجود دارد. …از مشاهدات اخیر چنین برداشت میشود که جرم نپتون، به جای اینکه طبق اعلامِ قبلی 9300/1اُم خورشید باشد، 23000/1اُم خورشید است. اکنون مشخص شده که زمان تناوبی[5] آن به احتمال زیاد 166 سال و میانگین فاصله آن از خورشید نیز نزدیک به 30 است. Le Verrier میانگین فاصله از خورشید را 36 برابرِ زمین و دوره چرخش را 217 سال بیان کرده بود.” (2)
بنابراین ما دریافتیم که “کشفی که مسلماً یکی از آشکارترین پیروزیهایی بود که علم ریاضی به آن دست یافت و عصری را رقم زد که باید برای همیشه در تاریخ تحقیقات فیزیک به یاد بماند” و “چند سال پیش، دنیا را در شگفتی غرق کرد” (3) واقعاً بدتر از این بود که هیچ کشفی صورت نگیرد. این یک اشتباه سهوی و بزرگِ نجومی بود. خطای ششصد میلیون مایلی در فاصلهی سیاره، خطای دو سومی در حجم آن و نیز خطای 51 سالی در زمان تناوبی آن، حداقل باید قاطع بودن، تعصب و شیفتگیِ طرفداران نظریه نیوتنی را کمتر کند (زیرا تعداد آنها به اندازه پیروان Juggernaut است) و برای تصدیق آنچه که هرگز نباید فراموش کنند، آمادهتر سازد، یعنی اینکه در بهترین حالت، سیستم آنها یک سیستم فرضی بوده و دیر یا زود باید جای خود را به یک فلسفه عملی بدهد که فرضیات[6] آن قابل اثبات و تمام جزئیاتش پی در پی و استوارند. آیا آنها هرگز ارزش قائل شدن برای این حقیقت مهم را یاد نخواهند گرفت که یک شناختِ عملی و واضح از یک واقعیتِ واحد در طبیعت، به تمام فرضیههای بیمصرفی که تاکنون تخیلات افسارگسیختهی فیلسوفان عاشقِ غرایب توانستهاند بسازند، میارزد؟
(صفحه 333)
جاگرنات (به انگلیسی: Juggernaut) با نام اصلی کین مارکو، یک شخصیت خیالی ابرشرور در کتابهای کامیک آمریکایی منتشر شده توسط مارول کامیکس است؛ و توسط نویسنده استن لی و طراح جک کربی خلق شدهاست. او برای اولین بار، در شمارهٔ ۱۲ مردان-ایکس در ژوئیه ۱۹۶۵ معرفی شد. او برادر ناتنی پروفسور ایکس است.
وینی جونز نقش منهدم کننده را در فیلم مردان ایکس: آخرین ایستادگی (۲۰۰۶) ایفا کردهاست، و همچنین رایان رینولدز در فیلم ددپول ۲ (۲۰۱۸) کار ضبط حرکت و صداپیشگی این شخصیت را به صورت سیجیآی بر عهده داشت.
پاورقیها
330:1 “تقویم نجومی مصور لندن” سال 1847.
332:1 روزنامه “تایمز”، دوشنبه 18 سپتامبر 1848.
332:2 “کیهان” نوشته Humboldt، صفحه 75.
332:3 “چگونه افلاک را مشاهده کنیم” نوشته دکتر Lardner، صفحه 173.
[1] luminary
[2] theory of universal gravitation
[3] Sir William Herschel
[4] league
[5] periodic time
[6] premises : مقدمات
اخرش نفهمیدم چی شد
من با توجه به نظریه زمین تخت که چند ماهی هست بهش پی بردم هنوز یه کم گیجم که جریان این سیارات چیه جایگاهشون کجاست و کدوماش راست و کدوماش دروغه؟
ممنون از سایت خوبتون خیلی اطلاعات کاملی توشه
آیا ما میتونیم با جسم فعلی وارد دنیاهای بعدی بشیم؟
سلام
سیارات همون کواکب هست که 5 تا به علاوه خورشید و ماه که میشه هفت تا
===
🌸 56 – وعن علي عليه السلام في قوله (فلا اقسم بالخنس) قال: خمسة أنجم: زحل، وعطارد، والمشتري، وبهرام، والزهرة، ليس في الكواكب شئ يقطع المجرة غيرها [1].
[١] الدر المنثور: ج ٦، ص ٣٢٠.
🍃 ۵۶. و از حضرت علی علیهالسلام در سخن خدای تعالی که فرمود «فلا اقسم بالخنس » فرمودند: منظور پنج ستاره است: زحل و عطارد و مشتری و بهرام و زهره که بین کواکب چیزی نیست که کهکشان را قطع (احتمالا به معنی نابود یا بی اثر کردن یا حتی شاید به معنی تقسیم کردن!) کند بجز آن.
ابن عباس (از راویان حدیث) میگوید: ستارگان خنس جاری اند قطع میکنند کهکشان را همانطور که قطع میکنند فرس را ( احتمالا منظور نام صورت فلکی فرس اعظم یا همان اسب بالدار است).
🌸 نام کتاب : بحار الأنوار – ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 55 صفحه : 108
============
اینکه سیاره هست هنوز در ابهام هست چون هنوز موندند که آیا ابر (گرد و خاک) یا نور (ستاره) هست یا نه ….
سوال این جاست چرا همه این سیارات و سیارک ها فقط توی دایره البروج هست؟
و این خودش یعنی سیاره نیست
جز نظریات فکسنی پر رقیب چیزی ندارن در جوابکه چرا منظومه شمسیشون همه روی یک دیسک هست
چرا مثلا اینطور نیست که زحل عمودی باشه نسبت به دایره البروج مشتری مثلا زاویه داشته باشه خارج بشه از این دوازده برجالان همشون تو ۱۲ برج هستن خارج نمیشن همه حتی سیارک ها
صدها هزار سیارک
و به خوبی مشخص هست که نظریه نیوتنی (خورشید مرکزی) کاملاً دروغ هست و همه چیز منطبق بر زمین مسطح هست.
سلام
من کل مطالب سایتتون رو مطالعه کردم و حالا جدا از اینکه گاهی وقتا مطالب مفید و شگفت انگیزی ارائه میدید اما با توجه به نوع تحریر و عنوان ها، میشود اینطور نتیجه گرفت که خودتون تا حد زیادی به این علوم و اطلاعات ایمان ندارید و شک و تردید درونتون موج میزنه! ببخشید که اینطور صریح گفتم امیدوارم بتونید درک کنید و اگر نکته ای، دلایلی و حرفی هست بگید که آدم مطلع بشه …
ممنون
سلام و درود ، در مطالب دینی شک و تردید وجود نداره .
ولی در بحث مدل سازی ها و مطالب علمی کار باید با حساسیت بالا انجام بشه تا در حد امکان بی نقص باشن . به همین دلیل اگر یک کار علمی اشتباه انجام بشه ، هر زمان که متوجه بشیم یا دوستان اطلاع بدن ، سعی میکنیم تا نقص ها و یا اشتباهات رو اصلاح کنیم .
درود، سوال اینجاست که شما دقیقا از کجا مطمئن هستید که در مطالب دینی نظیر قرآن و یا احادیث خطا و اشتباه وجود نداره!؟؟ معجزه ای تا حالا از خواندن قرآن در زندگیتون رخ داده؟ ( احتمالا نه) قران رو که نقد کردن و کلی اشتباه و خطا از آیاتش برملا کردن!! اگر تا چند ماه و یا یکی دو سال دیگه تکنولوژی و فناوری به سرعت باورنکردنی ارتقا پیدا کنه و همین سازمان ناسا و یا سازمان های فضاییه دیگه انسان ها رو به مریخ یا حتی مسافت های دورتر بفرستن اونموقع شما چه حرفی برای گفتن دارین؟
سلام .
ازمایشات علمی در تایید مسطحیت زمین و حقانیت علوم دینی اند.
و جدا از آن ، پزشکی جدید که از طب اسلامی شکست خورده.
————
در پایان باید گفت : در کلاس های آموزشی گرافیک(فتوشاپ/ایلوستریتور/کورل دراو) یا تدوین (ادیوس-پریمیر-افتر افکت-و…) شرکت کنید و سپس شروع کنید به یادگیری انیمیشن سازی . برای اینکه بتوانید تصاویر حقیقی و دروغین را تشخیص دهید .
————
علاوه بر مطالب بالا ، سعی کنید که تا حد حرفه ای علوم سینما رو یاد بگیرید تا بفهمید که سفر به ماه و مریخ در حقیقت غیر ممکن است و صرفا در توهمات یک ناساپرست ممکن است .
سلام علیکم خوبید؟ بله کاملا درست میگید و میدونم که پزشکی جدید اصلا حرفی برای گفتن در مقابل طب اسلامی نداره و یکسری آدم از خدا بی خبر این علوم جدید رو فقط به خاطر منافع خودشون پیش میکشن و الکی داغش میکنن.
—–
ممنون ولی بنده اصلا مایل به کار با نرم افزارهای گرافیکی نیستم. در واقع این رو میخوام بگم که تمام حرفایی که نوشتم و گفتم فقط برای این بود که ببینم واکنشتون چی هست 🙃 نه ناساپرست هستم و نه یک آدم توهمی.
نظرتون در مورد سایت bigbangpage رو میشه بگید؟ به خصوص اینجور خبرها …
https://b2n.ir/j47427
لینکی که فرستادی دارای محتوای طنزه .
دوتا عکس توی کامپیوتر طراحی کردن ، بعد چند خط جوک نوشتن برای فریب مردم.
آره دقیقا مطالب طنز و بدور از واقعیت مینویسن. یکسری آدم به ظاهر دانشمند با یکسری محاسبات چرت و پرتی که از خودشون درمیارن مردم دنیا رو فریب میدن و بعد هم به چنین محتواهایی میگن بار علمی! خودشون خودشون رو سرکار میذارن و مچل میکنن😂😂😂
سلام، عُمر زمین چقدره و تا چقدر دیگر عُمر زمین ادامه پیدا خواهد کرد