آخرین مطالب

آیات قرآن درباره سوراخ شدن گنبد آسمان در قیامت + نقدی بر دروغ های اهل بدعت (سنی ها)

آیات قرآن درباره سوراخ شدن گنبد آسمان در قیامت :

در این مقاله به آیاتی از  که قرآن درباره سوراخ شدن گنبد آسمان در هنگام قیامت سخن گفته اند خواهیم پرداخت
و همچنین اثبات خواهیم کرد که تفاسیر دروغین  کروی گرایان از گروه  اهل بدعت (سنی ها) برای دشمنی با قرآن هست!.

پیش از مطالعه این مقاله ابتدا مستندات مربوط به نقض کرویت  زمین با استفاده از علم و آزمایشات را مشاهده کنید از طریق لینک زیر.

آزمایشات-علمی-برای-اثبات-زمین-تخت/

کرویت زمین با علم نقض شده است
و این حقیقتی آشکار هست که عده ای غرب پرست و خصوصا اهل بدعت برای فرار از حقیقت علم و دین(اسلام شیعه)، خود را به کوچه عمرچپ زده اند 

 


ابتدا چند آیه را درخصوص گنبدآسمان یا سقف آسمان بررسی خواهیم کرد.

ترجمه اصلی 22 بقره  :

 سوره بقره : الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ [22]

او(الله) هست كه زمين را برایتان فرش کرد ، و آسمان را بنا کرد و سقفى قرار داد؛ و ازسوی همان آسمان آبى را فروفرستاد  تا  به‌وسيله‌ی آن، ميوه‌ها‌ [و انواع محصولات] را براى رزق و روزى شما بروياند. بنابراين براى الله هرگز هیچ همتایی قرار ندهيد؛ در حالى‌كه خودتان بهتر مى‌دانيد [که هيچ يك از شیاطین و جنیان که در شکل بت ها مورد پرستش قرار گرفته اند توسط جاهلان، نه شما را آفريده و نه روزى مى دهند و درکل هیچ  کاری از آنها ساخته نیست].

ترجمه دروغین از سوی تفسیر به رای کنندگان سنی مذهب و بی عقل که قرآن را کتابی متناقض نمایش میدهد !!! درخصوص 22 بقره :

منابع اهل بدعت /سنی ها : https://www.youtube.com/watch?v=LKqmhAHE73I

https://muslimmirror.com/eng/preserving-the-protective-roof-of-ozone-quranic-directives-to-mankind/

 

آن‌كس كه زمين را بستر شما، و آسمان (لایه اوزون بخشی از جوّ زمين) را سقفى بر فرازتان قرار داد؛ و از آسمان آبى فروفرستاد؛ و به‌وسيله‌ی آن، ميوه‌ها‌ [و انواع محصولات] را براى روزى شما روياند. بنابراين براى خدا همتايانى قرار ندهيد؛ در حالى‌كه مى‌دانيد [هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده و نه روزى مى دهند]

.

می پرسید چرا خدا سقف آسمانی را بنا کرده است که به هیچ وجه نمی تواند لایه اوزون یا همان بخشی از  جو باشد
و چرا باید حتما ساختمانی شیشه ای مانند گنبدآسمان باشد؟
پاسخ : سوال خوبی است که باید برای درک آن  به آیات دیگر توجه کنید :

 سوره شمس:

 وَ السَّماءِ وَ ما بَناها [5] وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها [6]

و سوگند به آسمان و كسى‌كه آن را بنا كرد و سوگند به زمين و كسى‌كه آن را پهن کرد.

سوره قاف :

 بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ [5/قاف]

آن‌ها حق را هنگامى‌كه به سراغشان آمد تكذيب‌كردند؛ از اين‌رو پيوسته در كار آشفته خود متحيّرند.

أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ [6 / قاف]

آيا آن ها به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما سقف آن را بنا كرده‌ايم و چگونه آن را [به‌وسيله‌ی ستارگان] زينت بخشيده‌ايم و این درحالی است که هیچ شكاف (سوراخ) و شكستگى در آن نيست؟!


 تفسیر به رای کنندگان  در یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخی خود گفته اند  که : منظور از سقف آسمان ، همان لایه اوزون یا یک لایه ای از جو هست.

تفسیر اهل بدعت / سنی ها https://www.youtube.com/watch?v=LKqmhAHE73I

در حالی چنین ادعایی از سوی تفسیر به رای کنندگان و مخالفان بزرگ تفاسیر اهل بیت علیهم السلام  مطرح میشود که آن ها جفت پا رفته اند روی آیه ششم از سوره قاف !!!
این گناه بزرگ تفسیر به رای کنندگان نه تنها قرآن را کتابی متناقض جلوه میدهد بلکه باعث مسخره شدن اسلام میشود !
(اهل بدعت همواره موجب سرافنکدگی و سرشکستگی جهان اسلام بوده اند)
این افراد اگر یک ذره از مغز خود استفاده میکردند (که البته بعید میدانم مغزی داشته باشند) هرگزچنین تفسیر و ترجمه ای خنده دار بر ضد قرآن ارائه نمیکردند !!!
چرا که در قرآن گفته شده گنبدآسمان سقف شیشه ای آسمان هست و این سقف مانند یک ساختمان بنا شده است و چیزی که بنا میشود یعنی یک سازه ساختمانی است مثل گنبد مینا در تهران یا طبقه گنبدآسمان روی برج میلاد!  بله این گنبد ها نیز ساختمان اند و  بنا شده اند ! نه اینکه هوایی پراکنده شوند  یا مانند لایه ازون سوراخ سوراخ ایجاد شوند!!!

در ادامه نیز باید گفت :  تفسیر به رای کنندگان اهل تفسیر به رای آخرین حد نادانی می گویند منظور  از سقف آسمان لایه اوزون هست  در حالی که خودشان از همان علم متناقض و مضحک غربی ها هیچ نمی دانند و  نفهمیدند!

سوراخی در جو آسمان / ازون
https://www.isna.ir/news/99071612406/سوراخ-لایه-ازون-به-بزرگترین-و-عمیق-ترین-حد-خود-رسید

سوراخ لایه ازون به بزرگترین و عمیق‌ترین حد خود رسید

nر حالی که جدیدترین بررسی‌ها نشان می‌دهد سوراخ لایه ازون در سال جاری به بزرگترین و عمیق‌ترین حد خود رسیده است، کارشناسان می‌گویند این آمار نگران کننده است و تأثیرات شدید تغییرات آب و هوایی را در زمین نشان می‌دهد.

به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، بر اساس گزارش “سرویس نظارت بر اتمسفر کوپرنیکوس اتحادیه اروپا”(CAMS)، سوراخ لایه ازون بر روی قطب جنوب به بزرگترین و عمیق‌ترین شکل خود در مقایسه با سال‌های گذشته رسیده است که نگران کننده به نظر می‌رسد.

تشکیل حفره یا سوراخ لایه ازون که برای اولین بار در حدود دهه ۱۹۷۰ مشاهده شد، پدیده‌ای است که در اثر “کاهش ازون” در اثر تغییر اقلیم ایجاد می‌شود. این پدیده سالیانه بر فراز قطب جنوب رخ می‌دهد و در ماه‌های سپتامبر و اکتبر، پس از پایان زمستان در نیم کره جنوبی ظاهر می‌شود.

کاهش ازون یا تخلیه ازون به توصیف دو پدیده گفته می‌شود که طی آنها از دهه ۱۹۷۰ میلادی، حجم مولکول ازون در لایه استراتوسفر (لایه ازون) زمین در حدود چهار درصد در هر دهه کاهش یافته است. مهم‌تر از آن، کاهش استراتوسفر ازون در طول سرزمین‌های قطبی بود. جزئیات این دو پدیده دارای تفاوت‌های کمی هستند. اما کاتالیزور هر دو پدیده تخریب ازون توسط اتم‌های هالوژنی است که منبع اصلی این اتم‌های هالوژنی دست‌ساخته‌های بشری هستند.

محققان هر ساله اندازه آن را به دقت بررسی می‌کنند و می‌گویند که اندازه سوراخ لایه ازون اکنون به وسعت دو برابر ایالات متحده آمریکا رسیده است.

از آنجا که سال ۲۰۱۹ نسبت به سال ۲۰۲۰ گرمتر بود، سوراخ ازون در سال گذشته به طور قابل توجهی کوچک‌تر از سال ۲۰۲۰ بود. شرایط آب و هوایی و رویدادهای خاص جوی نقش مهمی در رشد سوراخ لایه ازون دارند. همچنین تصور می‌شود که سوراخ لایه ازون امسال تحت تأثیر “گردباد قطبی”(Polar Vortex) قرار گرفته باشد، جایی که درجه حرارت در حدود منفی ۱۱۲ درجه فارنهایت (منفی ۸۰ درجه سانتی گراد) است.

با توجه خبر فوق ،  تفسیر باطل و دروغین کروی گرایان سنی مذهب  رسما به طوری کامل نقض شدست!
زیرا خدا فرموده است :

أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ [6 / قاف]

آيا آن ها به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما سقف آن را بنا كرده‌ايم و چگونه آن را [به‌وسيله‌ی ستارگان] زينت بخشيده‌ايم و این درحالی است که هیچ شكاف (سوراخ) و شكستگى در آن نيست؟!

واین درحالی است که  تفسیر به رای کننده های بشدت نادان فرقه  گمراه عمریون   مدعی اند که منظور از سقف آسمان لایه ازون هست (بخشی از جو)
درحالی که این لایه ازون  دو برابر وسعت کشور شیطان(آمریکا) سوراخی فوق العاده پهناور دارد جدا از آنکه در سایر نقاط نیز زمین لایه ازون رسما یک آبکش هست ، زیرا با شهاب ها و موشک ها دائما در حال شکافتن و سوراخ شدن است!


نقد و بررسی دروغ های تفسیر به رای کنندگان کافی است.
اکنون وقت آن است که به سوره انفطار بپردازیم.


 سوره انفطار + تفسیر اهل بیت علیهم السلام

   پیشگفتار : همین بس که کروی گرایان سنی مذهب  هرگز نمی توانند به تفاسیر اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) رجوع کنند. چراکه هرچه امامان معصوم علیهم السلام فرموده اند حقیقت هست و هرچه که تفسیر به رای کنندگان گفته اند بر عکس کلام امام معصوم است و در مخالفت با معصومین علیهم السلام هست و سنی ها آگاهانه یا جاهلانه نیز دارند با اصل و اساس قرآن دشمنی میکنند و آیات را با تفسیر به رای هایشان سوژه تمسخر میکنند!

 إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ [1]

آن زمان‌كه [سقف/گنبد] آسمان از هم شكافته شود.

 وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ [2]

و سوگند به آن زمانی كه ستارگان (درون گنبد)سقوط کنند.


ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ ، سَقَطَت سوداً لا ضَوءَ لَها.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ  ، یعنی ستارگان هنگامی که بی نور و خاموش شوند سقوط می‌کنند بر زمین.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۴۲۴

 بحارالأنوار، ج۷، ص۹۳

الصّادق (علیه السلام)- فَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی الْجِبَالِ فَنُسِفَتْ وَ وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمَاءِ فَانْشَقَّتْ وَ عَلَی النُّجُومِ فَانْتَثَرَتْ.

امام صادق (علیه السلام)- (دعا)  پس از تو خواهش و درخواست می‌کنم به نام مقدّست که چون بر کوه‌ها بنهی از هم گسسته و فرو پاشند(چونان گرد و غبار)،
و چون بر آسمان‌ها گذاری شکافته شود  و تکّه‌تکّه شوند، و چون بر ستارگان گذاری سقوط کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۴۲۴

 من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۷


نکات مهم و توضیحاتی  با توجه به آیات قرآن و کلام اهل بیت علیهم السلام:

  • تنها در حالتی ستارگان می توانند سقوط کنند که درون گنبد آسمان باشند

  • تنها زمانی گنبدآسمان شکافته میشود که قیامت باشد

  • هم اکنون گنبد آسمان حتی ذره ای شکاف و شکستگی ندارد

  •  دقیقا  کلمات گنبد آسمان و گنبد گردون و گنبد دوار ، به عربی : قبة / قبة الفلک /قبة السماء / فلک دوار  /سقف السماء و… ،  در احادیث نقل شده از پیامبر و 12 امام معصوم علیهم السلام بارها مشاهده شده در معتبر ترین کتاب های شیعه یعنی کتب اربعه و بحارالانوار و  تفاسیری روایی و حدیثی  مربوطه اهل بیت علیهم السلام مانند تفسیر البرهان و تفسیر القمی و تفسیر العیاشی

    سقف آسمان بناء است ! یعنی ساختمان است ! ساختمانی مانند گنبد مسجد یا گنبد مینا در تهران

  • سقف آسمان یک لایه جوی به نام ازون  نیست !

  • ازون یک لایه جوی است که شباهتی عجیب دارد  به آبکش بدلیل داشتن تعداد بیشماری سوراخ و شکافتگی بدلیل ورود شهاب ها به درون جو و خروج موشک های قاره پیما و دور برد نظامی از جو

  • لایه ازون در قسمت جنوبگان به وسعت دو برابر کشور شیطان(آمریکا) سوراخ دارد 😂

مفتی های اهل بدعت در همه زمینه ها جهالت شدید و نفهمی عجیب خود را در هنگام مواجه با قرآن نمایش داده اند و توجه کنید سنی ها همان نادان هایی هستند که خدا را به صورت انسان دارای جسم تصور کرده اند 🤣😂 آن هم در کتاب صحیح البخاری و صحیح المسلم که اعتبار آن دو کتاب آشغال را با کتاب ارزشمند قرآن یکسان می دانند!

پاسخگویی به شبهات – دروغ سنی ها درباره جسمانیت خدا

 


تلنگر:

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فِی مَجمَعِ البَیَان رُوِیَ أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ قَالَ غَرَّهُ جَهْلُهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هنگامی‌که حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این آیه را تلاوت نمود،

يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ [6انفطار]اي انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته است؟!

سپس ،  در ادامه فرمود: «جهل و نادانی انسان(=فرار از دانستن حقیقت) باعث جرأت و غرورش شده است ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۴۲۶

 بحارالأنوار، ج۵۷، ص۳۲۸/ نورالثقلین

مطالعه بیشتر :

رمز فایل، در صورت وجود :

درباره مدیر Vlad

مدیر Vlad
ولاد {مدیر تولید محتوای مذهبی در رسانه زمین تخت پارسی} - عکاس ،گرافیست و تدوینگر - محقق ، مستندساز - مدرس رایانه و نرم افزار های adobe (در فضای مجازی)

همچنین بررسی کنید:

بمب اتمی

دروغ بودن سلاح هسته ای – (قسمت 10) برجام

فکر می کنید که چرا ایران در موضوع برجام پای کشور ژاپن را وسط کشیده …

15 دیدگاه

  1. Avatar

    هر زمین از نظر وسعت مانند حلقه ای در بیابانی بی انتها است یعنی وسعت زمین اول از همه کم تر و زمین هفتم از همه بزرگتره؟

  2. Avatar

    شما رو ارجاع میدم به نهج البلاغه خطبه 186 و 211
    حالا قضاوت با شما !
    و لطفا ارجاع به این دو خطبه رو تو اول سایتتون بزنید

  3. Avatar
    آراد آرام

    سلام
    مدل زمین تخت چطوری ستاره قطبی رو توجیه میکنه؟
    آخه ستاره قطبی فقط در نیمکره شمالی قابل رویته. و کشورهایی که در نیمکره جنوبی هستند ستاره قطبی را نمی بینند.
    در صورتی که اگر زمین تخت باشه باید همه ی آدمهایی که روی زمین زندگی میکنند ،ستاره قطبی را ببینند.

  4. Avatar

    سلام برخی تفاسیر ممکنه اشتباه باشند اما ربطی به سنی یا شیعه نداره توی خیلی از احادیث شیعه هم میشه این اشتباهات رو پیدا کرد و نباید به مذهب و عده ای دیگه اهانت بشه اما تقصیر شما نیست شما برخی چیزا زو به اشتباه یاد گرفتید اما اگه کمی فکر کنید و تحقیق کنید در مورد سنی ها بد نیست چون همه اقشار جامعه خوب یا بد دارند بلا استثنا فرقی نمیکنه مذهبش چی باشه شعور مهمه!!
    و باید بگم ک شما در اول مقاله گفتید کوچه عمر چپ!! فک کنم از اول برخی علما تون بهتون دروغ گفتن این عمری که میگی اگه نبود الان تو مسلمون نبودی!! کافیه یکم درموردش همانگونه که میخاید از زاویه دید تخت گرا به موضوعاتتون قضاوت کنید کمی درمورد بقیه افرادی هم اصلا نمیدونین کی بودن و برخی چیز شعر هارو باور کردی یکم پرس و جو کن تا ببینی حقیقت چیه و بعدش بیا با قضاوت درموردش بنویس.! و یک طرفه به موضوع نگاه نکن. سعی کن درمورد کسی یا به قول خودت سنی ها خوب تحقیق کنی و همه رو باهم جمع نبندی! البته از سایتایی که نوکشون کجه استفاده نکنید.! با سپاس و تشکر. من بالشخصه مطالب علمی زمین تخت گرایی تون رو از یک سال پیش نگاه کردم و خوشم اومدو ممنونم ازتون.اما برخی انحرافات هست که نباید آدم باور کنه و باید اول درموردش جست و جو کنه و حقیقتو بفهمه از منابع معتبر بعد بیاد حرفی رو تو همچین سایت خوبی بدون فکر بزاره!!
    درود بر شما♡

    • مدیر Vlad

      یه مورد دیگه بهتون از اوج انحرافات کفر آمیز سنی ها نشون میدم ببینم بازهم حرفی هست یا نه .
      https://flatearthfarsi.ir/all/3668/پاسخ-به-دروغ-سنی-ها-درباره-جسمانیت-خدا/

    • مدیر Vlad

      شما دارید کورکورانه از اشخاص معلوم الحالی دفاع میکنید که وحشی گری و خوی تروریستیشون همیشه نمایان بوده.

      سنی ها به جسمانیت خدا معتقدن !!!
      https://flatearthfarsi.ir/all/3668/پاسخ-به-دروغ-جسم-داشتن-خدا/
      ———-
      آرزوی ابوبکر!

      ابن ابی شیبة در کتاب المصنف خود پیرامون آرزوی ابوبکر چنین می نویسد:

      عن الضحاک قال رأى أبو بکر الصدیق طیرا واقعا على شجرة فقال طوبى لک یا طیر والله لوددت أنی کنت مثلک تقع على الشجرة وتأکل من الثمر ثم تطیر ولیس علیک حساب ولا عذاب والله لوددت أنی کنت شجرة إلى جانب الطریق مر علی جمل فأخذنی فأدخلنی فاه فلاکنی ثم ازدردنی ثم أخرجنی بعرا ولم أکن بشرا.

      ابو بکر از جایى مى‌گذشت، پرنده‌اى را دید که بر شاخه درختى نشسته است، گفت: خوشا به حالت، بر شاخه درخت مى‌نشینی، از میوه درخت مى‌خوری، پرواز مى‌کنى و هیچ حساب و کتابى نداری، اى کاش من هم مثل تو بودم، به خدا سوگند، دوست داشتم خدا مرا مانند درختى بر کناره راه مى‌آفرید تا شترى از کنار من مى‌گذشت و مرا در دهانش مى‌گرفت و مى‌جوید و مى‌بلعید سپس به صورت💩 پشگل💩 از شکمش خارج مى‌کرد؛ ولى ای کاش انسان نبودم!!!

      المصنف لإبن أبی شیبة، جلد ۷، صفحه ۹۱، طبع دار التاج
      ———-
      اعترافاتی بر وحشی گری ابوبکر لعنت الله علیه در کتب علمای سنی

      علمای بزرگ اهل سنت از جمله طبری در کتابش (https://ar.lib.eshia.ir/22009/2/619) نقل کرده اند که عبدالرحمن بن عوف که روزهای آخر عمر ابوبکر بر بالین او حاضر شده بود روایت کرده است که ابوبکر در آن لحظات گفت که من بر چیزی تاسف نمیخورم بجز ۳ کار که ایکاش انجام نمی دادم، یکی آنکه درِ خانه فاطمه را نمی گشودم حتی اگر به قصد جنگ آنرا بسته بودند و دیگری آنکه در سقیفه کنار می کشیدم تا امارت بر گردن عُمر و ابو عبیده باشد.
      https://ar.lib.eshia.ir/22009/2/619

      بجز تاریخ طبری و کتاب المستخرج من الأحاديث المختارة مما لم يخرجه البخاری ومسلم فی صحيحيهما از مقدسی تعداد کثیری از علمای سُنی این را نقل کرده اند و از همه زشت تر، قاسم بن سلام است که این روایت را در کتاب الاموال (https://lib.efatwa.ir/44036/1/174) نقل کرده و زمانی که به قسمت حضرت فاطمه سلام الله علیها می رسد، می گوید این قسمت را نمیخواهم نقل کنم!
      https://lib.efatwa.ir/44036/1/174

    • مدیر Vlad

      اموال خدیجه کبری و شمشیر علی بن ابی طالب علیهما السلام برای پیشرفت اسلام حقیقی .

      💎قال النبی صلوات الله علیه واله :
      إن الإسلام قام بمال خدیجه و بسیف علي

      اسلام برپا نشد مگر به دارایی خدیجه علیهاالسلام و شمشیر علی بن ابیطالب علیه السلام
      📚الصحيح من سيرة النبي الأعظم صلّى الله عليه وآله  ج۵ ص۲۰۷

      ——————-
      مولایم امیرالمومنین علیه السلام درباره عُمَر و ابوبکر لعنت الله علیه فرمودند:

      إِنَّ عَلَيْهِمَا خَطَايَا أُمَّةِ مُحَمَّدٍ. إِنَّ كُلَّ دَمٍ سُفِكَ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ مَالٍ يُؤْكَلُ حَرَاماً وَ فَرْجٍ يُغْشَى حَرَاماً وَ حُكْمٍ يُجَارُ فِيهِ عَلَيْهِمَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ إِثْمِ مَنْ عَمِلَ بِهِ شَيْءٌ،… رَحِمَ اَللَّهُ سَلْمَانَ وَ أَبَا ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادَ، مَا كَانَ أَعْرَفَهُمْ بِهِمَا وَ أَشَدَّ بَرَاءَتَهُمْ مِنْهُمَا وَ لَعَنْتَهُمْ لَهُمَا… »

      همانا خطاهای امّت محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر عهده آن دو تن است. به تحقیق هر خونی که (به ناحق) تا روز قیامت بریزد، و هر مال حرامی که خورده شود، و هر ناموسی که هتک حرمت گردد، و هر حکمی بر اساس ستم اجرا شود، گناهش برآن دو نفر است بدون این که از گناه انجام دهنده اش کم گردد… خدا رحمت کند سلمان و ابوذرّ و مقداد را، چه خوب آن دو را با معرفت می‌شناختند، و چه خوب نسبت به آن دو بیزاری شدید داشتند، و آن دو را لعنت می‌نمودند.

      📘اسرار آل محمد، ج۲ ،ص۹۲۱ ،ح ۶۷
      ————–

      فقیه طائفه حقّه ابوالصّلاح حلبیّ از ابوحمزه ثمالی روایت کرده که گفت: به امام علیّ بن الحسين (عليهما السّلام) در خلوت عرض کردم: از این دو نفر ییعنی ابوبکر و عمر مرا خبرده که چگونه بودند؟،
      امام در پاسخ فرمود:

      «هُمَا أَوَّلُ مَنْ ظَلَمَنَا حَقَّنَا، وَ أَخَذَا مِيرَاثَنَا، وَ جَلَسَا مَجْلِساً كُنَّا أَحَقَّ بِهِ مِنْهُمَا، لاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمَا وَ لاَ رَحِمَهُمَا، كَافِرَانِ، كَافِرٌ مَنْ تَوَلاَّهُمَا».

      آن دو (عمر و ابوبکر لعنت الله علیه ) نخستین کسانی هستند که به ما درباره حقّمان ظلم و ستم کردند ، و ارث ما را به غصب گرفتند، و بر جایگاهی نشستند که ما به آن شایسته تر بودیم.
      خداوند هرگز آنان (عمر و ابوبکر و پیروانشان) را نیامرزد و مورد رحمت قرار ندهد، و هر کسی که آن هارا را دوست بدارد کافر است.

      📘تقريب المعارف، ص ۲۴۴

      ——————-

      بنابرین کسانی که میگویند اسلام بدست عمر وحشی لعنت الله علیه که دشمن اصلی اهل بیت پیامبر بود و گسترش یافت ، یک دروغ بزرگ و نوعی اسکلیسم تمام عیار هست .

      عمر جهنمی بزرگ ترین دشمن پیامبر و خانواده پیامبر هست.

      ——————-
      برائت علنی سلمان از عمر و خشمگین کردن او و دفاع امیر المومنین علیه السلام :
      اقدامات تروریستی ابوبکر و عمر برای به شهادت رساندن پیامبر ، روایتی مشهور در منابع شیعه و سنی هست.

      ⫸شیخ طبرسی رضوان الله علیه روایت کرده است:
      وقام إليه سلمان الفارسي فقال الله أكبر الله أكبر سمعت رسول الله صلي الله عليه‌ وآله بهاتين الأذنين وإلا صمتا يقول بينما أخي وابن عمي جالس في مسجدي مع نفر من أصحابه إذ تكبسه جماعة من كلاب أصحاب النار يريدون قتله وقتل من معه فلست أشك إلا وأنكم هم فهم به عمر بن الخطاب فوثب إليه أمير المؤمنين عليه‌السلام وأخذ بمجامع ثوبه ثم جلد به الأرض ثم قال يا ابن صهاك الحبشية لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللهِ سَبَقَ وعهد من رسول الله تقدم لأريك أينا أَضْعَفُ ناصِراً وَأَقَلُّ عَدَداً.

      حضرت سلمان علیه السلام بر علیه گفتار عمر برخاست و گفت:
      الله اکبر! الله اکبر!
      شنیدم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و اگر نشنیده باشم دو گوش من کر شوند که می‌فرمود: روزی خواهد رسید که برادر من و پسر عموی من همراه با جمعی از یارانش در مسجد نشسته باشند که ناگاه جماعتی از سگ‌های اهل جهنم بر آنان یورش آورده و قصد کشتن او و اصحاب او خواهند کرد، و من شک ندارم شما (=عمر و پیروانش) همان‌هایی هستید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود.
      پس عمر برخاست که به سلمان حمله کند، حضرت امیر المومنین علی علیه السلام نیز برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را بر زمین کوبید و فرمود: (عمر) ای فرزند صهاک حبشیه! اگر تقدیر الهی و عهد رسول او نبود، هر آینه به تو می‌فهماندم که کدام یک از ما دو نفر ضعیف‌تر و بی‌یاورتر است.

      📚 الاحتجاج، تالیف علی بن ابی طالب طبرسی، جلد ۱، صفحه ١٠٢

      🌐https://lib.eshia.ir/15016/1/104/

      ——
      اثبات تروریست بودن عمر و دار و دسته ملعونش از کتب شیعه و سنی :

      روایات حمله و به شهادت رسیدن حضرت بضعة المصطفی، صدّیقه کبری،سیدة نساء العالمین، انسیة الحوراء،قرّة العین المصطفی، الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ،الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ،التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها از منابع اهل خلاف به دست ابوبکر و عمر

      📌مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و… . وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:

      ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت:

      به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد

      📚الامامة و السیاسة: ج۱۲

      📌عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن،
      على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟
      گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم

      📚الامامة و السیاسیة، ص ۱۳

      📌عبدالفتاح عبدالمقصود در کتاب «الإمام علی»
      وى هجوم به خانه وحى را چنین آورده:

      قسم به کسى که جان عمر در دست اوست یا باید بیرون بیایید یا خانه را بر ساکنانش آتش مى زنم. عده اى که از خدا مى ترسیدند و رعایت منزلت پیامبر(صلى الله علیه وآله) را پس از او مى کردند، گفتند: “اباحفص، فاطمه در این خانه است”.
      بى پروا فریاد زد: “باشد!! “.
      نزدیک شد، در زد، سپس با مشت و لگد به در کوبید تا به زور وارد شود.
      على(علیه السلام) پیدا شد.طنین صداى زهرا در نزدیکى مدخل خانه بلند شد این ناله استغاثه او بود

      📌مقاتل ابن عطیّة او در این کتاب چنین مى نویسد:

      «هنگامى که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه(علیها السلام) فرستاد، و عمر هیزم جمع کرد و درِ خانه را آتش زد

      📚کتاب الامامة و الخلافة، ص ۱۶۰

      فقط هفت روز از شهادت پیامبر گذشته بود، که مأموران خلافت به خانه حضرت فاطمه علیهاالسلام هجوم بردند، آنان به خانه ای حمله ور شدند که جبرئیل بدون اجازه وارد آنجا نمی شد.
      آری، ابوبکر عدّه ای را مأمور کرد تا هیزم‌های زیادی در آنجا جمع کنند، عُمَر شعله آتشی در دست گرفت و فریاد برآورد: «این خانه و اهل آن را در آتش بسوزانید». عُمَر جلوتر رفت، هیزم‌ها را آتش زد، آتش زبانه کشید، حضرت فاطمه علیهاالسلام آمد تا درِ خانه را ببندد. عُمَر فرصت را غنیمت شمرد و با لگد به درِ خانه کوفت و آن را شکست، پس از آن همه هجوم آوردند… اینجا بود که حضرت فاطمه علیهاالسلام بین در و دیوار قرار گرفت، صدای او در شهر طنین انداخت: «بابا! یا رسول اللّه! ببین با دخترت چه می‌کنند! ». این چه ظلمی و ستمی بود که آن مردم بر دختر پیامبر روا داشتند؟

      📘الامامة و السیاسة ابن قتیبه،ج۱،ص ۱۹
      📘تفسیر العیّاشی ،ج ۲ ،ص ۶۷
      📘بحار الأنوار ،ج ۳۰ ،ص ۲۹۴
      ——-

      📌حضرت‌ فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمودند:

      ای ابوبکر ! به خداوند سوگند ! من در هر نمازی که می خوانم حتما تورا نفرین‌ می‌کنم

      📚الامامه‌والسیاسیه‌ج 1 ۱ص‌ ۲۰

      —-

      علماى اهل سنت در کتابهاى خود روایات فراوانى درباره فضائل حضرت زهرا(علیها السلام) نقل کرده اند که در اینجا به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
      رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «فاطمة بضعة منّی فمن أغضبها أغضبنى»؛ (فاطمه پاره تن من است، هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است).
      و در لفظى دیگر آمده است : «فاطمة بضعة منّی یؤذینی ما آذاها ، ویغضبنی ما أغضبها»؛ (فاطمه پاره تن من است هر که او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر که او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است) .
      و در لفظى دیگر : «فاطمة بضعة منّی یقبضنی ما یقبضها ، ویبسطنی ما یبسطها»؛ (فاطمه پاره تن من است هر آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده، و هر آنچه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته است) .
      و در لفظى دیگر : «فاطمة بضعة منّی یؤذینی ما آذاها ، وینصبنی ما أنصبها» و در «تاج العروس»(1)آمده است: «أی یتعبنی ما أتعبها» ؛ (فاطمه پاره تن من است هر آنچه او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر آنچه او را رنجور سازد مرا رنجور ساخته است) .
      و در لفظى دیگر : «فاطمة بضعة منّی یریبنی ما رابها ، ویؤذینی ما آذاها»؛ ( فاطمه پاره تن من است تهمت به او تهمت بر من و اذیت او اذیت من است).
      و در لفظى دیگر : «فاطمة بضعة منّی یسعفنی ما یسعفها» و در «تاج العروس»(2) این گونه معنا کرده است : «أی ینالنی ما ینالها ، ویلمّ بی ما یلمّ بها»؛ (فاطمه پاره تن من است ،هر کس به او کمک کند و از او دستگیرى نماید به من کمک کرده و مرا دست گیرى کرده است ،و هر کس کار او را سر و سامان دهد کار مرا سر و سامان داده است) .
      و در لفظى دیگر : «فاطمة شجنة منّی یبسطنی ما یبسطها ، ویقبضنی ما یقبضها»؛ (فاطمه شاخه و شعبه اى از من است، هر آنچه او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده و هر آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده است) .
      و در لفظى دیگر: «فاطمة مضغة منّی فمن آذاها فقد آذانی»؛ (فاطمه پاره تن من است هر کس او را آزرده کند مرا آزرده است) .
      و در لفظى دیگر: «فاطمة مضغة منّی یقبضنی ما قبضها ، ویبسطنی ما بسطها»؛ (فاطمه پاره تن من است هر آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده و هر آنچه او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است) .
      و در لفظى دیگر: «فاطمة مضغة منّی یسرّنی ما یسرّه»ا؛ (فاطمه پاره تن من است هر آنچه او را مسرور کند مرا مسرور کرده است).
      این روایات را با اختلاف لفظى که دارند، صاحبان صحاح شش گانه و گروه دیگرى از بزرگان حدیث در کتاب هاى سنن و مسانید و معاجم نقل کرده اند. مرحوم علاّمه در کتاب الغدیر(3) 59 نفر از راویان این روایات را نام مى برد ; برخى از آنها از این قرارند :
      1 ـ ابن أبی ملیکه، متوفّاى (117) آن گونه که در روایت بخارى و مسلم و ابن ماجه و ابو داود و احمد وحاکم است (4).
      2 ـ عمرو بن دینار مکّى، متوفّاى (125 یا 126) چنانکه در صحیح بخارى و مسلم است(5).
      3 ـ احمد بن حنبل، متوفّاى (241) در «مسند» خود(6).
      4 ـ بخارى، متوفّاى (256) در «صحیح» خود در مناقب(7).
      5 ـ ابن ماجه، متوفّاى (272)، در «سنن» خود(8).
      6 ـ ابوداود سجستانى، متوفّاى (275)، در «سنن» خود(9).
      7 ـ ابوعبدالرحمن نسائى، متوفّاى (303)، در «خصائص» خود(10).
      8 ـ ابوالقاسم سهیلى، متوفّاى (581)، در «الروض الاُنـُف»(11).
      9 ـ ابن ابى الحدید معتزلى، متوفّاى (586)، در «شرح نهج البلاغه»(12).
      10 ـ جلال الدین سیوطى، متوفّاى (911)، در «الجامع الصغیر» و«الکبیر»(13).
      11 ـ زین الدین مناوى، متوفّاى (1031 یا 1035)، در «کنوزالدقائق»(14) .(15)

      پی نوشت:
      (1). تاج العروس [ج 1، ص 485] .
      (2). تاج العروس، ج 6 ، ص 139 .
      (3). الغدیر، ج 7، ص 311 ـ 318] .
      (4). صحیح بخارى [ج 3، ص 1374 ، ح 3556]؛ صحیح مسلم [ج 5، ص 53 ـ 54 ، ح 93 و 94 ، کتاب فضائل الصحابة] ؛ سنن ابن ماجة [ج 1، ص 643 ـ 644 ، ح 1998] ؛ سنن أبی داود [ج 2، ص 226 ، ح 2071] ؛ مسند أحمد [ج 5، ص430 ، ح 18447] ؛ مستدرک حاکم [ج 3، ص 173 ، ح 4751] .
      (5). صحیح بخارى [ج 3، ص 1374 ، ح 3556]؛ صحیح مسلم [ج 5، ص 54 ، ح 94 ، کتاب فضائل الصحابة] .
      (6). مسند أحمد، ج 4، ص 323 و 328 [ج 5، ص 423 ، ح 18428 ؛ ص 430 ، ح 18447] .
      (7). صحیح بخارى [ج 3، ص 1374 ، ح 3556].
      (8). سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 216 [ ج1، ص 643 ، ح 1998] .
      (9). سنن أبی داود، ج 1 ، ص 324 [ج 2، ص 226 ، ح 2071] .
      (10). السنن الکبرى [ج5، ص 147 ، ح 8518 ـ 8522]؛ کتاب الخصائص ، ص 35 .
      (11). الروض الاُنُف، ج 2 ؛ ص 196 [ ج2، ص 430].
      (12). شرح نهج البلاغة، ج 2 ، ص 458 [ج 9، ص 193 ، خطبه 156] .
      (13). جامع الأحادیث [ج 5، ص 258 ، ح 14724 و 14725] .
      (14). کنوز الدقائق ، ص 96 [ج 2، ص 24].
      (15). گردآوري از کتاب: گزیده ای جامع از الغدیر، محمد حسن شفیعی شاهرودی، قلم مکنون، قم، 1428 ه.ق ، ص 665.

      ——

      بیست و سوم رجب؛
      حمله به امام مجتبى (عليه‌السّلام) در مدائن توسط پیروان بنی امیه لعنت الله علیه :
      در این روز، جراح بن سنان اسدی (لعنت‌الله‌علیه) در تاریکی‌های ساباط مدائن، تیغه مغولی (مغول آن تیغی را گویند که میان عصا جا دارد) و به قولی خنجری مسموم بر ران مبارک امام حسن (علیه السلام) زد که تا استخوان بشکافت،
      پس حضرت از شدت درد دست به گردن او افکند و هر دو بر زمین افتادند،

      پس موالیان آن حضرت، آن ملعون را بکشتند و امام حسن (علیه السلام) را در سریری گذاشتند و به مدائن، به خانه والی مدائن، سعد بن مسعود، عموی مختار بردند،

      سعد جراحی آورد و جراحت آن حضرت را به مداوا کرد.

      در اين روز زيارت آن حضرت و لعن بر ظالمان و قاتلان آن حضرت مناسب است.

      📔مصباح المتهجد : ص ۷۴۹ 📔فيض العلام : ص ۳۱۷
      📔 زاد المعاد : ص ۳۵
      📗 بحار الانوار، جلد ۴۴، صفحه ۴۷
      ✅✅✅

      ——–
      شاه طهماسب صفوی ، پسر ارشد شاه اسماعیل صفوی، و دومین پادشاه از دودمان صفویان میباشد.
      او پس از فوت پدر، بر تخت نشست و با اینکه با آشوب داخلی و حمله ازبکان و عثمانیان مواجه شد با تدبیر و شجاعت، از پس مشکلات برآمد و دوره ای طولانی از صلح و ثبات را برای ایران به ارمغان آورد.
      شاه طهماسب یکم حدود ۵۴ سال بر ایران حکومت کرد که در بین تمام پادشاهان پس از اسلام در ایران، بیشترین زمان حکمرانی بوده است.
      این سروده از اوست :

      هر کس گوید که از تبرّى ضرر است
      آن را نه ز دین و نه ز ایمان خبر است
      فرزند علیّ اگر تبرّى نکند
      فرزند علیّ نیست که نسل عُمَر است

      ———-
      برخی دیگر از اقدامات تروریستی ابوبکر و عمر و عایشه و معاویه و پیروان این شیاطین ضد اسلامی ملعون را در مقالات زیر میتوانید مشاهده کنید :

      https://flatearthfarsi.ir/all/5882/از-شق-القمر-تا-شهادت-امام-علی/

      https://flatearthfarsi.ir/zsi_media/3947/مقاله-شهادت-حضرت-محمد-صلی-الله-علیه-و-آل/

      ——–

      💥دلیل لعن یزید از دیدگاه ابن‌جوزی از علمای اهل تسنن

      🔹فقال ما تقولون: فی رجل ولی ثلاث سنین، فی السنة الاولی قتل الحسین، فی الثانیة اخاف المدینة و اباحها، و فی الثالثة رمی الکعبة بالمجانیق و هدمها، فقالوا نلعن و قال لعنوه، فلعنه ابن الجوزی ببغداد بحضرة الامام الناصر واکابر العلما

      🔸پس ابن جوزی گفت، چه می گویید: در مورد مردی که سه سال ولایت مسلمین را داشت و در سال اول حسین (علیه السلام) را به قتل رساند، و در سال دوم مردم مدینه را ترساند و خون آنها را مباح دانست، و در سال سوم #کعبه را با منجیق خراب کرد، پس مردم گفتند ما یزید را لعن می کنیم ابن جوزی هم گفت لعن کنید پس ابن جوزی خودش هم در بغداد بر فراز منبر در حضور الناصر و بزرگان علما #یزید را لعن کرد.

      📚 ابن الجوزی، عبدالرحمن ببن علی، الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید، ص 11، تحقیق: عبدالسلام محمد، هیتم، ناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت


      💥دلیل لعن یزید از دیدگاه ابن‌جوزی از علمای اهل تسنن

      🔹فقال ما تقولون: فی رجل ولی ثلاث سنین، فی السنة الاولی قتل الحسین، فی الثانیة اخاف المدینة و اباحها، و فی الثالثة رمی الکعبة بالمجانیق و هدمها، فقالوا نلعن و قال لعنوه، فلعنه ابن الجوزی ببغداد بحضرة الامام الناصر واکابر العلما

      🔸پس ابن جوزی گفت، چه می گویید: در مورد مردی که سه سال ولایت مسلمین را داشت و در سال اول حسین (علیه السلام) را به قتل رساند، و در سال دوم مردم مدینه را ترساند و خون آنها را مباح دانست، و در سال سوم #کعبه را با منجیق خراب کرد، پس مردم گفتند ما یزید را لعن می کنیم ابن جوزی هم گفت لعن کنید پس ابن جوزی خودش هم در بغداد بر فراز منبر در حضور الناصر و بزرگان علما #یزید را لعن کرد.

      📚 ابن الجوزی، عبدالرحمن ببن علی، الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید، ص 11، تحقیق: عبدالسلام محمد، هیتم، ناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت
      —–

      برای هدایت عاقلان اشارتی کافی است.

    • مدیر Vlad

      ‍ (http://axnegar.fahares.com/axnegar/AJGLV4UaS3waR2/9098747.jpg)

      ✔️ عناد و دشمنی رهبران کودتای سقیفه (لعنة الله علیهم) با فرهنگ و مردم ایران زمین

      بمناسبت روز ۲۵ ماه اردیبهشت ، روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان فارسی

      مقدمه:
      آنهائی که نام خود را خليفۀ مسلمين ناميدند و بعد از پيامبر اکرم (ص) با مقام خلافت و جانشینی رسول الله (ص) بازی کردند ، بر عکس دستورات و‌ آموزه‌های آنحضرت عمل نمودند.
      یکی از این تخلف‌های این جماعت سفله بازگشت به دوران جاهليت بود ؛ از جمله آنکه #تعصبات_جاهلی را برافروختند و يک سيستم طبقاتی بر مبنای قوم و نژاد در جامعه ايجاد کردند!!
      و
      در این میان ، ظالمانه‌ترین رفتارها را با ایرانیان مرتکب شدند.

      غاصب دوم خلافت (لع) که بظاهر با ایرانیان خصومت شخصی هم داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب می‌شد، خصمانه‌ترین راه‌ها را در برابر اینان در پیش گرفت.

      او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده می‌دانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت ، تنها دیه – حتیٰ اگر مسلمان شده بود – به وارثان تعلق می‌گرفت و قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره می‌برد.!
      منبع:
      مصنف ، عبدالرزاق: ج ۶ ، ص ۱۲۶.

      عمر بن الخطاب [لع] ، عرب را بر عجم در تمامی امور برتری بخشید.
      منبع:
      تاریخ طبری: ج ۳ ، ص ۵۱۳.

      و اعاجم را شهروند درجه دو لحاظ نمود.
      منبع:
      الغدیر: ج ۱۱ ، ص ۳۷۵.

      و در دادن بیت المال بر خلاف سنّت صریح نبوی (ص) تبعیض قائل شد.
      منابع:
      کامل ابن اثیر: ج ۳ ، ص ۵۰۲.
      تاریخ یعقوبی: ج ۲ ، ص ۶.
      تاریخ یعقوبی: ج ۳ ، ص ۴۷۱.

      ✖️عمر بن خطاب [لع] حتی شستن دست را کاری ناشایست و از سنت‌های تجملاتی ایرانیان و عجمها می‌دانست [طبقات ، ابن سعد: ج ۳ ، ص ۳۱۸] ، و خود دست چرب خویش را با کف پا [طبقات ، ابن سعد: ج ۳ ، ص ۳۸۱ و الجامع فی السنن ، قیروانی: ص ۲۲۲] ، کف کفش [طبقات ، ابن سعد: ج ۳ ، ص ۳۱۸] و یا ماتحت خود [کنز العمال: ج ۱۲ ، ص ۶۳۲ ، ح ۳۵۹۴۹] پاک می‌کرد و یا اعلام می‌کرد که اصلاً لازم نیست دست خود را تمیز نمایند و به دیگران سفارش می‌کرد که چنین کنند!

      منع ازدواج زن عرب با مردان عجم [محاضرات الادباء]
      عمر بن خطاب (لع) در مورد تبعیض بین عرب و عجم چنان افراط می‌کرد که گوئی غیر عرب از انسانیت هیچ بهره‌ای نبرده است. برای مثال در زمان ابوبکر (لع) که او را در رأس امور فقهی قرار داده بود ، زنی از عمر (لع) دربارهٔ آزاد کردن بنده‌اش و سپس ازدواج با این بندهٔ آزاد شده می‌پرسد ؛ این سؤال در نظر عمر بن خطاب (لع) تساوی بندگان غیر عرب با اعراب را تداعی می‌کند ، نتیجه آنکه زن پرسشگر آن چنان تأدیب می‌شود که در زیر تازیانهٔ خلیفهٔ دوم خود را نجس می‌کند و خلیفه بر سرش فریاد می‌کشد که قوم عرب تا زمانی که مانع زنان بشود در خیر و صلاح است!!
      منبع:
      مصنف ، عبدالرزاق: ج ۷ ، ص ۲۱۰ ، ح ۱۲۸۱۹ [تصویر ضمیمه]

      دستور داد اگر یک عجم از عربی بلندتر بود گردن عجم را بزن!
      او یک قطعه ریسمان یا چوب فرستاده بود ؛ و نوشته بود: اگر یک عجم از این شاخص بلندتر بود ، گردنش را بزن.

      در چند جا به حضرت امیرالمؤمنین (ع) اعتراض داشت که طرفدار اعاجم هستند.
      منابع:
      اتحاف الخیرة – البحر الزخار – درج الدرر – اانهایة فی غريب الحديث – بحارالانوار: ج ۱۵ ، ص ۴۶.

      عمر (لع) دستور داده بود که حق یادگیری زبان غیر عرب را ندارید! و فرزندش عبدالله بن عمر (لع) صریحاً می‌گفت: از زبان فارسی بدم می‌آید!!
      منبع:
      مصنف ، عبدالرزاق [عبدالرزاق ، استاد بخاری است].

      دشمنی عمر (لع) با غیر عرب بگونه‌ای بود که فردی مانند مغیرة که از همپیمانان او بود صریحاً می‌گوید: مایل‌ترین فرد به موالی [اسرای جنگها و فتوحات نامشروع خلفای غاصب ، و خاصتاً ایرانیها] علی بن ابیطالب (ع) بود و دشمن‌ترین با آنان ، عمر بن الخطاب [لع]!!
      منبع؛
      مصنف ، عبدالرزاق.

      ادامۀ مطالب در پست بعدی
      ⇩⇩⇩⇩⇩

      http://axnegar.fahares.com/axnegar/XMEWpSZBwi0YNq/9098759.jpg

      همزمان ، عمَر (لع) فشار زیادی بر ایرانیان برای پرداخت مالیات می‌آورد. این فشار مضاعف و بی‌توجهی به وضع عجمها عاملی شد که خلیفۀ غاصب جان خویش را بر سر آن نهاد.
      تبعیض در رفتار با تازه مسلمانان تأثیری شگرف بر بسیاری از حوادث آینده داشت،
      از آنجا که عمر بن خطاب (لع) پول باد آوردهٔ فتوحات دربار ایران و سرزمینهای منطقه شامات را به اسم بیت‌المال در اختیار داشت، می‌توانست جیب اشراف قریش را پر کند و در عین حال عربهائی که اینک اسم جهادگر در راه خدا بر آنان گذاشته شده بود را نیز راضی نگه دارد.
      همین منشأ اختلاف را برای آیندگان به ارمغان آورد.

      برای مثال در زمان خلافت امیرِ مؤمنان (ع) – بین سالهای ۳۶ ه.ق تا ۴۰ ه.ق – حتی اصحاب ایشان – و نه قریش یا امثال طلحه (لع) و زبیر (لع) – اصرار داشتند که باید بجای پرداخت مساوی ، بیت‌المال به اشراف عرب و قریش داده شود و موالی و عجم محروم شوند تا خلافت امیرِ مؤمنان (ع) طولانی‌تر باشد.
      منبع:
      الغارات: ص ۷۵.

      عمر (لع) دستور داده بود هیچ عجمی حق ندارد وارد مدینة النبی شود!
      منبع:
      مروج الذهب ، مسعودی: ج ۲ ، ص ۳۲۰.

      از جمله عداوتهای عمر (لع) با عجمان این بود که هنگام ورود اسرای ایرانی به مدینه تصمیم گرفت زنان را بفروشد و مردان را بندگان عرب قرار دهد و تصمیم گرفت عجمان را کنار کعبه بگذارد تا ضعفاء و پیرمردان را بر کول سوار کنند! پس امیرالمؤمنین (ع) به او فرمود:
      بزرگ هر قومی را اکرام کنید و این فارس‌ها قوم حکیم و کریمی هستند، با ما صلح کرده و به اسلام آوردن ترغیب شدند، پس آنچه سهم من و بنی هاشم هست را آزاد نمودم.
      پس سائر مسلمین نیز گفتند: ما هم حقمان را مانند شما آزاد می‌کنیم ای برادر رسول خدا ؛ پس عمر (لع) گفت: پسر أبی طالب (ع) رأی من در مورد عجمان را نقض کرد. برخیزید و بروید!!
      منبع:
      نفس الرحمن فی فضائل سلمان: ص ۵۷۰.

      عمر (لع) #مکرر می‌گفت: اگر شخصی عرب است و یک همسایه عجم دارد و نیاز به پول پیدا کرد ، می‌تواند آن همسایه‌اش را بعنوان برده بفروشد!!
      منبع:
      المحاسن و المساوی: ج ۱ ، ص ۳۶۰.

      عمر (لع) معتقد بود که زشت است عرب مالک عرب باشد ؛ اگر برده می‌خواهید ، سراغ اعاجم بروید [با توجه به فتوحات زمان او منظور خاصتاً ایرانیها است!]
      منبع:
      الکامل فی التاریخ: ج ۲ ، ص ۲۳۷.

      عجم و ایرانیان تازه مسلمان نیز از گرفتن سهم خویش از بیت‌المال برخلاف دیگر تازه مسلمانان عرب، محروم بودند. در همان حال عمَر [لع] اصرار داشت که عرب به ملکیت کسی درنمی‌آید و با پول بیت‌المال اعراب را آزاد می‌ساخت!
      منبع:
      الاموال: ص ۱۹۷ – ۱۹۹.

      عمر [لع] دستور داده بود عرب نباید برده باشد و فقط غیر عرب باید برده باشد!
      و
      دستور داده‌ بود: اگر فرد عربی هنوز برده مانده ، بروید و از بیت‌المال او را آزاد کنید!
      منبع:
      مصنف ، عبدالرزاق.

      عمر [لع] وقتی فردی را به کاری می‌گماشت ، بجای آنکه بگوید: هیچکس یا هیچ مسلمانی را نزن ، توصیه می‌کرد: هیچ عربی را نزن!
      منبع:
      مصنف ، عبدالرزاق.

      در ماجرای دادخواهی جناب #ابولؤلؤ (ره) – اسیر ایرانی و غلام مغیرة بن شعبه – رأی ظالمانه داد و داوری به نفع مغیرة نمود، که این مسئله موجب قتلش شد ، بجهت همین شدت ظلم به ایرانیها و اعاجم و تبعیض‌ها بود که وقتی به او گفتند یک غلام ایرانی تو را ضربت زده ، گفت: یقین داشتم عرب‌ها مرا نمی‌کشند!!
      منبع:
      طبقات الکبری: ج ۲ ، ص ۳۴۶.

      عمر بن خطاب (لع) نهی كرد که مردان عجم با دختران عرب ازدواج کنند و گفت: تحقيقاً ازدواج زنان عرب را با غير از هم شأنان آنها، بازخواهم داشت.
      منبع:
      محاضرات الادباء: ج ۳ ، ص ۲۰۸.
      الایضاح: ص ۲۸۰ – ۲۸۶.

      در تاب #موطا مالک بن انس آمده است: عمر بن الخطاب [لع] حکم کرده بود اگر مرد عرب از عجم زن گرفت و بچه‌ای از اين ازدواج بدنيا آمد ، چنانچه آن بچه در بلاد عرب بدنيا بيايد از پدرش ارث مي‌برد و اگر در سرزمين غیرعرب بدنیا می‌آمد ، از ارث محروم خواهد بود!!
      منبع:
      الموطا ، مالک بن انس: کتاب الفرائض ، ص ۵۲۰.

      در جریان فتوحاتِ نامشروع عمر بن خطاب (لع) به ابوعبید (لع) گفت: سوی سرزمین مکر و خدعه و خیانت و ستمگری میروی! سوی قومی می‌روی که بطرف شرّ رفته‌اند و آنرا آموخته‌اند [شرور هستند] و خیر را از یاد برده‌اند و آنرا ندانند.
      منبع:
      ترجمه تاریخ طبری: ج ۴ ، ص ۱۵۹۹.

      عمر [لع] می‌گفت: مكالمه بزبان غير عربى را ياد نگيريد …
      منبع:
      مصنف ، عبدالرزاق: ج ۱ ، ص ۴۱۱ ، ح ۱۶۰۹.

      عمر [لع] می‌گفت: هر کس زبان فارسی را بیاموزد ، ناپاک می‌گردد و هر کس ناپاک گردد ، از مردانگیّش کاسته می‌شود!
      منبع:
      المصنف ، ابن ابی شیبه: ج ۱۳ ، ص ۴۰۲ [تصویر ضمیمه]

      از #مالک_بن_انس [لع] نقل شده که عمر بن خطاب [لع] از سخن گفتن بزبان فارسی ، نهی می‌کرد!
      منبع:
      مدونه الکبری: ج ۱ ، ص ۶۳.

      پی‌نوشت:
      همین دیرگاه نسبت به غیر عربها موجب رواج تفکر زندیقان در عصر امام صادق (ع) در قرن دوم هجری شد ؛ بسیاری از رهبران فکری ملحدین ، فرزند موالیان و بردگانی بودند که چنین ستمهائی را به اسم اسلام مشاهده کردند که این مطلب در جای خود قابل بررسی است.
      نتیجه آنکه  #اسلام_عمری بجای #اسلام_علوی هماره آثار خود را در طول تاریخ – تاکنون – بر فکر و اندیشۀ مسلمانان بر جای گذاشته و همین تعصبات کور زمینه ساز بسیاری از سوء تفاهمها نسبت به مکتب نورانی اسلام – که بنا بود آینۀ تمام نمای آن اهلبیت عصمت و طهارت (ع) باشند ، گردید. و در یک کلام باید اذعان نمود آثار کودتای سقیفه هنوز بر ضمیر و جان مسلمانان باقی است …

      پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
      «اهل فارس مردمی کریم ، حکیم و از خویشاوندان ما هستند که به برخی از آنان بیشتر از شما حجازیان اعتماد دارم. و اگر علم به ثريا آويخته باشد ، گروهى از آنان بدان خواهند رسيد.»
      منابع:
      کتاب سفينة البحار: ج ۶ ، ص ۱۶۵
      lib.eshia.ir/10372/6/165
      کتاب البلدان ، لابن الفقيه؛ ج ۱ ، ص ۴۰۳
      lib.eshia.ir/40529/1/403
      کتاب تاريخ الزواوة: ج ۱ ، ص ۱۰۲
      lib.efatwa.ir/47197/1/102

  5. Avatar

    حیفِ نظریه جالب زمین تخت که به دست کسانی مثل شما افتاده و ترویجش میکنن که از دین و اخلاق فقط فحش و لعن و نفرین فهمیدید

    وقتی مطالب سایت رو میبینم که کلی فحش و بد و بیراه به برادران عزیز اهل سنت هست ، از افرادی امثال شماها تأسف میخورم که حتی یکبار به فتوای بزرگان دین نگاه هم نمیکنین که اهانت به اهل سنت و بزرگان اهل سنت رو حرام میدونن

    هر چه لعن و نفرینه به خودتون برگرده که اینطور دارید بین مسلمونها تفرقه میندازید

    الهی بشکنه امثال چنین قلمهایی که با علم و از روی عمد چنین مطالبی رو علیه اهل سنت و شیعیان مینویسن …………….

    • مدیر Vlad

      عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ صلوات الله علیه قَالَ‌ (قال الخارجی لامیرالمومنین صلوات الله علیه) ابْسُطْ یَدَكَ أُبَایِعْكَ. فَقَالَ عَلِیٌّ: عَلَی مَا ذَا؟ قَالَ: عَلَی مَا عَمِلَ بِهِ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ. قَالَ: فَمَدَّ یَدَهُ فَقَالَ لَهُ: اصْفِقْ لَعَنَ اللَّهُ الِاثْنَیْن

      در حدیثی از امام باقر صلوات الله علیه آمده: (یکی از خوارج به امیرالمومنین صلوات الله علیه گفت): دستت را بده تا با تو بیعت کنم.» حضرتت امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) فرمود: بر چه اساسی [با من بیعت می کنی]؟ مرد گفت: «بر اساس آنچه که ابو بکر و عمر بدان عمل کردند.» پس امیر المومنین (صلوات الله علیه) دستش را عقب کشید و فرمود: برو !!خداوند ابوبکر و عمر را لعنت کند

      بحار الأنوار جلد 34 صفحه 258
      الاختصاص صفحه 312
      سفینة البحار جلد 7 صفحه 602
      بصائر الدرجات صفحه 392
      مدينة المعاجز جلد 2 صفحه 199

    • مدیر Vlad

      اهل سنت اصلی همین ما شیعیان دوازده امامی هستیم و کسی با اهل سنت حقیقی که شیعه 12 امام هستند و پیروان ثقلین دشمنی ندارد.

      اما فرقه ضاله عمریه ، فرقه ای گمراه و اهل جهنم و از دوست داران و از طرفداران دشمنان اهل بیت پیامبر اند و با قانون شکنی و ظلم هیچ مشکلی ندارند و آنها قاتلین و نابودگران عدالت هستند .

      فرقه ضاله عمریه دوست دار فرعون دوران ابتدای اسلامی یعنی معاویه لعنت الله علیه هستند ، آنها دوست دار دشمنان الله هستن و به همین علت عمل نیک یا بد آنها بی تاثیر بوده و مستقیم به اعماق جهنم خواهند رفت.

      قال الصادق علیه‌السلام:
      کَذَبَ مَن زَعَمَ اَنَّهُ مِن شیَعتِنا وَ هُو مُتَمَسِّکٌ بِعُروةِ غَیرِنا.

      دروغ می‌گوید
      آن کسی که ادّعا می‌کند
      شیعه ی ما است
      ولی از غیر ما(معصومین) پیروی می‌کند.
      بحار، ج ٢، ص ٩٨

      ———
      قَالَ آيَةَ اَللهِ اَلْعُظْمَى اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : هَيْهاتَ كَذبَ مَنِ ادَّعىٰ محَبَّتَنا وَ لَم يَتَبَرَّأ مِن عَدُوِّنا .

      حضرت آیت الله العظمی امام صادق صلوات الله علیه می فرمایند :
      هیهات ، دروغ می‌گوید کسی که ادّعای دوستی ما را دارد ، ولی از دشمنان ما (ابوبکر-عمر-عثمان-معاویه-یزید و…) برائت نمی جوید !!!.
      بحارالأنوار ۲۷ / ۵۸ ، حدیث ۱۸
      —————–

      امام صادق علیه السلام فرمودند:

      هيچ بنده‌ای از بندگان خدا نيست كه بخاطر خيری كه خدا نزد او قرار داده ، در محبّت با ما كوتاهی ورزد چراكه محبّ ما و دشمن ما با هم برابر نيستند و دوستی و دشمنی ما هيچگاه در يك_قلب گرد هم نمی‌آیند زيرا خدا در درون هيچ كس دو قلب قرار نداده كه با يك قلب كسى را دوست بدارد و با قلب ديگری با او دشمنی ورزد.
      دوست دار حقیقی ماچنانكه زر با آتش خالص میگردد و هيچگونه ناخالصی در آن نمی‌ماند در محبت ما اخلاص می‌ورزد ، و دشمن ما نيز در دشمنی با ما همينگونه است ! و ما نجيبيم و فرزندان و نسل به جای مانده از ما همان فرزندان پيامبرانند و من جانشين جانشينان (وصیّ الاوصياء) ام . و هر گروه سركشی از حزب های شیاطین اند و شيطان يكی از آنانست. پس هر كس بخواهد بداند كه از جمله محبان و شیعیان حقیقی ما هست يا نه ، ابتدا بايد قلب خود را بيازمايد و اگر در  محبت ما ، دشمن ما را نيز سهيم كند او از ما نيست و ما نيز از او نيستيم و خدا و ملائکه ای همچون جبرئيل و ميكائيل نیز از دشمنان او هستند و به راستی که الله دشمن كافران است.

      📚ﺗﺄﻭﻳﻞ ﺍﻟﺂﻳﺎﺕج۲ ص۴۴۷
      📚ﺍﻟﺒﺮﻫﺎﻥ فی ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﺝ۴
      ——
      روایات متعدد از لعنت عمر و ابوبکر

      پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
      هرکس از لعن نمودن کسی که خداوند او را لعنت نموده خودداری نماید؛  لعنت خداوند بر او باد

      بحارالانوار ج2 ص202
      امام علی سلام الله علیه:
      خدا رحمت کند سلمان و اباذر و مقداد را؛ هیچ کس به اندازه ایشان آن دو (عمر و ابابکر)را نشناخت و از آنان بیزاری نجست و آنان را لعنت ننمود

      سلیم بن قیس ص921ح67
      امام علی سلام الله علیه  :
      شگفتا چگونه این امت دلباخته خلفا(عمر و ابابکر)شده اند؟ چه محبتی از آنها و معتقدین آنها به دل دارند ؟

      سلیم بن قیس ص207

      بحارالانوار 30/326
      امام علی سلام الله علیه:
      والله اگر اين امت با پاي برهنه در حالي كه بر سر خود خاكستر ريخته باشند و گريه كنند و بر كساني كه آنها را گمراه كرد‌ه‌اند لعنت كنند باز اين امت در لعنت كم كاري كرده‌اند

      بحار الانوار ج30 ص 126
      در دعای  صنمی قریش که علی (ع)بدان مواظبت می فرمودند،  ميفرمايند:
      خداوندا لعـنت کند دو بـت قریش(ابوبکر و عمر)و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را

      و آن دو دروغ پرداز را، دختر آنان (عایشه و حفصه)را، آن دو نفری که فرمانت را زیر پا نـهادند

      و وحی تو را نپذیرفتند، و نعمت رسولت را انکار کردند، و نافرمانی پیامبرت را کردند

      بحارالانوار 85/240

      حضرت زهراءسلام الله علیها :
      به خدا قسم در هر نمازم بر تو(ابوبکر)نفرین میکنم

      لامامة و السیاسة 1/20
      امام سجاد سلام الله علیه:

      آن دو(عمر و ابابکر)کافرند و هر کس محبت آنها را داشته باشد کافر است

      بحارالانوار ج72 ص 137 ح25
      امام سجاد سلام الله علیه :
      آن دو کافرند و هر کس دوستدار آنها باشد هم کافر است

      بحارالانوار ج72 ص128
      امام سجادسلام الله علیه :
      هر دو (ابابکر وعمر)کافرند و هر کس نیز آن دو رادوست بدارد کافر است

      بحارالانوار ج69ص128
      امام باقر سلام الله علیه :
      مثال ابوبکر و پیروانش مثال فرعون و فرعونیان است و مثال امام علی (ع)و شیعیانش مثال موسی و پیروانش است

      بحارالانوار ج30 ص383
      امام باقر سلام الله علیها :
      هر کس بداند خداوند حکیم عادل است؛ از آن دو بیزاری می جوید

      و هیچ خونی نیست که ریخته شود مگر آنکه به گردن آن دو نفر باشد

      بحارالانوار 30/383
      امام باقر سلام الله علیه:
      همانا آن دو شیخ(عمر و ابابکر)از دنیا رفتند وتوبه نکردند و به یاد نیاوردند آن ظلمهایی که در حق امیرالمومنین(ع)روا داشتند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن دو باد

      اصول کافی ج8 ص 246 ح343

      امام باقرسلام الله علیه:
      به خدا قسم هیچ از یک ما از دنیا نرود مگر غضبناک باشد از آن دو

      و هیچ روزی بر ما نمی گذرد مگر این که نسبت به آن دو خشمگین هستیم

      و بزرگانمان به کوچکترها به این امر سفارش می کنند

      لعنت خدا و ملائکه و تمامی مردم بر آن دو نفر باد

      اصول کافی 8/245 ح340
      امام صادق سلام الله علیه:
      کسی که ذره ای از محبت اولی و دومی را به دل داشته باشد استحقاق بهشت ندارد

      تفسیر عیاشی ج1ص156

      بحارالانوار ج30ص215

      امام صادق سلام الله علیه:
      سوگند به خدا اگر درقلب جبرئيل و میکائیل ذره اي از محبت آن دو نفر(ابو بكر و عمر)‌بود خداوند آنها را با صورت در آتش جهنم مي انداخت

      بحار الانوار ج45 ص 339
      امام صادق سلام الله علیه :
      ما اهل بیت (ع)کوچک و بزرگ خود را به سب و لعن و بیزاری جستن از آن دو(عمر و ابابکر)امر می نمائیم

      معجم رجال الحدیث ج15 ص129
      امام صادق سلام الله علیه:
      هنگامی که حضرت قائم عج ظهور فرماید آن دو (عمر و ابوبکر)را لعنت نموده و از آنها برائت می جوید

      بحارالانوار 52/386 ح201

      امام صادق سلام الله علیه:
      هر ظلمی که  تا روز قیامت اتفاق افتد و هر خونی که تا روز قیامت به حرام بر زمین بریزد و هر عمل منکر و

      ناشایستی که تا روز قیامت اتفاق افتد همانا وزر و وبال آن به گردن آن دو (عمر و ابابکر)و پیروان آن دو نوشته خواهد شد

      مجمع النورین ص124
      امام صادق سلام الله علیه:
      هر كسي در كفر  دشمنان و ظالمين به حق اهل بيت شك كند  كافر است

      وسائل‏الشيعة ج:28 ص:345

      بحارالأنوار ج :8 ص :366

      بحارالأنوار ج :27 ص :62

      امام صادق سلام الله علیه :
      دروغ ميگويد کسي که گمان مي کند دوستدار ماست اما از دشمنان ما برائت نمي جويد

      بحارالانوار ج27ص 57
      امام صادق سلام الله علیه بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را

      اما مردان عبارتند از:ابابکر؛ عمر؛ عثمان؛ معاویه

      و زنان عبارت بودند از:عائشه؛ حفصه؛ هند و ام الحکم خواهر معاویه

      الكافي ج3 ص342
      امام کاظم سلام الله علیه:
      اولی و دومی همان دو نفری هستند که به اندازه چشم به هم زدنی ایمان نیاوردند

      بحارالانوار ج3ص409
      امام کاظم سلام الله علیه:
      هردو نفر(عمر و ابابکر)کافرند؛ نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد؛ به خدا سوگند هیچگاه به دل ایمان نداشتند

      اصول کافی ج 8 ص 125 ح95

      —–

      در حدیثۍ صحیح السند در کتب جماعت عمری مذهب ، حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله معاویه زنازاده را «فرعون این امّت» مینامند!

      حضرت پیامبـر صلی‌الله علیه و آله فرمودند:«براۍ هر امّت فرعونۍ است و فرعون این امّت معاویه بن ابۍ سفیان (لعنت الله علیه) است».

      حَدِّثُونِي عَنْ عبد المجيد بْنِ أَبِي روَّاد، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، عَنْ نَافِعٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وسلم):«لِكُلِّ أُمَّةٍ فِرْعَوْنُ، وَفِرْعَوْنُ هَذِهِ الأُمَّةِ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ»

      📚المنتخب من علل الخلال ج:۱ ص:۲۲۷

      ➢سند حدیث ڪاملاً صحیح است.

      به راستۍ که تمامۍ خصال فرعون بر معاویه منطبق میشود، از کفر گرفته تا ظلـم و طغیان.

      📖 النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ.

      ——————–

      من فقط به شما هشدار دادم ، اگر همچنان با فرقه ضاله عمریه یا پیروان شیطان احساس برادری دارید پس شما نیز همان جنس هستید ، و شما از برادران ما که شیعه 12 امامی اند نخواهید بود چون دوست دار دشمنان اصلی اسلامید ، و اعتقاد شما بر علیه احکام اسلامی صادره از الله و معصومین علیهم السلام هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − هفت =

Translate »