مارتینوس هوک (همچنین مارتینوس) (۱۳ دسامبر ۱۸۳۴ در لاهه – ۳ سپتامبر ۱۸۷۳ در اوترخت) ستارهشناس و فیزیکدان تجربی هلندی بود.
او تحصیل در رشته پزشکی را در سال 1852 آغاز کرد، اما دو سال آخر خود را در دانشگاه لیدن در ریاضیات و فیزیک گذراند و زیر نظر فردریک قیصر تحصیل کرد. در سال 1857 با مدرک دکترا فارغ التحصیل شد. کار پایان نامه دنباله دار سال های 1556، 1264 و 975 و هویت ادعایی آن.
دنباله دار دوناتی (که اکنون به طور رسمی C/1858 L1 و 1858 VI نامگذاری شده)، دومین دنباله دار درخشان قرن نوزدهم، به عنوان بازگشتی از دنباله دارهای 1556، 1264 و 975 در نظر گرفته شده بود. پیش از این، در سال 1856، کارل لودویگ فون لیترو در آرشیو ایالتی وین جزوه ای از یواخیم هلر حاوی مشاهدات دنباله دار بزرگ در سال 1556 و همچنین برگه ای از پل فابریسیوس با نقشه مسیر دنباله دار را کشف کرده بود. با استفاده از مواد کشف شده لیترو، هوک به طور قطعی ثابت کرد که دنباله دارهای 1264 و 1556 یکسان نیستند، و بنابراین دنباله دار دوناتی نمایانگر ظهور مجدد آنها نیست.
در سال 1859 او دانشیار نجوم در دانشگاه اوترخت و مدیر رصدخانه سلطنتی Sonnenborgh بود. او با همکاری آنتونی کورنلیس اودمانز، تحقیقی درباره مقدار اتر موجود در مایعات نوشت.
سه سال قبل از ورود جرج ایری، مارتینوس هوک، یک اخترشناس در اوترخت، نوع دیگری از آزمایش را انجام داد. اما همان نتایج جرج ایری را بدست آورد که تایید میکرد زمین حرکت نمیکند و کاملا ثابت است. در سال 1868 او تغییراتی در آزمایش فیزو برای تست ماهیت نور ایجاد کرد. بنابراین کوپرنیک گرایان (معتقدین به خورشید مرکزی) امیدوار بودند که بتوانند از کیهان شناسی به ظاهر گرانبهای خود حفاظت کنند. هوک در دستگاه خود یک پرتو نور را شکافت بطوری که در جهت مخالف حرکت میکرد.
او پرتوها را در محیط آب و هوا منتشر کرد. از آنجایی که نور در آب به آرامی حرکت می کند و همانطور که پرتوهای نور در نقطه شروع دوباره به عقب برمی گردند، یکی از پرتو ها آرام تر از دیگر حرکت کرده و باعث ایجاد “حاشیه” در صفحه دریافت شد. بصورت دقیق تر یعنی الگوهای نور و تاریکی متناوب.
کار بر روی این ایده که زمین درحال حرکت در فضا، در مقابله با اتر است)که اصطکاک در برابر نور ایجاد می کند و فرنل به عنوان یک “کشیدگی یا کشش” آن را توصیف می کند( اگر دستگاه آزمایش هوک در جهت حرکت زمین قرار بگیرد، و سپس عمود بر آن، نه تنها حاشیه ها، بلکه تغییر قابل ملاحظه ای از حاشیه ها رویت میشود.
منبع:
Martinus Hoek, “Determination de la vitesse avec laquelle est entrainée une onde lumineuse traversant un milieu en mouvement,” Arch. Neerl., 1868, 3, pp. 180-185; and 1869, 4, pp. 443-450. Prior
همانطور که C. Moller توصیف می کند:
“به نظر می رسد که اندازه گیری سرعت نور در مواد شفاف امکان جدیدی برای تعیین حرکت مطلق زمین فراهم می کند. آزمایشی از این نوع در سال 1868 بوسیله هوک انجام شد که از یک تداخل سنج… یک پرتو نور تک رنگ و از یک منبع نور استفاده کرد … که توسط یک ورقه شیشه ای با پوشش نازکی از نقره تقسیم شده بود. حتی اگر کل دستگاه در اتر باقی بماند، چنین ترتیبی موجب ایجاد حاشیه تداخل در تلسکوپ می شود. از آنجا که شیب آینه ها نمی توانند به گونه ای دقیق تنظیم شوند که دو پرتو 1 و 2 که در یک نقطه یکسان در تلسکوپ تمرکز میکنند مسیر را دقیقاً با همان طول نوری گذرانده باشند، با این حال، اگر کل دستگاه دارای سرعت v نسبت به اتر باشد، این باعث اختلاف فاز اضافی ΔF بین اشعه 1 و 2 میشود”
C. Møller, The Theory of Relativity, p. 17.