هزاران اسکلت انسان غول پیکر در اوایل قرن بیستم برای افشای نظریه تکامل نابود شدند.
حکم دادگاه عالی ایالات متحده، مؤسسه اسمیتسونیان (Smithsonian Institution – یک سازمان و موسسه تحقیقاتی در واشنگتن) را مجبور کرد تا اسناد محرمانهای را منتشر کند که به اوایل قرن بیستم بازمیگردد که ثابت میکرد این سازمان در یک سرپوش گذاشتن تاریخی بزرگ از شواهد نشان میدهد که بقایای بقایای آنها دست داشته است. اجساد انسان های غول پیکری که تعداد آنها به هزاران می رسد در سراسر آمریکا کشف شده بود. دستور داده شد که توسط مدیران عالی رتبه از بین برود تا از گاهشماری غالب تکامل انسان در آن زمان محافظت شود. (نظریه تکامل)
در طول این پرونده، چندین افشاگر اسمیتسونیان به وجود اسنادی اعتراف کردند که ادعا میشود نابودی دهها هزار اسکلت انسانی بین 6 تا 12 فوت (182 سانتی متر تا 365 سانتی متر) ارتفاع را اثبات میکند.
از اوایل قرن بیستم، همیشه یک پوشش رسانهای غربی وجود داشته است تا به ما این باور را بدهد که آمریکا برای اولین بار توسط مردم آسیایی که از طریق تنگه برینگ مهاجرت کرده بودند، در هزاران سال پیش مستعمره شد، در حالی که در واقع، صدها هزار گوردخمه در سراسر آن وجود دارد. آمریکا که مردم بومی ادعا می کنند وجود داشته است. مدت ها قبل از آنها، که نشانه هایی از تمدن بسیار پیشرفته را نشان می دهد، استفاده پیچیده ای از آلیاژهای فلزی و بقایای اسکلت انسان های غول پیکر اغلب در آن یافت می شود اما در رسانه ها و خبرگزاری ها گزارش نشده است.
نقطه عطف در پرونده دادگاه زمانی بود که یک پای استخوانی 1.3 متری به عنوان مدرک در دادگاه وجود چنین استخوان های غول پیکر انسانی ارائه شد. این شواهد ضربه ای به وکلای اسمیتسونین وارد شد، زیرا استخوان توسط یک متصدی عالی رتبه در اواسط دهه 1930 از اسمیتسونیان دزدیده شده بود که استخوان را تمام عمر خود نگه داشته بود و در بستر مرگ به صورت کتبی به راز اسمیتسونیان اعتراف کرده بود. عملیات از آن زمان، دادگاه عالی ایالات متحده مؤسسه اسمیتسونیان را مجبور کرده است که اطلاعات محرمانه خود را در مورد هر چیزی که مربوط به «از بین بردن شواهد مربوط به فرهنگ تپهسازی» و موارد «مرتبط با اسکلتهای انسان با اندازههای بزرگتر از حد معمول» است، منتشر کند.
هانس گوتنبرگ، مدیر AIAA، توضیح میدهد که انتشار عمومی این اسناد به باستانشناسان و مورخان کمک میکند تا نظریههای کنونی درباره تکامل انسان را دوباره ارزیابی کنند و به ما کمک کند فرهنگ پارینه سنگی و مردمان تپهای در آمریکا و سراسر جهان را درک کنیم.
سرانجام پس از بیش از یک قرن دروغ، حقیقت در مورد اجداد غول پیکر ما برای جهان آشکار خواهد شد. انتظار می رفت این اسناد در سال 2015 اعلام شود.
در نوشته های باستانی از آمریکای جنوبی، آمریکای شمالی، اروپا و آسیا، متوجه می شویم که فرهنگ های باستانی در نوشته های باستانی خود از غول ها یاد کرده اند. با این حال، برخی از متون باستانی نه تنها به غول ها اشاره می کنند، بلکه نشان می دهند که آنها واقعی بوده اند.
این که علاوه بر ردپاهای عظیمی که در سرتاسر جهان یافت می شود، شواهد مکتوبی نیز وجود دارد که نشان می دهد وجود این غول ها واقعی بوده است. کتابی 2000 ساله به نام “کتاب غول ها” همان چیزی است که بسیاری از آن به عنوان اثبات قطعی وجود غول ها یاد می کنند.
بیش از 50 سال پیش، دانشمندان به طور تصادفی به “کتاب غول ها” در غارهای قمران رسیدند، جایی که کارشناسان هزاران نسخه خطی باستانی را پیدا کردند که جزئیات بسیار ارزشمندی درباره گذشته بشریت ارائه می دهد.
اخیراً عکاسانی که در حال کاوش در منطقه ای در نزدیکی یک روستای چین بودند، به کشف هیجان انگیزی دست یافتند. آنها ردپایی را که از یک شی عظیم به جا مانده بود، کشف کردند (و عکس گرفتند). -شما می توانید به وضوح اثر تعبیه شده در سنگ را ببینید. در مقایسه با پای معمولی انسان، ردپایی که در سنگ جاسازی شده حداقل دو برابر بیشتر است.
علاوه بر این، در آفریقای جنوبی در نزدیکی مرز سوازیلند در استان Mpumalanga، یک اثر عظیم دیگر که در صخرهها جاسازی شده بود، پیدا شد. یک ردپای عظیم 1.2 متری به طور محکم در گرانیت ایستاده است. مردم محلی آن را رد پای جالوت می نامند. منطقه ای که رد پا در آن قرار دارد توسط مردم محلی محلی برای عشق، صلح و شفا است و رد پای Mpolozi برای خدمت به نیروی خیر وجود دارد. این که چگونه ردپای غول پیکر در گرانیت نقش بسته است معمای دیگری است، شمن های محلی این داستان را می گویند که این ردپای خاص توسط موجودی باقی مانده است که در خاکستر گدازه های گرم روی زمین می دوید و این گونه بود که این اثر در خاکستر ظاهر شد. » سنگ گرانیت. در ایرلند، در حین عملیات حفاری، رد پای غول پیکری نیز پیدا شد…
در نهایت این که غول ها بر روی زمین راه می رفتند یک واقعیت است نه یک نظریه، در قرآن کریم در مورد قوم عاد و ثمود آمده است، همچنین می دانیم که قد آدم شصت ذراع بوده است. (104*60 = 6240 سانتی متر)
اما تاکنون این واقعیت و این آثار کشف شده عمداً مخفی مانده است و تنها دلیل آن این است که اثبات وجود غول هایی که روی زمین راه می رفتند و زندگی می کردند، فرضیه یا نظریه لعنتی تکامل را رد و نابود می کند که می گوید انسان از پایین تر تکامل یافته است. موجودات تا زمانی که به انسان مدرن امروزی رسید.
ببینید چگونه تاریخ بشر را جعل می کنند و به خدا تهمت می زنند متاسفانه هنوز هم هستند کسانی که به نظریه های الحادی خود اعتقاد دارند که هر گونه نقش الهی یا دلیل وجودی را انکار می کنند انسان یک میمون بود و جهان از خلاء یا انفجار ژلاتینی در فضا، و زمین در رابطه با جهان ادعایی آنها با یک اتم برابر نیست.
در قرآن کریم به قوم عاد (انسان های غول پیکر) اشاره شده است:
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ – آیه 6 سوره فجر
مگر ندانستهاى كه پروردگارت با عاد چه كرد؟
أَ لَمْ تَرَ: (جواب قسم) خطاب به پيغمبر و مراد تهديد سركشان و ياغيان است. آيا نديدى و ندانستى؟ يعنى دانستى و معلوم تو شده، كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ: چگونه و چه كرد پروردگار تو. بِعادٍ: به اولاد عاد بن عوص بن آدم بن سام بن نوح عليه السّلام كه قوم هود بودند.
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ – آیه 7 سوره فجر
با عمارات ستوندار ارم…
ارم: بر وزن عنب، ابن اثير در نهايه گويد: ارم به معنى سنگهايى است كه براى نشاندادن راه در بيابانها روى هم مىچينند، جمع آن آرام است. «ارم» در آيه نام شهرى است داراى بناهاى بزرگ كه تا آن روز نظير آن ساخته نشده بود و آن مركز و پايتخت قوم عاد بوده است.
إِرَمَ: (عطف بيان عاد) يعنى سبط ارم، و اينها عاد اولىاند كه به اسم جد خود تسميه يافتهاند، يا اسم بلد آنها باشد. پس در وصف عاديان فرمايد كه: ذاتِ الْعِمادِ: صاحبان قامتهاى بزرگ. گويند استخوانهاى تن هر يك از ايشان مانند ستونى بود و قد و قامت آنها كمتر از هزار گز و پانصد و چهار صد نبوده. روايت است از قوم عاد كه مردانى بودند كه ايشان را با گروهى كه خصومت افتادى، قوت و توانائى ايشان اين قدر بود كه سنگى از كوه به اندازه آن قبيله بريدى و بياوردى و بر سر آنها انداختى، همه به يكبار هلاك شدى. «1» نزد بعضى توصيف آنها به ذات العماد، به اعتبار آن بود كه اهل خيمه و خرگاه صحرانشين و خيمههاى آنها بر ستونها بر افراشته بود. اشهر آن است كه ارم بلده عاديان است. (جلد 14 – صفحه 191 – تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی))
ارم ذات العماد در معناى ارم سه قول ذكر شده است يكى آنكه اسم قبيله است كه قوم عاد يا قبيله اى از قوم عاد را كه منسوب بارم بن سام بوده اند ارم خوانده اند و اين آيه عطف بيان لفظ عاد در آيه قبلى است ديگر آنكه اسم شهر يا زمينى است كه آنها در آن سكنى داشته اند و منازلشان بين عمّان تا حضرموت بوده است سه ديگر آنكه نه نام قبيله و نه نام شهر است بلكه إرم لقب عاد است و او باين نام معروف بوده يا نام ديگر او ارم بوده است ذات العماد در صورتى كه ارم را نام بلد بدانيم يعنى عادى كه صاحب ارم ذات العماد بود، يعنى صاحب عمودهاى خيمه هاى سيّار كه در بهار پس از درو كردن حاصل بمنازل خود برمى گشتند و بقول ديگر عماد مقصود بلندى قامت بوده كه مردمان آن صاحب قدهاى بلند و قوت و شدّت زياد بوده اند كه مى گفتند من اشدّ منّا قوّة (و رجل طويل العماد اى القامة) (تفسير خسروى عليرضا خسروانى ، جلد 8 ، صفحه 541)
ادامه دارد …