آخرین مطالب

بررسی دیدگاه گذشتگان، چه کسی گفت کره زمین ؟

چه کسی گفت کره زمین ؟ امروزه وقتی در یک گروه، در جمعی از دوستان یا حتی برای شخصی از زمین تخت حرف میزنید، حتما این سوال به ذهنشان خطور کرده که کرویت زمین چه ربطی به ناسا و سازمان های فضایی دارد؟ هزاران سال قبل اراتستن اثبات کرد زمین کروه است یا به عنوان مثال عده ای نام افرادی مانند گالیله،کوپرنیک،ارسطو و… را تکرار میکنند و میگویند کرویت زمین قدمتی چند هزار ساله دارد و مختص ناسا و سازمان های فضایی نمی باشد.

بله چنین حرفی کاملا درست است اما آنچه در مدارس در این مورد به شما آموخته اند کاملا برعکس چیزی است که رخ داده. شاید برای شما عجیب باشد اما گالیله هرگز نتوانست اثبات کند که زمین کروی بوده و به دور یک ستاره به نام خورشید درحال چرخش است. ما در این پست سعی داریم با جمع آوری مطالبی معتبر و دقیق به پاسخ این سوالات بپردازیم تا شبه بسیاری از مردم در این زمینه رفع شود.

چه کسی گفت کره ؟

اولین شخص ثبت شده در تاریخ بشریت که درباره شکل زمین نظر مخالف دیگران داشت و ادعا کرده بود زمین هر شکلی میتواند باشد غیر از تخت و ساکن در مرکز جهان یک ریاضی دان و فیلسوف یونانی به نام فیثاغورث ۵۰۰ پیش از میلاد.

فیثاغورث توسط مورخان وابسته به فریماسونری مدام تبلیغ میشد افرادی مانند Albert mackey , james anderson , william hutchinson , william preston

فیثاغورث فکر میکرد مدل زمین کروی ای که در حال چرخش به دور خورشید است میتواند توضیح دهنده حرکت اجرام آسمانی مختلف باشد. این مدل خورشید مرکزی در مدرسه کروتونا فیثاغورث آموزش داده میشد اما این فرضیه برای ۲۰۰۰ سال هرگز مشهور نشد و از یونان خارج نشد. (او هرگز نتوانست اثبات کند زمین کرویست)

افلاطون و ارسطو

یک قرن بعد یکی دیگر از ریاضی دانان و فیسوفان یونانی به نام افلاطون از مدل زمین کروی حمایت کرد ولی اعتقاد داشت زمین یک کره ثابت در مرکز جهان است که همه چیز درحال چرخش به دور آن است.

شاگرد مشهور او ارسطو همچنین درباره این مدل (زمین کروی) در کتابش به نام “در آسمان ها (on the heavens)” نوشت و از شواهدی برای تایید این مدل استفاده کرد که بطور کلی شامل سه مورد میشود

چه کسی گفت کره ؟

در ابتدا ارسطو به این موضوع اشاره کرد که وقتی کشتی ها از ساحل دور میشوند، در نزدیکی افق بدنه آن ها قبل از دکل آن ها ناپدید میشود. او فرض کرد که این رخداد به معنی این است که زمین انحنا دارد و مطابق با انحنای زمین این اتفاق می افتد. ارسطو استدلال کرد ابتدا بدنه ناپدید میشود زیرا زمین کروی است و کشتی کم کم پایین رفته و در نهایت به کلی ناپدید میشود.

امروز ما به سادگی میتوانیم اثبات کنیم که ارسطو در فرض خود اشتباه میکرده است! با استفاده از تلسکوپ و دوربین هایی با زوم بالا ما میتوانیم این را اثبات کنیم که ارسطو اشتباه میکرده است زیرا در آن زمان امکانات و دانش کافی وجود نداشت بنابراین نتیجه گیری از یک رویداد نمیتوانست کاملا درست باشد.

هنگامی که یک کشتی کاملا در افق ناپدید شده است، تکنولوژی مدرن این اجازه را به ما میدهد تا زوم کنیم و کل کشتی را ببینیم. بدنه و دکل آن دیده میشود! این ثابت میکند کشتی ها در افق به علت وجود انحنای زمین ناپدید نمیشوند در حقیقت آن ها مسیر خود را میروند نه پایین میروند نه بالا فقط به نظر میرسد که در افق درحال پایین رفتن هستند که مطابق با قوانین پرسپکتیو است نه انحنای زمین.در حقیقت خط افق فقط یک نقطه اضمحلال است.

اما گاهی کشتی ها به قدری از ناظر دور میشوند که حتی با تلسکوپ و دوربین نیز نیمه پایینی آن ها به زیر خط افق دیده میشود. اما این مورد نیز نمیتواند کرویت زمین را به اثبات برساند. چرا؟ در ادامه با ما همراه باشید.

تصویری از کشتی زیر خط افق

خاصیت لنزی اتمسفر زمین

همانطور که در تصویر زیر میبینید، این قطره آب مانند یک لنز باعث بزرگنمایی شده است. هوای اطراف ما دارای رطوبت(مقدار زیادی آب) است که به چشم دیده نمیشود و البته این قطرات آب بسیار بسیار کوچکتر از آن هستند که آن ها را احساس کنیم به عبارت دیگر برای چشمان غیر مسلح غیر قابل رویت هستند.قطرات آب در هوا (رطوبت) یک لنز اتمسفری بسیار بزرگ را می سازند که اشیای دوردست را بزرگ جلوه میدهد.برای مثال میتوانید به این نکته دقت کنید که خورشید و ماه در افق بزرگتر از حالت عادی خود هستند و این به علت عملکرد لنزی اتمسفر است. (البته این بستگی به میزان رطوبت جو دارد). معمولا خورشید وقتی در افق اقیانوس ها غروب میکند بزرگتر به نظر میرسد. بزرگنمایی جوی معمولا در مکان هایی که میزان رطوبت بالایی دارند رخ میدهد (دریا ها،اقیانوس ها و…). اشیاء نزدیک به افق زمانی که توسط بزرگنمایی جوی بزرگ شده اند،قسمت پایینی جسم که در نزدیکی خط افق قرار دارد، به دلیل فرایند بزرگ شدن تصویر، به طور کامل از بین می رود. برای مثال، ساختمان هایی که تا نصف در زیر خط افق دیده میشوند.( یا کشتی هایی که حتی با دوربین و تلسکوپ نیز زیر خط افق رویت میشوند).در نهایت، ناپدید شدن قسمت پایینی کوه ها، ساختمان ها، کشتی ها و…اثبات وجود انحنا نبوده بلکه اثبات میکند این بزرگنمایی جوی است که باعث رخ دادن چنین پدیده ای میشود. این نحوه کارکرد طبیعت است و چیز های خیالی ( انحنا) در طبیعت جایی ندارند.

منبع برای اطلاعات آب و هوایی:

https://water.usgs.gov/edu/watercycleatmosphere.html

قطره آب و بزرگنمایی. در جو زمین میلیارد ها قطره آب وجود دارد که در فواصل دور باعث میشود اتمسفر زمین مانند یک لنز عمل کند.

دلیل دومی که ارسطو برای مدل زمین کروی ارائه کرد این بود که در هنگام ماه گرفتگی سایه زمین بر روی ماه کروی است. امروزه نیز مدل خورشید مرکزی این دلیل را برای اثبات مدل فرضی خود ارائه میدهد و ادعا میکنند تنها در صورتی ماه گرفتگی رخ میدهد که خورشید،زمین و ماه باهم در یک خط راست قرار بگیرند.

این فرض هوشمندانه است اما بسیار ضعیف و ناقص ارائه شده است. موضوع مهمی که اینجا مطرح میشود این است که چگونه به خود ثابت میکنید سایه زمین بر ماه می افتد؟ این چیزی است که از کودکی به شما گفته شده و البته حقیقت ندارد. در واقع راهی برای اثبات اینکه سایه زمین بر ماه می افتد وجود ندارد.

بر اساس این مدل که خورشید مرکزی ارائه میکند رخ دادن ماه گرفتگی در روز کاملا غیر ممکن است اما در از گذشته تا به امروز ماه گرفتگی هایی در روز رخ داده اند که به کل مدل خورشید مرکزی را باطل میکنند. انجمن نجوم سلطنتی تعدادی از این ماه گرفتگی هارا به ثبت رسانده است که مشهور ترین آن ماه گرفتگی دسامبر ۲۰۱۰ در نیومکزیکو است.

برخی افراد میگویند ماه گرفتگی در روز با مدل خورشید مرکزی کاملا هماهنگ است کافیست از نقطه ای در دو سر کره زمین به ماه نگاه کنید اما باید به این دوستان عزیز گفت تنها در صورتی حرفتان منطقی است که از قطب شمال و جنوب کره زمین بخواهید ماه گرفتگی را رصد کنید.

در حقیقت هیچکس نتوانسته به طور دقیق توضیح دهد که ماه گرفتگی چیست حتی در مدل زمین کروی. آیا میتوانید اثبات کنید سایه زمین بر ماه می افتد؟ آیا هر گردی کره است؟ چطور میتوان اثبات کرد که این سایه زمین بوده که بر ماه افتاده؟

هر گردی کره نیست

آخرین برهان ارسطو که برای مدل زمین کروی ارائه کرده بود تغییر ستارگان با تغییر مکان به سرزمین های دیگر بود. او دید وقتی که به جنوب سفر میکنیم میزان دید ستاره قطبی و دیگر ستارگان کاهش می یابد.

او استدلال کرد که این کاهش تدریجی و ناپدید شدن ستارگان در افق و تغییر صورت های فلکی با تغییر مکان دلیلی است که نشان می دهد زمین کرویست و سطح آن انحنا دارد. این مشابه همان ناپدید شدن کشتی ها در افق است!

ارسطو نتیجه گرفت که خط افق انحنای زمین است و ستارگان در زیر آن ناپدید و غیر قابل رویت میشوند چون انحنای زمین اجازه رویت آن هارا نمیدهد در حقیقت ارسطو فکر میکرد یک انحنای تپه مانند بین او و ستارگان وجود داشت که جلوی دید را میگرفت.

در واقع کاهش تدریجی و غیرقابل رویت شدن ستارگان در افق مربوط به قوانین جوی و پرسپکتیو است نه انحنای زمین.

هر دانشجوی هنر می داند دید انسان نسبت به جهان بشکل یک هرم است بطوری که وقتی به انتهای یک راهرو نگاه میکنید به نظر میرسد که کف راهرو به سمت بالا آمده است،سقف راهرو به نظر میرسد به سمت پایین است و دیوار ها در مرکز دید ناظر محدود به یک نقطه به نظر میرسند.

البته ابعاد راهرو برای تمام طول آن ثابت باقی می ماند بطور مشابه وقتی خورشید،ماه،هواپیما یا ابر ها به نظر میرسند که در سمت افق پایین میروند وقتی که از ناظر دور میشوند در واقع ارتفاع از دست نمیدهند بلکه ارتفاع خود را حفظ میکنند فقط در دید ما آن ها درحال پایین رفتن هستند و فقط اینگونه به نظر میرسند. (بنابراین ارسطو نیز نتوانست اثبات کند زمین کرویست و بدون داشتن امکانات پیشرفته و کافی از رویداد ها نتیجه گیری نادرست کرده که متاسفانه امروزه همین دلایل ارسطویی و مبتدی در ذهن بسیاری از تحصیلکردگان وارد شده هرگز نمیتوان آن را از ذهنشان جدا کرد)

اراتوستن

قرن سوم قبل از ميلاد (حدود ۲۰۰۰ سال پیش) اخترشناس یونانی با حدود ۲ درصد خطا با استفاده از يك اصل هندسي ساده شعاع و محیط زمين را اندازه گرفت. او سر كتابدار موزه اسكندريه و نخستين كسي بود كه اندازه زمين را محاسبه كرد . وي متوجه شد كه در ظهر روز تابستاني آفتاب تابستاني ، ستون هاي عمودي در شهر سين (اسوان امروزی در مصر ) هيچ سايه اي نمي اندازد اما همان وقت در اسكندريه درشمال سین ستون های عمودي عقربه ساعت خورشيدي سايه مي اندازد . با اندازه گيري طول سايه و ارتفاع ستون ، وي تعيين كرد كه فاصله اسكندريه با سمت الراس ، ۷.۲ درجه استو از آنجايي كه اين رقم حدود يك پنجاهم ۳۶۰ درجه است پس فاصله اسكندريه تا سين ۵۰۰۰ استاديوم(مقياس آن زمان) پس محيط زمين بايد پنجاه برابرفاصله اسكندريه و سين باشد . سپس محيط زمين به دست آمد و به اين ترتيب قطر زمين به دست مي آيد كه فقط ۱۵۰ كيلومتر با ميزان فعلي تفاوت دارد.در آسوان (شهري كنار رود نيل) مشاهده مي شد كه ظهر روز اول تابستان چاه هاي عميق به وسيله نور خورشيد روشن مي شود و ميله هاي عمود روي زمين سايه ندارند. اراتستن در اسكندريه واقع در ۷۹۰ كيلومتري آسوان در همين روز به خصوص ميله هایی را به طور عمود روي زمين قرار داد و زاويه پرتو هاي خورشيد را با ميله اندازه گرفت. طبق محاسبات او اين زاويه ۷ درجه و ۱۲ دقيقه يا حدود ۰.۰۲ يك دوركامل دايره به دست آمد. چون زاويه به دست آمده با زاويه اي كه امتداد دو ميله يعمود در دوشهر آسوان و اسكندريه مي سازد برابر است در نتيجه شعاع زمين به دست ميآيد.

اراتستن

به عبارت دیگر اراتستن اشاره کرد که در ظهر در زمان انقلاب تابستانی در اسوان خورشید هیچ سایه ای ندارد و پرتو ها باید مستقیم به انتهای چاه برسند، در همین حال در اسکندریه یک میله فلزی عمودی ایستاده سایه قابل توجهی دارد.

با حساب طول سایه با فرض او از فاصله خورشید اراتستن محیطی از زمین نزدیک به عددی که منجمان خورشید مرکزی امروزه قبول دارند بدست آورد. حقیقت این است که اراتستن خورشید را میلیون ها مایل دورتر از زمین فرض کرد بطوری که پرتو های آن حتی در نقاط مختلف مانند اسوان و اسکندریه باید کاملا موازی منتشر شوند.

این فرض اشتباه منجر به نتیجه گیری اشتباه شد! با اندازه گیری زاویه خورشید در دو نقطه بر روی زمین بطور همزمان و حساب فاصله آن ها از یک دیگر ، قضیه فیثاغورث ارتفاع و ابعاد خورشید را نشان میدهد.با استفاده از این روش خورشید و ماه بار ها و بار ها محاسبه شده اند که قطری تقریبا برابر ۳۲ مایل و ارتفاعی نزدیک به ۳۰۰۰ مایل از سطح زمین بدست آمده است.

به عبارت دیگر آزمایش چوب اراتوستن نمیتواند درباره اندازه زمین به ما کمکی کند اما میتواند درباره فاصله خورشید به ما کمک کند. در آزمایش اراتوستن زمین یک کره و خورشید میلیون ها مایل دورتر فرض میشود و محاسبات هم در این باره با فرض کروی بودن و ۹۳ میلیون مایل فاصله خورشید است. با این حال، اگر ما از اطلاعات و داده های اراتوستن با فرض تخت بودن زمین استفاده کنیم میتوانیم فاصله تا خورشید را نشان دهیم که نزدیک به زمین است! بنابراین اراتوستن هرگز نتوانست اثبات کند زمین کرویست.(خورشید فاصله اش بسته به مدل زمین متفاوت است)

گالیله

در ۱۶۰۹ قهرمان بعدی کوپرنیسیزم، منجم ایتالیایی و فریماسون گالیلئو گالیله توجه اش به تلسکوپ جلب شد

توجه: مخترع تلسکوپ گاهی گالیله نامیده شده و گاهی از ابن هیثم ایرانی در این باره صحبت میشود که مخترع اولین تلسکوپ بوده است البته شخصی به نام هانس لیبرشی نیز ممکن است مخترع اولین تلسکوپ بوده باشد چون در برخی متون به او این نسبت را داده اند.

گالیله با تلسکوپ خود ادعا کرد که موفق به دیدن اجرام آسمانی ای در نزدیکی سیاره مشتری شده که آن را سه ستاره ثابت توصیف می کرد. او گمان می کرد که آن ها نقاط نورانی نامریی میشوند چرا که همیشه قابل رویت نبودند.

پس از ردیابی های مداوم این سه نقطه نورانی گالیله متوجه شد وقتی نمیتواند آن ها را ببیند احتمالا باید پشت مشتری پنهان شده باشند بنابراین آن ها ستارگان نامریی نیستند. او با خود گفت پس آن ها باید قمر های مشتری باشند همانطور که زمین یک قمر دارد. پس از این او ادعا کرد که این رصد او ثابت می کند مدل کوپرنیکی خورشید مرکزی حقیقت دارد و یکی از دلایل خورشید مرکزی را یافته است. او ادعا کرد زمین نیز باید یکی از سیارات باشد که به دور خورشید در حرکت است.

گالیله و اجداد ماسونی او همگی حامیان و مومنانی به مدل خورشید مرکزی بودند و همه چیز را برنامه ریزی کرده بودند. کاردینال بلارمین به گالیله نوشت:

“سیستم کوپرنیکی بدون مشاهدات فیزیکی و حقیقی برای چرخش زمین به دور خورشید نمیتواند مورد دفاع باشد”

با توجه به این گفته گالیله برای یافتن شواهدی از حرکت زمین دست به کار شد و امیدوار بود تا شواهدی برای حرف خود پیدا کند. بعد از مدتی او ادعا کرد که جزر و مد بر اثر حرکت زمین به دور خورشید پدید می آید. او استدلال کرد که این حرکات فرضی زمین باعث پدید آمدن جزر و مد میشود و این مدرکی است که ثابت می کند زمین به دور خورشید در حرکت است اما از بخت بد او ایده او مورد پذیرش نبود و به آسانی توسط هم عصران وی ثابت شد که او اشتباه می کند.

آن ها گفتند اگر علت پدید آمدن جزر و مد حرکت زمین است پس ما هر روز باید شاهد جزر و مد های شدیدی باشیم زیرا زمین مدام در حرکت است و البته اگر اینگونه باشد همه چیز باید تحت تاثیر این حرکت قرار بگیرد نه فقط آب ها و همه چیز باید از زمین به بیرون پرتاب شود.

ابوریحان بیرونی

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی (زادهٔ چهارده شهریور سیصدو پنجاه دو خورشیدی، کاث، خوارزم – درگذشتهٔ بیستو دو آذر چهارصدو بیستو هفت، غزنین)، دانشمند و ریاضی‌دان،ستاره‌شناس، تقویم‌شناس، انسان‌شناس،هندشناس، تاریخ‌نگارِ بزرگِ ایرانی وهمه‌چیزدان در سدهٔ چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را بزرگ‌ترین دانشمندِ مسلمان و یکی از بزرگ‌ترین دانشمندانِ ایرانی در همهٔ اعصار می‌دانند.همچنین او را پدرِ انسان‌شناسی وهندشناسی می‌دانند.

وی به زبان خوارزمی، زبان فارسی، زبان عربی و زبان سانسکریت مسلط بود و با زبان یونانی باستان، عبری توراتی و زبان سریانیآشنایی داشت. بیرونی یک نویسندهٔ بی طرف در نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گونه‌گون بود و به‌پاسِ پژوهش‌های قابلِ توجه‌اش، با عنوانِ اُستادشناخته شده است. حال نظر ابوریحان بیرونی درباره آسمان!

فلک(آسمان) چیست؟

گنبد آسمان از نظر ابوریحان بیرونی: جسمی است چون گوی گردنده اندرجای خویش! و اندرمیان او چیز هاست که حرکت ایشان بسرشت خویش بخلاف حرکت فلک است، و ما اندر میان اوییم! و او را فلک نام کردند از بهر حرکت او که کرده است همچون حرکت بادریسه!

سما چیست؟

این نام به عربی بر آن چیز افتد که زبر تو باشد و بر تو سایه کند چون ابر، و چون بام خانه. ولکن مطلق نبود، که بدان چیز منسوب کرده بود! و چون بچیزی منسوب نبود نام عالم بود و آن فلک است که گفتیم و پارسیان آن را آسمان نام کردند یعنی مانند آس از جهت حرکت کردن آن!

برگرفته از کتاب التفهیم نوشته ابوریحان بیرونی! در این کتاب چرخش خورشید نیز ذکر شده! (البته ابوریحان بیرونی اشتباهاتی هم در برخی موارد داشت به خصوص نظرش درباره ماه)

ابوریحان به گنبد آسمان باور داشته اما زمین را یک کره در مرکز جهان میدانست. از جایی که ابوریحان بیرونی به زبان یونانی مسلط بوده بنابراین میتوان نتیجه گرفت به احتمال زیاد تحت تاثیر شدید اعتقادات یونانیان درباره کرویت زمین قرار گرفته و به آن باور پیدا کرده است.

در زیر مدل ابوریحان بیرونی از زمین و اجرام آسمانی را در کتاب التفهیم میبینید:

زمین مرکزی در دیدگاه ابوریحان بیرونی! ذکر شده در کتاب التفهیم به فلک خورشید و ماه به دور زمین دقت کنید
مدل ابوریحان بیرونی از زمین و سیارات و ماه و خورشید! البته او ماه و خورشید را چون گرد می دید کروی فرض کرده.

اکثر دانشمندان ایرانی و خارجی در گذشته معتقد بودند زمین تخت است اما کسانی نیز بودند که به زمین مرکزی (زمین کروی ثابت و بدون حرکت در مرکز جهان) باور داشتند که البته تا جایی درست است اما درباره شکل زمین دچار اشتباه شدند.

همچنین نکته جالب درباره اسطرلاب این است که با توجه به یک زمین تخت و ثابت مورد استفاده قرار میگرفت و حتی امروزه نیز میتوان از آن استفاده کرد.

اُسطُرلاب از ابزارهای قدیم نجوم و طالع‌بینی است. اسطرلاب وسیله‌ای در نجوم رصدی بوده و اکنون بیشتر برای کاربردهای آموزشی بکار می‌رود. اسطرلاب رایج و معمولی دستگاه و صفحه مدور فلزی است که از جنس برنز یا برنج و یا از آهن و فولاد و یا تخته به طرز بسیار دقیق و ظریف و مستحکمی ساخته شده و برای مطالعات و محاسبات کارهای نجومی از قبیل پیدا کردن ارتفاع و زاویه آفتاب، محل ستارگان و سیارات و منطقه البروج و به دست آوردن طول و عرض جغرافیایی محل در تمام مدت شبانه روز و فصول مختلف سال بکار برذه می‌شود.

در زمان گذشته از اسطرلاب با اینکه به زمین تخت،ثابت و مرکز دنیا معتقد بودند استفاده میکردند و امروزه نیز اسطرلاب به درستی کار می کند. اسطرلاب بر اساس یک زمین تخت و ثابت در مرکز جهان طراحی شده بود و مطابق یک زمین کروی درحال حرکت با سرعت های سرسام آور نیست. اسطرلاب ثابت میکند زمین ثابت و ستارگان به دور زمین درحال چرخش هستند. همانطور که میبینید اسطرلاب مانند یک دیسک تخت ساخته شده و اجرام آسمانی را بر فراز آن کشیده اند و حرکت های آن هارا محاسبه و پیش بینی میکنند.

به جز عکس زمین بصورت توپ، به توضیحات دقت کنید که اسطرلاب فقط در صورتی که زمین مسطح باشه قابل استفاده هست و بعد از صد ها سال جایگاه ستاره ها تغییر نمی کنند و فصول کاملاً مشخص هستند.

رمز فایل، در صورت وجود :

درباره بهرام

بهرام
زمان خود را به بهتر کردن خود با مطالعه نوشته های دیگران اختصاص دهید. بنابراین شما به سادگی آنچه را بدست می آورید که دیگران سخت برای آن زحمت کشیده اند.

همچنین بررسی کنید:

بمب اتمی

دروغ بودن سلاح هسته ای – (قسمت 10) برجام

فکر می کنید که چرا ایران در موضوع برجام پای کشور ژاپن را وسط کشیده …

3 دیدگاه

  1. Avatar

    مثل همیشه قوی وعالیی

  2. Avatar
    حمیدرضا نظری

    مرسی آگاهی ناب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + 17 =

Translate »