نقدی بر آیین شیطان پرستی زرتشت
در این مقاله قصد داریم با استناد بر جملات اوستا (توهمات زرتشت) ، اثبات کنیم که این یک کتاب شیطان پرستی است و به هیچ وجه در این آیین انسانیت و عقل و شرافت و انسانیت جایگاهی ندارد و زرتشتیان دروغگو ترین و فریبکار ترین گروه های جامعه هستند که حقایق بسیاری را درمورد کتاب های نامقدسشان پنهان میکنند.
با تشکر از گروه پروژوهشی آرتا artairani.com – که با تهیه کردن اسکرین شات ها و گرد اوری برخی از مطالب زرتشتیان به سریعتر ایجاد شدن این مقاله کمک کرده اند.
پیشگفتار.
سوره اعراف :
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ 179
و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى جهنم آفريده‌ايم. [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى‌كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‌بينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه ترند. [آرى،] آنها همان غافل‌ماندگانند.
سوره الانفال :
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ 22
بدترین جانوران نزد خدا کسانی هستند که (از شنیدن و گفتن حرف حق) کر و لالند درحالی که هیچ از عقل استفاده نمی‌کنند.
اثبات متنبی بودن (متنبی=مدعی دروغین پیامبری) و دجال بودن زرتشت (لعنت الله علیه) :
نام کتاب : الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) جلد دوم ص345 (نسخه عربی/اصلی)
بخش مهم و مرتبط به طور کامل (درخصوص زرتشت و ازدواج محارم در میان ایرانیان):
مردی زندیق از امام جعفر صادق پرسيد : از بین مجوس (ایرانیان) بفرماييد كه آيا خداوند بر ايشان پيامبرى مبعوث فرمود ؟ زيرا من در میان ايشان كتابى محكم و مواعظى رسا و مثالهايى شافى يافته‌ام ، و نيز آنان به ثواب و عقاب معتقد و برخوردار از دستوراتى دينى بوده و همه آن را رعايت مىكنند .
امام صاق علیه السلام در پاسخ فرمود : هيچ امّتى نيست مگر اينكه در ميانشان انذار دهنده اى بوده ، و در ميان ایرانیان نيز پيامبرى با كتاب مبعوث شده ، ولى هر دو مورد انكار قوم واقع شدند .
مرد زندیق پرسيد : او كه بود ؛ زيرا مردم فكر مىكنند او خالد بن سنان بوده ؟
امام فرمود : خالد ؛ عربى بدوى بوده ، نه پيامبر ، و اين ادعا که خالد نبی بوده چيزى است كه مردم نا اگاه مىگويند .
مرد زندیق مجدد پرسيد : آيا زردشت پیامبر بوده ؟
امام جعفر صادق علیه السلام در پاسخ فرمود : زردشت با زمزمه (یعنی كلامى نامفهوم و دور از عقل و مخالف حقّ) به نزد ايشان (=مردم سرزمین پارس) آمد و (و به دروغ) ادّعاى نبوّت كرد ، پس گروهى به او ايمان آوردند ، و گروهى منكرش شده و او را از شهر رانده و بيرون كردند و در همان جا خوراک درندگان بیابان شد
پرسيد : بفرماييد آيا در تمام دهر مجوس به حقّ نزديكتر بوده يا عرب ؟ .
فرمود : عرب ها در زمان جاهليّت (پیش از اسلام) به دين حنيفى نزديكتر بودند تا مجوس ، زيرا مجوس به تمام انبياء كافر و منكر كتب ايشان بود ، و هيچ اعتقادى به براهين اينان نداشته و از سنّتها و آثارشان نيز پيروى نكردند ، و نيز كيخسرو پادشاه مجوس در دهر أوّل سيصد نفر از انبياء را بقتل رساند ، و مجوس پس از جنايت غسل نمىكرد ، و عرب از آن غسل مىكرد ، و اين عمل از پاكترين قوانين حنيفيّه است ، مجوس ختنه نمىكرد و عرب انجام مىداد ، و آن از سنّتهاى انبياء مىباشد ، و اوّلين فردى كه ختنه كرد حضرت إبراهيم خليل الله بود ، و مجوس مردگان خود را غسل نمىداد و كفن نمىكرد ، ولى عرب همه را رعايت مىكرد ، مجوس را عادت بر اين بود كه مردگان خود را به صحرا و بيابان مىانداخت ، ولى عرب در قبر مدفون ساخته و بخاك مىسپرد ، و اين همان شيوه و سنّت انبياء بود ، زيرا نخستين فردى كه برايش قبرى حفر شد حضرت آدم أبو البشر بود كه به خاك سپرده شد ، و مجوس نزديكى با مادران و نكاح با دختران و خواهران را جايز مىدانست و عرب همهء آنها را تحريم كرده بود. مجوس منكر خانه ی خدا بوده و نامش را خانهء شيطان گذارده ، و عرب آهنگ آن كرده و تعظيمش مىكرد و مىگفت : « خانهء پروردگار ما » ، و به كتب تورات و انجيل معتقد بود و از أهل كتاب پرسش نموده و از همانها مىگرفت ، و قوم عرب در همهء اسباب از مجوس به دين حنيف نزديكترند .
زنديق گفت : دليل مجوسیان در نزديكى با خواهر همان سنّت حضرت آدم است .
امام فرمود : دليلشان در نزديكى دختر و مادر خودشان چيست با اينكه خود حضرت آدم آن را تحريم نموده ، و نيز نوح و إبراهيم و موسى و عيسى و ساير انبياء ، و هر آنچه از جانب خدا آمده ؟ ! .
زندیق پرسيد : براى چه خداوند شراب را حرام كرد كه لذّتى بالاتر از آن نيست ؟
امام فرمود : الله آن را ممنوع كرد چون أمّ الخبائث است ، و رأس هر بدى ، زيرا بر شارب خمر ( مست ) لحظه اى مىآيد كه عقل از او گرفته شده و خدايش را نمىشناسد ، و دست خود به هر معصيت و گناه آلوده مىسازد حتّى از هتك حرمت محارم را نيز ابايى ندارد ، و زمام و مهار فرد مست بدست شيطان است ، اگر او را فرمان به سجدهء بتها نمايد همان كند ،و هر كجا كه او را بكشد اطاعت مىكند .
زندیق پرسيد : چرا خداوند خون ريخته شده را حرام ساخت ؟
امام فرمود : زيرا قساوت مىآورد و رحم را از قلب مىگيرد ، و بدن را عفونى و رنگ را تغيير مىدهد ، و بالاترين علَّت در مرض جذام همان خوردن خون است .
زندیق پرسيد : خوردن غدّه چه ؟ – امام فرمود : آن نيز موجب جذام است .
زندیق پرسيد : مردار را چرا حرام كرد ؟ – امام فرمود : به جهت تفاوت حيوان ذبح شده بنام الله با مردار است ، و خون در مردار جمود يافته و به بدن باز مىگردد ، و همان گوشت را سنگين و غير لذيذ مىكند زيرا گوشت با خون آميخته است .
زندیق پرسيد : ماهى مرده روى آب براى چه تحريم شده ؟ فرمود : حلال شدن ماهى اين است كه زنده از آب خارج شده تا بميرد ، زيرا ماهى و ملخ دريايى خون [ جهنده ] ندارند .
زندیق پرسيد : چرا زنا را حرام كرد ؟
امام فرمود : زيرا رهاوردى جز فساد و بهم خوردن مواريث و قطع نسب ندارد ، چون در آن حالت هيچ زنى نمىداند چه كسى او را باردار كرده ، و نه فرزند مىداند پدرش كيست ، در نتيجه هیچ قوم و خويشى نخواهد داشت.
زندیق پرسيد : چرا لواط را حرام كرده ؟ فرمود : اگر نزديكى با پسران آزاد بود ديگر مردها توجّهى به زنان نمىكردند و نسل بريده مىشد (و انسانها منقرض و بی فرزند میشدند) و خلقت زنان عبث (بیهوده و بی فایده) میشد و در اين جواز ( لواط ) فسادى بزرگ نهفته است .
نام کتاب : الاحتجاج – ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 234 تا 238
امام صادق (علیه السلام) در خصوص حرام بودن گوشت پیامبران و معصومین برای حیوانات درنده فرمود :
بخت‌النّصر (مردی که یهودیان را اسیر کرده بود) وقتی که به بابل آمد و در آنجا شهری بنا و چاهی حفر کرد و دانیال (علیه السلام) را به همراه یک مادّه شیر، درون آن فرستاد. مادّه شیر شروع کرد به خوردن گِلِ چاه (ولی به پیامبری که با دستور خدا آمده بود حمله نمیکرد) و دانیال (علیه السلام) هم از شیر آن موجود میخورد تا زنده بماند و مدّتی در این وضعیّت به سر برد تا اینکه خداوند به پیامبری که در بیت‌المقدّس بود (ارمیا علیه السلام) ، وحی کرد که این غذا و نوشیدنی را به نزد دانیال (علیه السلام) ببر و سلام مرا به او برسان. گفت: «پروردگارا! دانیال (علیه السلام) در کجاست»؟ فرمود: «در چاهی در بابل، در فلان مکان». پس به نزد او رفت و در چاه نگریست و گفت: «ای دانیال (علیه السلام)! گفت: «بله، ای صدای ناآشنا»! گفت: «پروردگارت بر تو سلام کرده و برایت غذا و نوشیدنی فرستاده است». و آنها را برایش به درون چاه فرستاد. دانیال (علیه السلام) گفت: «حمد و سپاس خدای را که آن‌کس که او را فراخواند، ناامید نمی‌گرداند. حمد و سپاس خدای را که هرکس که بر او توکل کند خدا برایش کافی است. حمد و سپاس خدای را که آن‌کس که او را یاد میکند از یاد نمی‌برد. حمد و سپاس خدای را که آنکه او را می‌خواند، [از درگاه خود] ناامید برنمی‌گرداند. حمد و سپاس خدای را که هرکسی که به او اعتماد کند، او را به دیگری واگذار نمی‌کند. حمد و سپاس خدای را که پاداش احسان را با احسان می‌دهد. حمد و سپاس خدای را که پاداش صبر را با نجات‌بخشیدن می‌دهد. حمد و سپاس خدای را که هنگام بدبختی‌مان، سختی‌ها را از بین میبرد. حمد و سپاس خدای را که هنگامی‌که امیدمان از همه‌جا قطع میشود، [او] تکیه‌گاه ماست. حمد و سپاس خدای را که هنگامی که از اعمال خود ناامید می‌شویم، [او] امید ماست. [در همان زمان] بخت‌النّصر در خواب دید که سرش از آهن، پاهایش از مس و سینه‌اش از طلا بود. خواب‌گزاران را فراخواند و به آنان گفت: «در خواب چه دیدم»؟ گفتند: «نمی‌دانیم ولی آنچه را که دیدی برایمان تعریف کن». گفت: «من از فلان زمان، به شما دستمزد و مستمرّی می‌دهم و [حال آنکه] شما نمی‌دانید که در خواب چه دیدم»؟! پس دستور قتل آنها را صادر کرد و [سپس] آنان را کشتند. برخی از کسانی که نزد او بودند به او گفتند: «اگر کسی علمی در این زمینه داشته باشد، کسی است که در چاه عمیق است؛ چراکه مادّه شیر، به او حمله نکرده است و گِل میخورد و به او شیر می‌دهد». او گروهی را به دنبال دانیال (علیه السلام) فرستاد و گفت: «در خواب چه دیدم»؟ گفت: «دیدی که سرت از آهن است؛ پاهایت از مس و سینه‌ات از طلا می‌باشد». گفت: «این چنین دیدم؛ تعبیر آن چیست»؟ گفت: «مُلک تو از بین خواهدرفت و تو تا سه روز آینده کشته خواهی‌شد؛ یک مردی که اهل سرزمین فارس است تو را خواهدکشت».
بخت‌النّصر گفت: «دورتادور من هفت شهر است. بر در هر شهری نگهبانانی وجود دارد و به آن اکتفا نکردم و یک مرغابی از مس (نوعی زنگ و هشدار)، بر در هر شهر گذاردم و هیچ غریبه‌ای وارد نمیشود مگر اینکه [آن زنگ هشدار] بر او فریاد برآورده و همه را آگاه میکند تا او را دستگیر کنند». دانیال (علیه السلام) به او گفت: «مسئله همانگونه است که به تو گفتم». پس سوارکاران را به راه انداخت و گفت: «هرکس را که دیدید، بکشید و هیچ‌کسی را زنده نگذارید». دانیال (علیه السلام) نزد او (بخت‌النّصر) نشسته‌بود. او به دانیال (علیه السلام) گفت: «در این سه روز از پیش من نمی‌روی؛ اگر این سه روز بگذرد و من سالم باشم، تو را خواهم‌کشت». هنگامی‌که [بخت‌النّصر] در روز سوّم، شب را بیدار بود، اندوه او را فرا گرفت. پس خارج شد و با غلامی از فارس روبرو شد که به فرزندش خدمت می‌کرد و [این درحالی بود که] او نمی‌دانست که این غلام، اهل فارس است. پس شمشیرش را به او داد و گفت: «ای غلام! هرکس را دیدی، بکش و حتّی اگر مرا یافتی، مرا [نیز] بکش. بنابراین غلام شمشیرش را گرفت و با آن ضربه‌ای به بخت‌النّصر وارد آورد و او را کشت. [پس از این ماجرا]
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۳۲۰ – تفسیر القمی، جلد۱، ص۸۶/ البرهان/ نورالثقلین
نکته مهم : حرام بودن گوشت پیامبران بر حیوانات درنده :
✅براساس کلام الله و فرمایشات معصومین علیهم السلام ، ما میدانیم که گوشت انبیاء بر زمین و درندگان حرام است، و وحوش بر اساس نص صریح قرآن خاضع و مطیع انبیاء هستند و گوشت پیامبران بر حیوانات درنده حرام است
👈چنانکه خداوند در قرآن در باره یوسف و سلیمان و … آیات زیادی نارل فرموده است و بیان کرده که همه حیوانات اهلی و درنده ، تسلیم و مطیع پیامبران بودند!.
در نتیجه ، از این جمله که آیت الله العظمی امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: (پس زرتشت را بیرون کردند، تا این که در بیابان طعمه ی درندگان شد) این نکته مشخص می شود که زردتشت پیامبر نبوده است و یک مدعی دروغین همانند دجال است ، در غیر اینصورت ، اگر پیامبر بود حیوانات درنده او را تکه پاره نمیکردند و نمیخوردند ! .
توهم توحیدی بودن ائین زرتشت :
🔴مری بویس،ایران شناسی که حدود یه سال بین زرتشتیان ایران زندگی کرد،یکتاپرستی زرتشتی را بر اساس متون و سنت زرتشتی رد کرده و این اتفاق را کار غربیها معرفی می کند
🔻وی می نویسد:
▪️نسبت دادن توحید به زرتشت و اینکه آفریننده اهریمن نیز اهورامزدا بوده، نتیجه تفسیر غلط و نادرست گاتها توسط محققان غربی بوده است که از الگوی زروانیگری به آن رسیده بودند و تا پیش از سده نوزدهم میلادی که پژوهشگران آلمانی آن را عرضه داشتند درهیچ کجا سابقه نداشت.
این یکی از مواردی است که پژوهشگر مسیحی که به رغم نیت خیر،سخنان زرتشت را به خطا تعبیر وتفسیر کرده اند. پژوهشگران مسیحی از آن رو که ثنویت در دین مسیح مردود شناخته شده بود از فرط احترامی که برای زرتشت داشته اند رغبت نداشتند به او نسبت اعتقاد به ثنویت را دهند.این تعبیر خطا و نادرست از آیین زرتشت نتایج وخیمی برای مطالعات کیش زرتشت به بار آورد.بر این اساس بود که پژوهشگران غربی این نظریه بانفوذ را مطرح ساختند که پیروان زرتشت از درک تعلیمات زرتشت از همان روز اول عاجز بوده و آن را بد درک کرده و نیازمند بوده اند تا اروپاییان در این زمینه آنان راتعلیم دهند.محققانی که این نظریه را پذیرفته بودند درمطالعات زرتشتی خود آنچه درمنابعی چون اوستای متأخر یا ترجمه های پهلوی از نسک های مفقود اوستا آمده بود ندیده گرفتند.(پاره ای از این منابع را زیرعنوان کلی اما نادرست”کتابهای سده نهم”طبقه بندی کرده بودند)
انبوه اعتقادات وفرایض سنتی زرتشتیان را نیز با بی اعتنایی بیشترنادیده گرفتند
✅مقاله معروفی از دکتر شروو با این موضوع
Zarathustra: A Revolutionary Monotheist?
زرتشت یک یکتاپرست انقلابی ؟
🔻در این مقاله مفصل دکتر شروو ادعای یکتاپرستی و اصلاحات زرتشت را رد می کند و چنین تفکری نسبت به زرتشت را کار محققین غربی می داند.
➕مثلا در بخشی از این‌مقاله به دستکاری در ترجمه ها و مفاهیم زرتشتی توسط محققان اشاره می کند
Another way of maintaining Zarathustra’s monotheism in the face of the ….
یکی دیگر از راه‌های حفظ توحید زرتشت در برابر شواهد فراوان مبنی بر شرک بودن آن، دستکاری زبان و ترجمه‌ها بود.
➕ایشان بعد از توضیحات و دلایل مختلف می‌نویسد
I think we can state with conidence that there was no revolutionary reformer, hence no reform or monotheism,…
من فکر میکنم می‌توانیم با اطمینان بگوییم که هیچ اصلاح‌طلب انقلابی، اصلاح یا توحید و در نتیجه توحید انقلابی در ایران باستان وجود نداشته است.
The pantheon was never eliminated, and Zoroastrianism,…
پانتئون(چند خدایی) هرگز حذف نشد، و زرتشتیان، دست کم به نوعی، در طول تاریخ خود یک دین چند خدایی باقی ماند.
✅تفاوت الله (پروردگار حقیقی) با اهورامزدا (یک خدای دروغین)
🕋الله : هرگز دیده نمی شود(قرآن، سوره اعراف آیه 143)
📖قالَ لَن ترانی : خداوند گفت هرگز من را نخواهید دید
📌جالب است بدانید که در این آیه شریفه عبارت «لَنْ تَرانی» به کار برده شده است که از لحاظ زبان شناسی تخصصی واژه «لن» برای نفی ابد است، از این‌رو؛ ترجمه «هرگز مرا نخواهى دید» برای این مناسب است که دلالت میکند خداوند هرگز دیده نمیشود چه در دنیا و چه در آخرت
🔥اهورامزدا : زرتشت، من در آغاز آفرینش بوده ام و اهورامزدا را با چشم خود دیده ام
هات 43 بند 5
🔹حتی در هات 33 بند 6 زرتشت آرزوی خود را دیدار و همپرسگی با زرتشت بیان می کند😂🤣
معنای همپرسگی : شريك، زوج، زوج قرين، زوجة، شارك
🔹🔹 در متون دینی پهلوی نیز مطرح و بیان شده است که زرتشت هفت بار به دیدار با اهورامزدا نایل می شود 😳(وزیدگی های زادسپرم، فصل ۲۳، بند ۱ تا ۸)
🕋الله : فرزند ندارد (قرآن، سوره توحید آیه 2)
لم یلد و لم یولد
🔥اهورامزدا :صاحب دختر و پسر است
در گاتها هات 31 بند 8، هات 45 بند 4 و هات 47 بند 2 اهورامزدا پدر وهومنه (بهمن یا منش نیک)، آرمیتی (اسفند) و اشه(اردیبهشت) است
👈نکته جالب در هات 45 بند 4 این است که اشاره می کند آرمیتی (اسفند) دختر اهورامزدا است.
🕋الله :کسی هم تراز و هم کفو الله نیست (قرآن، سوره توحید آیه 3)
🔥اهورامزدا : ایزد مهر از لحاظ ارج و منزلت هم مرتبه با اهورامزدا و سزاوار ستایش هم پایه با اوست (مهر یشت بند 1)همچنین ایزد مهر همانند اهورامزدا لقب ویژه اهورا /اهوره دارد (بند 25 و 69)دانای کل است (بند 44)
🕋الله : لیس کمثله شیء: هیچ چیزی شبیه به خدا نیست (قرآن، سوره شوری آیه 11)
🔥اهورامزدا (یک جن یا شیطان که بعنوان خدا معرفی میشود در ائین زرتشتی) : دارای تصویر جسمانی انسانی است به گونه ایی که در زمان ساسانیان بارها تصویر اهورامزدا را در سنگ نگاره ها حکاکی می کردند مانند سنگ نگاره اردشیر بابکان که در لینک پایین مشاهده می کنید و اهور مزدا را سوار بر اسب در سمت راست مشاهده می کنید
جالب‌تر آنکه زرتشت در اوستا در هات 36 بند 6 بیان می کند که اهورامزدا زیباترین پیکر و اندام (جسم) را در میان پیکرها دارد 😐
ادله ای برای آتش پرست بودن زرتشتیان:
🔻زرتشتیان مدعی هستند که آتش برای آنها صرفا نماد روشنایی و قبله را دارد.
اما در مطلب زیر نشان داده می شود که چنین نیست:
▫️در اوستا (در یسنا و خرده اوستا) نیایش مخصوصی برای آتش وجود دارد
بخش هایی از این نیایش نشان می دهد که زرتشتیان دقیقا از آتش طلب رزق و روزی دارند و حتی بر آتش سجده می کنند. به صراحت اعلان داشته اند که خود آتش را ستایش و نیایش می کنند و حتی مقام ایزدی برای آتش قائل شده و آن را پسر اهورامزدا می دانند.
🔹در یسنا، هات 62 که مخصوص نیایش آتش(آذر) است، داریم :
▪️بند 1: … ای پسر اهورامزدا، تویی برازنده ستایش و برازنده نیایش، باشد که تو بستایش برازنده و به نیایش برازنده شوی.
▪️در بند 4 از آتش(آذر) پسر اهورامزدا گشایش و زندگی آسان را طلب می کنند
▪️در بند 6 از آتش (آذر) کامروایی را خواستار هستند
🔹همچنین در خرده اوستا نیایش مخصوصی به نام نیایش آتش داریم که در آنجا مجدد اشاره می کند
▪️که ای آتش(آذر) ، عزیز اهورامزدا، تو برازنده ستایشی و برازنده نیایش
▪️به صراحت از آتش روزی فراوان، زندگی آسوده، دین آگاهی، پارسایی، و… را خواستار هستند
▪️همچنین بیان می دارد که ای آتش عزیز اهورامزدا برای نورت نماز می برم (سجده می کنم)
🔹🔹زرتشت در گاتها هات 43 بند 9 به صراحت اعلام می کند که نماز بر خود آتش (آذر) می خواند
🔹در منابع دینی آنها حتی سفارش شده که هر زرتشتی روزی سه بار به آتشکده برود و نیایش آتش را بخواند(اندرزنامه موبد مهرسپندان)
تصور زرتشتیان از شکل خدای دروغینشان اهورا مزدا همان تصویری است که از حوروس Horus و رع Ra در خدایان مصری و آئین شیطان پرستی قابیل (کابالا/قابالا / قبّالة) وجود دارد
علاوه بر مطالب فوق ، ما مسلمانان با توجه به آیات قرآن و کلام پیامبر و اهل بیت ایشان میدانیم که جنیان از آتشی بی دود خلق شدند ، و ابلیس نیز نوعی جن بود.
ودر کتاب تفسیر البرهان آمده است که :
ابلیس به نزد قابیل می رود و آن را بسوی خودش جذب میکند و به قابیل میگوید که در بین فرزندانت اتش پرستی را رواج بده و بسوی ان سجده کنید و…
اما چند نسل بعد ، از میان فرزندان و نوادگان قابیل ، مردی که در نزد مردم محبوب بود میمیرد و آن در مقام پادشاهی بود و شیطان در شکلی شبیه به انسان وارد میشود و میگوید تکه سنگی بیاورید تا چهره پادشاهتان را حکاکی کنم و شما یاد بگیرید و غیره …
و در اخر آن شیطان مجسمه پادشاه را میسازد و مردم به محض دیدن مجسمه بی اختیار گریه کرده و خوشحال شدند و عده ای روبه مجسمه به امر شیطان تعظیم کرده و سجده کردند و…
بنابرین در طول مدت کوتاهی در آئین شیطان پرستی قابیل (قبالة/قابالا/کابالا) بت پرستی نیز به آتش پرستی ابتدایی افزوده شد و این حرکت شیطان برای تحقیر هرچه بیشتر بنی بشر بوده و تمامی آیین های شیطان پرستی به ساختن آتشگاه /آتشکده و بت خانه دستور میدادند و برای پرستش آتش یا خورشید یا بت(مجسمه) هزاران دروغ و توجیهاتی غیر عقلانی میاوردند
سایت ادیان نت در مورد جن پرست بودن زرتشتیان مطلبی منتشر کرده است که در ادامه مشاهده میکنید:
در کتاب مقدس زرتشتیان و در دعاهای روزانه زرتشتی، ایزد بهرام (وَرَهرام) ستایش شده و حتی مورد پرستش قرار می‌گیرد. وقتی از زرتشتیان می‌پرسیم که این ایزد بهرام (ورهرام) و بقیه ایزدان چه هستند، پاسخ می‌دهند: ایزدان همان فرشتگان هستند. اما طبق کتاب زرتشتیان و هم طبق قرآن، ایزدان، جن هستند. نه فرشته.
پایگاه جامع فرق، دیان و مذاهب_ کتاب دین زرتشتی، اوستا نام دارد. در بخش‌های مختلفی از اوستا، به ویژه در یشت‌ها، برخی موجودات به نام بهرام، تیشتَر، آناهید و… مورد ستایش و حتی پرستش قرار می‌گیرند. جالب است که در خرده اوستا و در دعاهای روزانه و نیایش‌های زرتشتی (که حتی امروزه هم توسط زرتشتیان در مراسم‌ها خوانده میشود) این نیایش و پرستش وجود دارد.
برای نمونه در خرده اوستا در دعای برَساد (که از نیایش‌های رایج بین زرتشتیان است) ایزد بهرام (یا همان وَرَهرام) ستایش شده است.[1] همچنین در اورمزد یَشت، باز هم بهرام ستایش شده است.[2] حتی در اوستا یک فصل مختص به ستایش و نیاش و پرستش بهرام (ورهرام) است.[3] در همین بهرام یشت، بند 5 آمده که زرتشتیان بر بهرام نماز میگذارند. او بارها در اوستا “پرستش” شده است. در مهریَشت اوستا هم از بهرام ستایش شده و آمده که بهرام مغز دشمنان خود را متلاشی کرده و کمر آنان را در هم می‌شکند و به گونه‌ای مخالفین خود را می‌کشد که مو و پوست و خون و گوشت آنان در هم آمیخته شود.[4] بهرام به صورت‌های مختلفی ظاهر میشود. مثلا به صورت یک گاو زرد گوش! و به صورت یک شتر پرنده! اما جالب‌تر آنکه ایزد بهرام به شکل یک گراز تیزچنگال خال خالی که پرواز هم میکند هم درمی‌آید و ظاهر میشود.[5] بهرام شاخ هم دارد.[6]
وقتی از زرتشتیان می‌پرسیم این ایزدان (که بهرام هم جزو آنان است) چه هستند؟ پاسخ می‌دهند اینها فرشتگان و فرزندان اهورامزدا هستند. ولی ما می‌بینیم که بهرام و دیگر ایزدان، فرشته نیستند. بلکه جن هستند. این توصیفات درباره بهرام (آن ظاهر و آن رفتارها) همان توصیفاتی است که مسلمانان درباره اجنه و شیاطین دارند. موجوداتی که می‌توانند به شکل‌های مختلفی دربیایند و در آن سطح از افروختگی و کینه! در حقیقت واضح و روشن است که بهرام – با آن همه ستایشی که از او در اوستا شده – یک جن است.
اما جالب است که قرآن هم بر جن پرستی زرتشتیان صحه گذاشته است. قرآن میگوید کسانی که به گمان خود فرشتگان را می‌پرستند در حقیقت اجنه را عبادت میکنند. نه فرشتگان را: «وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ. [سوره سبأ: 40-41] روزی که خداوند همه آنان را بر می‌انگیزد، سپس به فرشتگان میگوید: آیا اینها شما را پرستش میکردند؟ آنها می‌گویند: خداوندا تو منزّهی (از اینکه همتایی داشته باشی). تنها تو ولیّ ما هستی، نه آنها؛ (آنها ما را پرستش نمیکردند) بلکه جنّ را پرستش می‌نمودند؛ و اکثرشان به آنها ایمان داشتند».
پی‌نوشت:
[1]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران: 1354، ص 16.
[2]. همان، ص 51.
[3]. همان، ص 115-134.
[4]. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه، تهران: نشر مروارید، 1391، ج 1، ص 370. (مهر یشت، بند 70-73).
[5]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، همان، ص 117-119. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه،همان، ج 1، ص 370. مهر یشت، بند 70-73.
[6]. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه، ج 1، ص 436. بهرام یشت، بند 25.
به نقل از : www.adyannet.com/fa/news/30903
ازدواج محارم در آئین شیطانی زرتشت:
در ابتدای این مقاله فرموده امام صادق علیه السلام را بازگو کردیم و حال مجددا به آن اشاره میکنیم که امام صادق علیه السلام (عالم کل علوم) فرمودند در آیین زرتشت ازدواج محارم وجود دارد ((معادل زرتشتی= خویدوده)) یعنی خواهر و برادر ازدواج میکنند و گاهی پسر با مادر خویش !!! بنابرین رسما زرتشت امر میکند به ایجاد کردن دیوانه خانه ! نکته دیگر این است که در حکومت جمهوری ایران در قوانین تصریح شده است که ازدواج محارم مطلقا ممنوع است که برای زرشتیان نیز با عنوان قوانین محدود کننده شناخته میشود. در نتیجه زرتشتیان داخل ایران نمیتوانند با محارمشان ازدواج کنند چراکه قانون جمهوری ایران جلوی انان را می گیرد و مجازات سختی خواهند داشت.
در پایین کتابی کامل وجود دارد که با گرداوری کردن مطالب مرتبط با خویدوده در کتب نامقدس زرتشتیان ، اثبات کرده است که ازدواج محارم به طرز وحشتناکی در میان زرتشتیان دارای اعتبار است و جزوی از احکام غیر قابل جداسازی است!
پرسش : ‹اگر خودیده (ازدواج با محارم) میان زرتشتیان رایج بوده، چطور نسل ایرانی از بین نرفته؟›
پاسخی سخت بر تحریفگران و منکران خودیده:
🔻جناب نوادری درباره دلیل بسیاری از باستان ستایان، مبنی برین که اگر ازدواج محارم رایج بوده است، چگونه نسل ما از میان نرفته است در تحلیلی زیبا می‌نویسد:
ایشان (شاپور شهبازی) در هنگام نقد شواهد میگوید: ((دسته ای به کلی عاری از حقیقت اند، مانند آنها که ازدواج با محارم را رسم شایع میدانند. اگر چنان بود، نسل ایرانی در همان آغاز خراب میشد و فساد اجتماعی از همان دوره هخامنشی ادامه روابط خانوادگی را به هم می‌ریخت))
🔻در پاسخ باید گفت که اولا هنوز به صورت علمی و قطعی مشخص نیست که ازدواج با نزدیکان موجب از بین رفتن نسل میشود. آنچه که گفته میشود آن است که اگر پدر و مادر دارای ژن منفی باشند احتمال انتقال این ژن ها بیشتر خواهد بود.
از طرف دیگر چنانچه استاد تورج دریایی آورده اند((اطلاعات سرشماری مربوط به سده سوم میلادی در مصر، زمانی که رومیان شمال آفریقا را در دست داشتند نشان می‌دهد که حدود ۲۰ درصد از جمعیت مصر ازدواج خواهر-برادر را انجام می‌داده اند.))
آیا این ازدواج ها نسل مصریان را خراب کرده و روابط خانوادگی را به هم ریخته است؟
به فرض که تمام فرزندان حاصل از چنين پیوندی ناقص باشند که بعید به نظر می‌رسد، اما باز هم اگر چند ده هزار مورد ازین ازدواج(خودیده) صورت بگیرد، باز هم معلولیت آن چنان به چشم نمی‌خورد.
📚خویدوده، غلامرضا نوادری، ۲۳۷ و ۲۳۸
🔻نکته که باید به سخن جناب نوادری اضافه کرد اینست:
در کتاب روایت امید اشو هیشتان، این موبد زرتشتی می‌نویسد:
اگر خودیده (ازدواج با خواهر، مادر و دختر) به فرزند آوری ختم نشود، از ثواب این ازدواج کاسته نمیشود!!(یعنی الزامی به هم آمیزی و برقرار کردن رابطه جنسی و در ادامه فرزند آوری نیست!!)
📚روایت امید اشو هیشتان، در صفحه ۱۸۲
🔻در کتاب هیربدستان که از کتب منتسب به دوران ساسانیان بوده و در مورد فراگیری امور دینی و مذهبی می باشد بر برتری عمل خویدوده بر تحصیل امور مذهبی سخن گفته و می نویسد : ▪️کرفه هیربدستان کردن اینگونه باشد، نه چنین (مانند)خودوده باشد.
چرا که این (یعنی خودوده) دو چیز است و آن (هیربدستان کردن) یه چیز▪️
((خودوده/ خودیده/خویدوده: همگی به معنای ازدواج با محارم درجه یک یعنی خواهر و مادر و برادر و پدر و فرزند است)).
زرتشتیان به معنای حقیقی کلمه در نجاسات و کثافت💩 غرق شده اند و زرتشتیان مانند خوک های کثیف خود را در نجاسات می غلتانند!
🔻در اوستا بیان شده است افرادی که مرده ای را به دخمه برده اند(نَسو کش) ، باید در همان جا چند گام دورتر از مرده بنشینند تا مزدا پرستان برای آنها، ادرار بیاورند که سرو تن خود را بدان بشورند.
📝در اوستا آمده است:
▪️ادراری که باید نَسوکشان گیسو و تن خود را با خویش بدان بشویند کدام است؟
پیشاب گوسفند یا گاو نر؟ پیشاب مرد یا زن؟
اهورامزدا پاسخ داد:ادرار گوسفند یا گاو نر،اما نه ادرار مرد یا زن،مگر آن مرد یا زنی که خودیده کرده باشند▪️
اوستا، وندیداد، فرگرد 8 بند 13
دانلود وندیداد pdf
🔸و اما نکات مهم
✔️نخست اینکه خویدوده در اینجا ، به معنای نوعی پیوند بین زن و مردی است که ادرار آنها باید دارای نوعی خاصیت و ویژگی باشد که در مراسم خاصی از آن استفاده کرد.
✔️دوم در تفکر اوستایی، درون مرده، نوعی دیو یا اهریمنی به نام نسو یا دیو مرگ رسوخ می کند که این موجود پلید قابل سرایت است مخصوصا برای کسانی که مرده را حمل می کنند لذا شرط پاکی و نجات کسانی که نَسوکش(حمل کننده جسد) بوده این است که با غسل و شست و شو با ادرار حیوانات، خود را پاک کنند و طبق اوستا اگر ادرار حیوان نبود باید از ادرار زن و مردی که خودیده کرده اند بهره جست.
✔️ با توجه به سایر منابع زرتشتی که بارها بیان شده است که عمل خودیده(ازدواج محارم) باعث دوری اهريمن و موجود پلید می شود لذا این واژه در اوستا معنایی جز ازدواج محارم ندارد
🔸برای نمونه در کتاب روایت پهلوی از منابع معتبر زرتشتی داریم که خودیده چنان ارجمند و شایسته است که بزرگترین عامل نابودی دیوان است(در این کتاب خودیده به معنای ازدواج محارم است)
🔸همچنین داریم که با خودیده (ازدواج محارم) دیوان به رنج و آزار گرفتار می شوند
🔸حتی در جایی به صراحت بیان کرده که اهریمن می گوید چاره و توان مبارزه با کسانی که خودیده (ازدواج محارم) می کنند را ندارد(تاکید می شود در این کتاب خویدوده به معنای ازدواج است)
🔻لذا مشخص است که دلیل اینکه در اوستا بیان شده برای شستن مرده کشان باید از ادرار زن و مردی که ازدواج محارم کرده اند بهره جست این بوده که در تفکر آنها خودیده ضد اهریمنی و فرار دهنده و نابود کننده اهریمن است
✔️باید دقت کرد خویدوده در این بخش اوستا هیچگاه نمی تواند معنی ازدواج خویشاوندی دهد زیر همانگونه که بیان شد اهریمن و دیوان طبق متون زرتشتی صرفا با ازدواج محارم شکست خورده و فراری می شوند و شخصی که جنازه حمل کرده و دیو نَسو در وی سرایت کرده است با شست و شو با ادرار کسانی که ازدواج محارم نموده اند خود را پاک می گرداند و خود را از اثر دیو نجات می دهد
🔹ترجمه آقای هاشم رضی بزرگترین پژوهشگر زرتشتی و مترجم اوستا نیز همین است
💢خودیده در اوستا (۲)
🔻در خرده اوستا که بخش مهمی از اوستا می‌باشد و توسط موبد مهرسپندان بیان شده، چندین بار عبارت خودیده آمده که به آن هم سفارش شده است:
🔹روتوش‌کنندگان تاریخ به عمد یا از سر بی اطلاعی برآنند تا برای این عبارت، معانی متفاوتی ذکر کنند که همین آشفتگی در ترجمه، نشان از نادرست بودنِ ترجمه دارد.
مثلاً پورداوود و بهرام گور انکساریا و شهبازی بیان کرده‌اند که خودیده، معنی ازدواج خویشاوندان می‌دهد. موبد شهمردان خودیده را به معنی از خودگذشتگی ترجمه کرده است؛ برخی دیگر به شهادت، برخی به فداکاری وحتی موبد رستم شهزادی بیان می دارند تعبیر خدمت به جماعت نیز می تواند معنا شود.
🔹آیا این دست و پا زدن‌ها و ارائه‌ی ترجمه‌های متضاد، نشان از کتمان حقیقتی می‌دهد!؟
🔻طرح چند سؤال:
⁉️به راستی ترجمه‌ی متضاد موبدان و برخی اوستاشناسان چند سال اخیر صحیح است یا ترجمه‌ی هماهنگ نوادگان حقیقی موبد مهرسپندان یعنی منوچهر، امید اشوهیشتان و آذرفرنبغ و سایر موبدان دیگر؟!
❗️منوچهر و امید و آذرفرنبغ از نوادگان حقیقی موبد مهرسپندان، در کتب خود به صراحت، خودیده را به معنای ازدواج محارم دانسته‌اند.
⁉️ نوادگان سراینده‌ی خرده اوستا بهتر میدانند جدّ آنها چه گفته است یا ترجمه‌های متضاد چند سال اخیر؟!
⁉️اگر معنی خودیده مشخص است، چرا برخی از آن به معنای ازدواج خویشاوندی تعبیر میکنند و برخی به معنی شهادت و فداکاری و خدمت به جامعه؟!
❗️جالب‌تر این‌جاست که مدعی شده‌اند منوچهر، آذرفرنبغ و امید و… در دین زرتشت تحریف آورده‌اند و معنی خودیده را به ازدواج محارم تعبیر کرده‌اند!
⁉️سؤال اساسی این است که تحریف از چه چیزی؟ در کدام بخش اوستا در نفی ازدواج محارم مطلبی می‌بینید؟ در کدام بخش اوستا خودیده به معنای ازدواج خویشاوندی(غیر محارمی) یا فداکاری یا خدمت به جامعه است که مدعی تحریف شده اید!
⁉️وقتی هیچ نشانه‌ایی از اصل معنای خودیده نداریم، چگونه باید مدعی شویم که موبدان برجسته‌ی زرتشتی و نوادگان موبد مهرسپندان در دین زرتشت تحریف ایجاد کرده‌اند؟
حتی در زند (تفسیر) گاهان نیز به این امر پرداخته شده
❗️اتفاقاً هماهنگی در ترجمه‌ی خودیده به معنی ازدواج محارم،و عدم هیچ اشاره ایی به نفی ازدواج محارم در اوستا و سایر کتب معروف زرتشتی نشان از درست بودن این معنا می‌دهد.
✅خودیده(ازدواج محارم) از منظری دیگر
🔻همانگونه که در متن اوستا اشاره شده است اهورامزدا با دختر خود که همسرش نیز هست وصلت می کند👫
در ارت یشت بند 2 داریم که اشی دختر اهورامزدا 👩🦰است (صفحه 466 جلد اول اوستا جلیل دوستخواه)
سپس در بند 16 همین یشت آمده است که اهورامزدا پدر تو و سپندارمذ مادرت🤰 می باشد.
تا اینجا مشخص شد که سپندارمذ همسر👰♀ اهورامزدا می باشد.
در قسمت های دیگر اوستا، همین سپندارمذ (یا آرمیتی) نیز یکی از با عنوان یکی از دختران اهورامزدا معرفی شده است(هات 45 بند 5)
🔻حال جالب است بدانید در متون مهم زرتشتی مانند دینکرد آمده است که چرا زرتشتيان خودیده انجام می دهند؟
پاسخ موبدان به این سوال چنین بوده است که چون اهورامزدا خود چنین کرده و… :
“دلیل این کار که مردم باید بکنند این است که به طور مطمئن و آشکار این کار به همین گونه، در آغاز آفرینش از سوی آفریدگار انجام شده است” . (دینکرد پنجم، ژاله آموزگار و احمد تفضلی، صفحه 60)
🔻همچنین در کتاب روایت پهلوی بند هشتم آمده است که هرمزد دست در گردن سپندارمذ کرده بود و بیان می کرد که سپندارمذ، دختر من و کدبانوی بهشت و مادر آفریدگان من است (روایت پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، بند هشتم)
🔹حال باید سوال پرسید که در اینجا معنی خودیده چیست!
🔹ایا معنی ازدواج با محارم می دهد یا ازدواج پسر عمو، دختر عمو؟!
🔹وقتی اهورامزدا در اوستا با دختر خود وصلت می کند چه انتظاری از دیگران هست!
🔹و آیا حرف موبدان در کتب خود برای استناد به ازدواج محارم اهور مزدا برای تایید خویدوده نادرست است؟
✅خویدوده(ازدواج محارم) اهورامزدا در تفسیر گاتها
🔻حال در تفسیر (زند) گاهان که توسط موبدان زرتشتی نوشته است در برخی بندهای آن به صراحت به ازدواج اهورامزدا با دخترش اشاره می کنند.
مانند بند 4 هات 45 از تفسیر گاتها که خانم دکتر مزداپور در مورد آن می نویسد :
▪️از زندگاهان، فقره ۴، از یسن ۴۵ را تفسیر می کند و پیوند هرمزد و سپندارمذ را گواه بر صحت و درستی خویدودس میشمارد. بخش زند آن با پهلوی یسنا (۱۱/۱۹۵ -۱/۱۹۶ ) و نیز زندگاهان در دستنویس ت.د ۲۸ (۱۳/۳-۵/۴) تقریبا برابر است.▪️
🔸ذکر 2 نکته
اول
نویسنده و مترجم و گردآورنده این کتاب (داستان گرشاسب و..) خانم دکتر کتایون مزداپور استاد تاریخ ایران باستان هستند که خود نیز زرتشتی بوده که به این امر صحه گذاشته است
دوم
این بخشی که معرفی شده است تفسیر گاهان است، به عبارتی چه کسی بهتر از موبدان توانسته اند حقیقت گاهان را درک و تفسیر کنند
اشاره به ازدواج محارم زرتشتیان در شاهنامه (تاریخ نامه / تاریخ پادشاهان) در اشعار فردوسی و سایر شعرا
در شاهنامه به صراحت بیان شده است که از زمان زرتشتی شدن شاه گشتاسب و خانواده ، پسر گشتاسب (اسفندیار) و نوه گشتاسب (بهمن) به ازدواج محارم روی می آوردند.
🔻ازدواج اسفندیار با خواهرش
گشتاسپ پس از پیروزی بر ارجاسپ و بنابر وعده ای که داده بود، دخترش همای را به همسری اسفندیار (پسرش) در می آورد (ازدواج خواهر و برادر):
▪️چو شاه جهان باز شد بازجای
به پور مهین داد فرخ همای
▪️سپه را به بستور فرخنده داد
عجم را چنین بود آیین و داد
🔻ازدواج اسفنديار با مادرش
اسفندیار به مادرش کتایون می گوید :
▪️ترا بانوی شهر ایران کنم
به زور و به دل جنگ شیران کنم
طبق نظر برخی اساتید در این بیت اسفندیار می خواهد پس از نشستن بر تخت پدر به سنت زرتشتی خویدوده با مادرش ازدواج کند و او را همچنان شاه بانو (شهبانو) نگه دارد
📚جلال الدین کزازی، نامه باستان، جلد 6،صفحه 643
📚مهدی محبتی، پهلوان در بن بست، صفحه 255
🔻ازدواج بهمن ، پسر اسفندیار پهلوان زرتشتی ، با دخترش همای چهرآزاد
نکته مهمی که اینجا وجود دارد این هست که فردوسی یادآوری می کند که این ازدواج ، فقط در رسم زرتشتی (دین پهلوی) است
▪️دگر دختری داشت نامش همای
هنرمند و بادانش و نیک‌رای
▪️همی خواندندی ورا چهرزاد
ز گیتی به دیدار او بود شاد
▪️پدر درپذیرفتش از نیکوی
بران دین که خوانی همی پهلوی
▪️همای دل‌افروز تابنده ماه
چنان بد که آبستن آمد ز شاه
▪️چو شش ماه شد پر ز تیمار شد
چو بهمن چنان دید بیمار شد
ازدواج بهمن با همای ، دخترش ، در سال آخر عمرش بود. شش ماه از آبستنی همای گذشته بود که بهمن درگذشت. داراب ، نتیجه این ازدواج بود
در فرگرد یکم از وندیداد در چند بند اشاره شده که زرتشتیان اهورامزدا و اهریمن از نظر قدرت و خالقیت یکسان میداند! و
به طور کلی در آئین شیطان پرستی زردشتی ، در بحث خدایان و خالق ها و اعتقادات مشرکانه آنان رسما با خر تو خر مواجه ایم !
حال کدام نادان و بیسوادی بود که میگفت زرتشتیان به وجود خدای یگانه معتقدند؟ آیا این افراد کور و نابینا هستن؟
زن مخلوق اهریمن است در اعتقادات شیطانی زرتشتیان و آنان زن را پیتاره (هرزه/فاحشه/چیزی در حد خوک) و گاهی درحد کودکی خردسال و یا بردگان می دانند و هر نوع ظلمی به زن میکنند:
آیین زرتشت و ظلم به زنان
🔻می دانیم در تفکر زرتشتی، بانوان در ایام عادت ماهیانه (دشتان) در اتاقکی به دور از خانواده حبس می شوند زیرا که دشتان و خونریزی را عاملی اهریمنی می دانند و یکی از ظلم های بانوان در ایام عادت ماهیانه (دشتان) صحبت نکردن و از غذای آنان نخوردن است و کسی که با زن #دشتان صحبت کند یا غذای او را بخورد از عقلش کاسته می شود!!!
در متون زرتشتی داریم :
▪️”زن دشتان(حیض شده) چون با مرد سخن گوید، عقل مرد چهل روز بکاهد… و هر کس که نان دشتان یا چیزی نیم خورده دشتان بخورد، پنجاه روز عقل و فهم آن کس بکاهد” ▪️
📚صد در نثر و صد در بندهش، سید سعید رضامنتظری، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول 1400، صفحه 365
📌مقایسه اسلام و زرتشت درباره احترام به دختر و زن در زمان حیض
🔻اسلام
قرآن در این مورد می فرماید:
بگو: رنجی است برای بانوان. وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ اَذی (بقره ۲۲۲)
همان گونه که از متن آیه مشخص است یه درد و یه سختی برای بانوان است.
در احادیث از پیامبر(ص) داریم :
🌿هر خانمی که در ایام حیض از دنیا برود، شهید است( مَنْ مَاتَتْ فِي حَيْضِهَا مَاتَتْ شَهِيدَة؟
🌿باز پیامبر می فرماید:
الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ، قَالَ النَّبِيُّ ص: حَيْضُ يَوْمٍ لَكُنَّ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا؛تحمل درد یک روز عادت برای شما از عبادت یک سال که شبهایش را شب زنده داری و روز هایش را روزه داری کنید بهتر است. (منبع ۲ حدیث،مستدرك الوسائل، انتشارات موسسه آل البيت، ج2، ص41)
ـ او مانند زنهای دیگر زندگی می کند و فقط روزه نمی گیرد و نماز نمی خواند. شاید دلیلش ملاحظه ی ناخوشی اوست.
🔻زرتشتیان
آنها بر این اعتقاد بوده اند که وقتی زنی حیض (دشتان) می شود دیوی بسیار قوی و مسری درون آنها نفوذ پیدا می کند لذا باید از مردم و جامعه دور نگه داشته شوند تا سرایت به دیگران پیدا نکند.
-همین که زن حیض شد، باید لباس ها و لوازم همراه خود را در آورد و لباس ویژه بپوشد و (تا پایان دوره ی قاعدگی) در محل مخصوص زنان حائض اوستا بخواند و…
ـ اگر زن حائض پا بر بالش و فرش بگذارد، آن دو ناپاک می شوند.
ـ اگر خوراک پخته سه گام با زن دشتان (حائض) فاصله داشته باشد ناپاک می شود
ـ اگر به آب نگاه کند یک فرمان گناه کرده. اگر در آب برود پانزده تنافور گناه مرتکب شده. اگر در باران برود برای هر قطره باران که بر او بریزد، پانزده تنافور گناه مرتکب شده است
ـ اگر به خورشید یا هر روشنی دیگر (= ماه و ستارگان) یا به چارپا و گیاه نگاه کند و یا با مرد اشو هم سخن شود، گناه کرده و ناپاکی را به آنها منتقل کرده است؛ چون دیو زن دشتان (حائض) بسیار نیرومند و مسری است و در حالی که در بدن حائض است، از طریق نگاه او به چیزهای دیگر سرایت کرده آنها را ناپاک می گرداند.
-اگر زیر باران برود به هر قطره بارانی که بروی وی فرود بیاد ۱۵ تنافر گناه به گردن وی است
منبع: شایست ناشایست،فصل ۳، کتایون مزداپور
—— ——
👤 #تورج_دریایی رئیس مطالعات دانشگاه کالیفرنیا
از نگاه زشت و پست به #زن تا قرض دادن زن خود به مرد دیگر در حکومت دینی #زرتشتی #ساسانی این چنین میگوید :
🔻قانونا زنان را برابر با کودکان و بردگان می دانسته اند و میزان مهریه زنان حدود دو هزار درهم، یعنی برابر با قیمت یک برده بوده است. اعتقاد داشتند که دختر با رسیدن به نه سالگی و پسر با رسیدن به پانزده سالگی می تواند ازدواج کند. این سن برای ازدواج دختران و پسران کمال مطلوب تلقی می شد و در پایان جهان انسان ها در همین سن در بهشت اقامت می کردند. از زنان انتظار می رفت سه بار در روز در پیشگاه شوهران خود زانو بزنند و از ایشان بپرسند چه آرزویی دارند و او چگونه می تواند شوهر را شاد کند بنا به آیین زرتشت شکل های متعددی برای زناشویی وجود داشت. همسر اصلی مرد که از حقوق کامل یک زن برخوردار بود padissay نامیده می شد و حقوق بسیار بیشتری از سایر زنان داشت. اگر شوهر ( Soy) توانایی فرزند آوری نداشت می توانست زن خود را به عنوان «چکر زن» ( cakar) به همسری موقت نزدیک ترین اقوامش در آورد تا پسری بزاید. این نوع ازدواج معمولا با یک خویشاوند نزدیک انجام می گرفت و امرى خانوادگی تلقی می شد. اگر مردی بدون داشتن پسر می مرد، بر دختر واجب می شد که استور» ( star) شود یعنی با عضو دیگری از خانواده ازدواج کند و وارثی به دنیا آورد تا بدین ترتیب استمرار خانوادگی حفظ شود. اگر زنی پس از ترک همسر خود به منظور فرزند آوری برای مردی دیگر آزار یا زیان می دید (res) می توانست نزد شوهر سابق و اصلی خود بازگردد. اصطلاح با واژه تعیین شده برای دختر با خواهری که برای انجام وظیفه وارث زایی» به چنین ازدواجی تن میداد «آیوکین» ( avoken) بود. با این حال زن از حق تقاضای طلاق ( hiliSnabezarih) برخوردار بود و گواهی طلاق ( htlism namnag) برای او صادر می شد. هم زن و هم شوهر هر دو از حق طلاق برخوردار بودند.🔺
📖تورج دریایی،شاهنشاهی ساسانی،ترجمه مرتضی ثاقب فر،صفحه 172
—- —-
جایگاه زن در تفکرات زرتشتیان
◀️در کتاب «بُنْدَهِشْن» که یکی از معتبر ترین و قابل توجه ترین کتاب زرتشتیان است، راجع به زن نکات عجیب و قابل توجهی دارد.
🔴اما قبل از بیان مطالب کتاب ذکر شده، لازم میدانم در مورد این کتاب توضیحی مختصر ارائه کنم.
🔍بُنْدَهِشْن یا بندهش، کتابی تفسیری است. که یکی از بزرگترین #موبدان #زرتشتی در عصر #ساسانی آن را نوشته است، اما در قرن سوم هجری موبد فَرْنْبَغ دادِگی این کتاب را تدوین، و جمع آوری کرد. «بندهشن» به معنی «آفرینش آغازین» یا «آفرینش بنیادین» است. نام اصلی کتاب، چنان که در ابتدای متن کتاب آمده،احتمالاً «زندآگاهی» به معنی «آگاهی مبتنی بر زند» بوده است. این خود می‌رساند که نویسنده اساس کار خود را بر تفسیر#اوستا قرار داده‌است .
💡حال که کتاب بندهش را شناختیم و به اعتبار آن نزد #زرتشتیان آگاه شدیم، به بررسی جای گاه زن در این کتاب و در اصل جایگاه #زن در اوستا می پردازیم.
🔻«هرمز هنگامی که زن را آفرید، گفت که “ترا نیز آفریدم (در حالی که) تو را سرده پتیاره از جهی (دختر اهریمن یا روسپی) است. تو را نزدیک کون دهانی آفریدم که جفت گیری تو را چنان پسند افتد که به دهان مزه شیرین ترین خورش ها، (و) از من تو را یاری است، زیرا مرد از تو زاده شود؛ (با وجود این،) مرا نیز که هرمزدم، بیازاری، اما اگر مخلوقکی را می یافتم که مرد را از او کنم، آنگاه هرگز تو را نمی آفریدم ، که تو را آن سرده پتیاره از جهی است. اما در آب و زمین و گیاه و گوسفند ، بر بلندی کوهها و نیز آن ژرفای روستا خواستم و نیافتم مخلوقکی که مرد پرهیزگار از او باشد جز زن (که) از (سرده) جهی پتیاره است”.»🔺
📚بندهش، تحقیق: مهرداد بهار، تهران، انتشارات توس، چاپ چهارم، ۱۳۹۰، ص ۸۳ ـ ۸۴
اسکن های کتاب👇🏻
⚠️نکته:
🔻۱-زن در آینن زرتشت و اوستا، پتیاره(موجودی اهریمنی، بد خوی، فاحشه و…) است.
🔻۲-اگر اهورا مزدا میتوانست موجود دیگری را خلق کند تا انسان بزاید، هیچگاه زن را خلق نمی کرد.
🔐این بود جایگاه زن در اوستا و تفکرات زرتشت.
—–
🔻اسلام و زنِ ایرانی
پروفسور جمشید گرشاسب چوکسی۔ محقق برجسته ی زرتشتی – میگوید:
” دین زرتشت مؤنث،جنس ماده و زن را عاری از نظم، خطرناک و شریر و نتیجتا دور از فرمان و احسان پروردگار پنداشته اند.
سند : فصلنامه ی تاریخ ایران باستان، ش ۲، شهریور ۱۳۸۵
💡به دلیل دست بی حرمتی و تحقیر نسبت به زنان در آئین زرتشت، میل اسلام اوردن به اسلام توسط زنان ایرانی بیشتر مردان ایرانی بود
جمشید گرشاسب چوکسی در جای دیگر می‌نویسد:
“پس از ورود اسلام به ایران، زنان زرتشتی بیشتر دوست می‌داشتند با مردان مسلمان ازدواج کنند. چون در دین زرتشتی، احکام مربوط به زنان (عادت ماهیانه و… بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. اما در اسلام، احکام ساده بود.”
سند: جمشید گرشاسب چوکسی، ستیز و سازش، ترجمه نادر میرسعیدی، تهران: انتشارات ققنوس، 1381. ص 153.
—
بر اساس پندار نیک زرتشتی تا چند دهه ی پیش، می بایست زنان زرتشتی دشتان، در مدت حیض، در اتاقی به دور از مردمان، زندگی کنند با امکانات اندک.
از نظر کتاب «شایست ناشایست» ـ از منابع مهم فقهی زرتشتیان و باقی مانده از زمان ساسانیان ـ آن اتاق آلوده تر از توالت بود. درخور ذکر است که نباید توالت در آن دوران را با توالت های بهداشتی و کاشیکاری شده ی امروز مقایسه کرد. مستراح ها بسیار آلوده، بدمنظر و… بودند.
در این کتاب آمده است که درِ هر مکانی را که آلودگی آن کمتر است، می توان برای جایی به کار برد که آلودگی اش بیشتر است. لذا کار گذاشتن درِ مستراح برای اتاق زن دشتان را اجازه داده است.
در «شایست نا شایست» ص ۲۹ می خوانیم:
«درِ مستراح را به آنِ (= درِ) خانه دشتان (= جای اقامت زنان قاعده) می توان <به کار> برد، و آن (= در) خانه دشتان را به عنوان آنِ (= درِ) دخمه می توان <به کار> برد، و آنِ (= درِ) دخمه را برای هیچ چیز <به> کار نشاید برد: آن را که <آلودگی> سبک تر <باشد>، برای آن <جایگاه> که <آلودگی آن، بیشتر> گران <باشد>، می توان <به کار> برد».
ارزش زن و دختر در اسلام :
پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی به زنان مهربان تر از مردان است. هیچ مردی نیست که زنی از خانواده خود را خوشحال کند، مگر اینکه خداوند متعال در روز قیامت او را شاد میکند. – اصول الکافی ، جلد ۶، ص ۶
پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله) فرمودند: هر که دختر داشته باشد،خداوند در پی یاری،کمک،برکت و آمرزش اوست
مستدرک الوسایل ج ۱۵ ص ۱۱۵
قَالَ آيَةُ اَللهِ اَلْعُظْمَى اَلْإِمَامُ اَلرَّحْمَة سَيِّدُ اَلْمُرْسَلِين رَسُولُ اَللهِ صَلَّى اَلله عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : هِبَةُ الرَّجُلِ لِزَوْجَتِهِ تَزِيدُ فِي عِفَّتِهَا.
حضرت آیت الله العظمی امامِ رحمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : هدیه شوهر به همسرش، عفت را در وی می افزاید.
📚من لايحضره الفقيه ج4 ص381
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمودند: (و لَا تُمَلِّکِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جاوز نَفْسَهَا وَإِنَّما الْمَرْأَةُ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ )
کاری که برتر از توانایی زن است به او نسپار ، چون که زن گل بهاری است، نه قهرمان و پهلوانی قدرتمند.
📚نهج البلاغه ، نامه ۳۱.
عادت ماهیانه :
قرآن در این مورد می فرماید:
بگو: رنجی است برای بانوان. وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ اَذی (بقره ۲۲۲)
همان گونه که از متن آیه مشخص است یه درد و یه سختی برای بانوان است.
در احادیث از پیامبر(ص) داریم :
🌿هر خانمی که در ایام حیض از دنیا برود، شهید است( مَنْ مَاتَتْ فِي حَيْضِهَا مَاتَتْ شَهِيدَة)
این یعنی در ایام حیض ، زن بوسیله رنجی که میبرد ، خداوند گناهان او را در نامه اعمال پاک میکند.
🌿وباز هم پیامبر می فرماید:
الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ، قَالَ النَّبِيُّ ص: حَيْضُ يَوْمٍ لَكُنَّ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا؛تحمل درد یک روز عادت برای شما از عبادت یک سال که شبهایش را شب زنده داری و روز هایش را روزه داری کنید بهتر است. (منبع ۲ حدیث،مستدرك الوسائل، انتشارات موسسه آل البيت، ج2، ص41)
در جامعه ای که اعراب جاهل پیش از اسلام دختران را زنده به گور میکردند پیامبر اسلام ظهور کرد و فرمود :
دخترم فاطمه پاره ای از وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و ناراحت کرده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.
بحارالانوار،ج43ص29
🔹نکته ای دیگر : خداوند در سوره احزاب آیه ۵۷ می فرماید: همانا آنان که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند در دنیا و آخرت آنها را لعن کرده و برای آن ها عذاب خوار کننده مهیا ساخته است.
و همچنین در منابع مخالفین نیز آمده است :
🔹مسلم نیشابوری در کتاب صحیح خویش و نیز ترمذی در کتاب سنن خود نقل کرده اند که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودن: فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد من را آزار داده است.
🔹بخاری در کتاب صحیح خود نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: فاطمه پاره تن من است، هر چه او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است.
🔹ابن قتیبه دینوری در کتاب الامامه والسیاسه نقل می کند که حضرت فاطمه سلام الله علیها خطاب به عمر و ابوبکر فرمودند که خدا و ملائکه اش را شاهد میگیرم که شما دو نفر مرا به خشم آوردید و رضایت مرا جلب نکردید و اگر پیامبر صلی الله علیه وآله را ملاقات نمایم قطعا شکایت شما دو نفر را به وی خواهم کرد.
🔹ابن قتیبه دینوری در کتاب الامامه والسیاسه نقل می کند که ابوبکر دریافت که گروهی که از بیعت با او تخلف کرده اند نزد علی علیه السلام می باشند. پس عُمر را به سوی آنها فرستاد، عمر نزد آنها آمده و آنان را صدا زد. ولی آنان از خارج شدن امتناع ورزیدند، پس هیزم طلب کرد و گفت به خدایی که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج می شوید یا خانه را بر سرتان آتش می زنم. به او گفته شد ای ابا حفص حتی اگر فاطمه در این خانه باشد؟ عمر گفت حتی اگر او هم باشد. پس آن گروه خارج شدند و با ابوبکر بیعت کردند، بجز علی علیه السلام.
🔹بخاری در کتاب صحیح خویش نقل می کند که فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله بر ابوبكر خشم گرفت و غضبناک شد و با ابوبكر قطع رابطه كرد تا اين كه وفات يافت.
علمای بزرگ اهل سنت از جمله طبری در کتابش نقل کرده اند که عبدالرحمن بن عوف که روزهای آخر عمر ابوبکر بر بالین او حاضر شده بود روایت کرده است که ابوبکر لعنت الله علیه در آن لحظات گفت که من بر چیزی تاسف نمیخورم بجز ۳ کار که ایکاش انجام نمی دادم،
یکی آنکه درِ خانه فاطمه را نمی گشودم (و اورا کتک نمیزدیم تا اینکه بر اثر اسیب های وارده به او کشته شود) حتی اگر به قصد جنگ آنرا بسته بودند
و دیگری آنکه در سقیفه کنار می کشیدم (و ولایت و حق علی را غصب نمیکردم) تا امارت بر گردن عُمر ملعون و ابو عبیده باشد.ابوبکر در حالی این اعترافات و پشیمانی هارا بیان کرده که دیگر پشیمانی به حالش سودی نداشته و اهل جهنم شده است با ظلمی که به اهل بیت پیامبر کرده است
در احادیث و روایات دیگری از پیامبر و اهل بیت ایشان داریم که فرمودند:
شبیه ترین مردان امت (مسلمانان شیعه) به پیامبر کسانی اند که بیشتر به همسر خود محبت کنند و کمتر انان را اذیت کند یا به سختی بیاندازد
و همچنین : از پیامبر و اهل بیت ایشان نقل شده است که فرمودند: فاطمه و خدیجه(ام المومنین) والامقام ترین و برترین زنان دنیا و آخرت هستند.
در کنار اینها حضرت مریم سلام الله علیه ، مادر عیسی مسیح علیه السلام و نیز همسر فرعون که موسی علیه السلام را به سرپرستی پذیرفت و ان را بزرگ کرد نیز جزوی از برترین و پاک ترین زنان بیان شده اند.
الله جسم ندارد ولی ((اهورامزدا و اهریمن )) خدایان زرتشتی دارای جسم اند !
یاد آوری :
زرتشت در اوستا در هات 36 بند 6 بیان می کند که اهورامزدا زیباترین پیکر و اندام (جسم) را در میان پیکرها دارد
الله ، پروردگار حقیقی است و جسم ندارد:
پاسخ به دروغ سنی ها درباره جسمانیت خدا
در این پست به سوالی پاسخ میدهیم در خصوص دروغ جسمانیت خدا و نشستن خدا روی عرش. و بررسی توهمات شیطانی اهل بدعت جماعت/سنی ها و هابیون
اعراف :
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ 179
و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى جهنم آفريده‌ايم. [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى‌كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‌بينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه ترند. [آرى،] آنها همان غافل‌ماندگانند.
الانفال :
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ 22
بدترین جانوران نزد خدا کسانی هستند که (از شنیدن و گفتن حرف حق) کر و لالند درحالی که هیچ از عقل استفاده نمی‌کنند.
اهل بدعت (سنی ها و وهابیون) دیوانه معتقدند که خدا جسم دارد !
مطالبی که در تصویر زیر قرار گرفته اند حاصل مصرف مواد مخدر سنتی با صنعتی توسط مفتی های وهابیون و سنی ها هست
اهل سنت اگر معتقد بودن که خدا جسم نداره
باید تک به تک صفحات بخاری و مسلم رو پاره میکردن درخصوص جسمانیت خدا تا ثابت کنن که به جسمانیت خدا معتقد نیستن ولی اینطور هرگز نکردن و همواره صحیح بخاری را در حد قرآن معتبر میدانستند و برخی از آنها صحیح بخاری و صحیح مسلم را از قرآن هم معتبر تر میدانند !!!
اگر زمانی به کتاب صحیح بخاری سنی ها و وهابیون رجوع کردید ، هنگامی که مطالب بشدت سمی از تر جسمانیت خدا را نیز مشاهده کردید تعجب نکنید !
توهمات شیطانی اهل بدعت جماعت :
خدای وهابیت سوار بر «الاغ» می شود و این خر علف هم میخورد و علمای دلقک اهل بدعت برای این الاغ بر پشت بام خود علف و یونجه میگذارند!
البته خدای وهابیت، نه تنها چشم دارد، دست دارد، و موهای فرفری هم دارد، بلکه گاهاً سوار «الاغ» هم می شود وبه پشت بام مردم میرود برای چریدن!!!
«ابن عساکر» می نویسد: «إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک خر می شود.
تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311؛ دار النشر: دار الکتاب العربی – بیروت – 1404، الطبعة: الثالثة
وقتی این وهابی ها می گویند ما موحد هستیم؛ یعنی آن خدایی را قبول داریم که، الاغ سوار و مو فرفری است.
علامه حلی (ره( از علمای بزرگ شیعه در این باره می نویسد که در «بغداد» بعضی از این دلقک هایی عالم نما در بین اهل بدعت(سنی ها) که قائل به جسمانیت خداوند هستند، بعضی شب ها، بر پشت بام خود علف و یونجه، می گذارند تا این الاغ گرسنه نماند:
«وذهب بعضهم إلى أن الله ینزل کل لیلة جمعة بشکل أمرد راکبا على حمار حتى أن بعضهم ببغداد وضع على سطح داره معلفا یضع کل لیلة جمعة فیه شعیرا وتبنا لتجویز أن ینزل الله تعالى على حماره على ذلک السطح فیشتغل الحمار بالأکل و یشتغل الرب بالنداء هل من تائب هل من مستغفر تعالى الله عن مثل هذه العقائد الردیة فی حقه تعالى.»
بعضی از اهل بدعت معتقد هستند که خداوند در هر شب جمعه به صورت یک جوان و سوار بر الاغی بر زمین نازل می شود، به طوری که بعضی از اینها در بغداد، در شب های جمعه روی پشت بام های خود در ظرف هایی علوفه، جو و یونجه می ریزند تا خدایی که با خری از آسمان پایین می آید ، این علوفه و یونجه را ببیند و بر بام آن شخص نازل شود و مشغول خوردن آنها شود و خدای عالم هم مشغول ندا دادن باشد که آیا توبه کننده ای هست تا او را ببخشم و از اینگونه عقاید مردود و باطل در حق خداوند متعال.
منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، علامه حلی، ص 39؛ تحقیق: عبدالرحیم مبارک، مؤسسه عاشوراء للتحقیقات و البحوث الإسلامیة
الاعقائد الاسلامیه، مرکز المصطفی، ج 2، ص 277؛ مرکز المصطفی للدراسات الإسلامیة، الطبعة الأولی، محرم الحرام 1419ه
در یک کلام : اهل بدعت (وهابیون و سنی ها) دیوانه هستند !
و حالا نوبت پاسخ به دروغ جسمانیت خدا هست :
نفی جسمانیت خدا در مذهب شیعه:
امام صادق ( علیه السلام) می فرماید:
سبحان من لا یعلم کیف هو لیس کمثله شی ء و هو السمیع البصیر لا یحد و لا یحس… و لا یحیط به شی ء و لا جسم !!!؛
منزه است خدایی که کسی جز او نمی داند که ذات او چگونه است، هیچ چیز مانند او نیست و او شنوا و داناست، محدود و محسوس نیست، کمالات او حد و انتها ندارد… و با حواس درک نمی شود و جسم ندارد .
- صدوق، توحید، ص .98 ص .99
ان الجسم محدود متناه و الصورة محدودة متناهیة فاذا احتمل الحد احتمل الزیادة و النقصان و اذا احتمل الزیادة و النقصان کان مخلوقا؛
امام ششم در این جمله ها با برهانی بسیار محکم جسم بودن را از خدا نفی می کند،
توضیح این که: تمام اجسام به حکم داشتن سه بعد (طول، عرض و عمق) و محدود بودن هر کدام از آنها، محدود خواهند بود؛ یعنی قابل کم و زیاد شدن هستند و هر چیزی که محدود و قابل کم و زیاد شدن باشد، مخلوق خواهد بود، و خالق و آفریدگار جهان محدود نیست و هیچ حد و مرزی برای او فرض نمی شود؛ زیرا حد و مرز داشتن نشانه مخلوق است.
- صدوق، توحید، ص .98 ص .99
آیه ۷ – سوره هود
آیه وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ [7]
او کسى است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز (شش دوران) آفرید؛ و عرش (قدرت) او، بر بالای آب قرار داشت؛ تا شما را بیازماید که کدام‌یک عملتان بهتر است. و اگر [به آنها] بگویى: «شما بعد از مرگ، برانگیخته مى‌شوید». به یقین کافران مى‌گویند:«این سحرى آشکار است»!
تفسیر :
الرّضا (علیه السلام)- سَأَلَ الْمَأْمُونُ أَبَاالْحَسَنِ عَلِیَّ‌بْنَ‌مُوسَی‌الرِّضَا (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ الْعَرْشَ وَ الْمَاءَ وَ الْمَلَائِکَهًَْ قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ کَانَتِ الْمَلَائِکَهًُْ تَسْتَدِلُّ بِأَنْفُسِهَا وَ بِالْعَرْشِ وَ الْمَاءِ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ جَعَلَ عَرْشَهُ عَلَی الْمَاءِ لِیُظْهِرَ بِذَلِکَ قُدْرَتَهُ لِلْمَلَائِکَهًِْ فَتَعْلَمَ أَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ثُمَّ رَفَعَ الْعَرْشَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَقَلَهُ وَ جَعَلَهُ فَوْقَ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ ثُمَّ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهًِْ أَیَّامٍ وَ هُوَ مُسْتَوْلٍ عَلَی عَرْشِهِ وَ کَانَ قَادِراً عَلَی أَنْ یَخْلُقَهَا فِی طَرْفَهًِْ عَیْنٍ وَ لَکِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهَا فِی سِتَّهًِْ أَیَّامٍ لِیَظْهَرَ لِلْمَلَائِکَهًِْ مَا یَخْلُقُهُ مِنْهَا شَیْئاً بَعْدَ شَیْءٍ فَیُسْتَدَلَّ بِحُدُوثِ مَا یَحْدُثُ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ مَرَّهًًْ بَعْدَ مَرَّهًٍْ وَ لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ الْعَرْشَ لِحَاجَهًٍْ بِهِ إِلَیْهِ لِأَنَّهُ غَنِیٌّ عَنِ الْعَرْشِ وَ عَنْ جَمِیعِ مَا خَلَقَ لَا یُوصَفُ بِالْکَوْنِ عَلَی الْعَرْشِ لِأَنَّهُ لَیْسَ بِجِسْمٍ تَعَالَی عَنْ صِفَهًِْ خَلْقِهِ عُلُوّاً کَبِیراً.
مأمون از امام رضا (علیه السلام) درباره‌ی تفسیر آیه: وَ هُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَی المَاء لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً پرسید
و امام (علیه السلام) فرمود: «پروردگار متعال، عرش و آب و فرشتگان را قبل ازخلق کردن آسمان‌ها و زمین آفرید
و فرشتگان، بر اساس وجود خودشان و عرش و آب به وجود خداوند متعال استدلال میکردند.
سپس پروردگار، عرش خود را بر بالای آب ها قرارداد تا به این وسیله، قدرتش را به فرشتگان نشان بدهد تا فرشتگان بدانند که او بر انجام هر کاری تواناست.
سپس خداوند عرش را با قدرتش بالا برد و آن را بر بالای (گنبد) آسمان‌های هفت‌گانه قرار داد
(یعنی بالای آبهای پشت گنبد= سوره هود ایه7)
و سپس خداوند درحالی‌که بر عرش مستولی بود، آسمان‌ها و زمین را در شش روز (شش دوران) (بر زیر این آب که عرش بالای آن بود) آفرید
درحالی‌که خداوند میتوانست در یک چشم‌برهم‌زدن آنها را بیافریند؛ امّا پروردگار متعال آن را در شش‌روز آفرید تا تمام چیزهایی را که خلق نمود، یک‌به‌یک به ملائکه نشان دهد.
خداوند، عرش را به‌خاطر نیازش به آن نیافرید!؛ زیرا او از عرش و همه‌ی مخلوقات خود، بی‌نیاز است
وهرگز نمی‌توان خدا را با صفت قرارگرفتن بر روی عرش، توصیف نمود.
زیرا خداوند جسم ندارد و بسیار منزّه است از اینکه به شکل هایی توصیف شود که مخلوقات خدا با آن شکل ها توصیف می‌شوند.!!!
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۹۶ / بحار الأنوار، ج۳، ص۳۱۷/ الاحتجاج، ج۲، ص۴۱۲/ التوحید، ص۳۲۰/ عیون أخبار الرضا (ج۱، ص۱۳۴/ نور الثقلین
سلام
خجالت بکشین و برین کتاب زرتشت و تعالیم دین اورا بخوانین وبعد بیاین بگید که اتش پرست بودن
مگه مسلمونا رو به کهبه نماز میخونن گل و بت پرستن😂
یکم تحقیق کنید و کتاب بخونید و از حرف ~~~~~ و ~~~~~ هاتون مطلب ننویسین باعرض پوزش
بچه جان وقتی نمیدونی کتاب خود زرتشت پر از مطالب جن پرستی هست و‌خدای متوهمانه شون دارای زن و بچه هست و خودش با دخترش ازدواج میکنه و….
بهتره بری کتابخونه ها و بیشتر مطالعه کنی و تحت تاثیر تبلیغات تلویزیونی و ماهواره ای نباش .
این مقاله ۹۰ درصد از کتاب زرتشت بود و ۱۰ درصد حدیث امام های معصوم
که همه در اثبات شیطانی بودن ایین زرتشت هست.
باید بهت بگم که من ۳ کتاب در موردش دارم پس چرت و پرت های ماهواره نبوده
وگفتین ازدواج با خواهر و برادر درسته؟
ادمم با هوا ازدواج مرد که خوارش بود و اون موقع رسم و روسوم متفاوت بوده مثل الان
ادم و حوا خواهر و برادر نبودن
در احادیث و روایات و احکام اسلامی داریم که هرچه بر مردم از ابتدا حرام بوده تا ابد نیز چیزی که خدا حرام اعلام کرده هرگز حلال نمیشود و چیزی هم که حلال اعلام شده تا ابد هرگز حرام نمی شوذ.
ازدواج خواهر و برادر از ابتدا حرام بوده و تا ابد نیز حرام است.
خدا ابتدا حضرت ادم رو افرید ، آدم نیز تنها بود و از خدا درخواست یک همدم را کرد ، پس خداوند از باقی مانده های گلی که برای خلق کردن ادم استفاده شده بود حوا را خلق کرد و سپس خدا به جبرئیل دستور داد تا ازدواجی همراه با تشریفات را برای ادم و حوا ایجاد کند.
پس از مدتی قابیل و سپس هابیل متولد شدند ، خداوند برای آنکه نسل بشر از حلال و پاکیزه باشد یک فرشته ای از هنوع حوری و یک جن که هردو از جنس مونث یا زن بودند را برای هابیل و قابیل فرستاد.
قابیل زنی را همسری گرفت که از طایفه جن ها بود و هابیل با یک فرشته از نوع حوری ازدواج کرد و هردو به ازدواج هایشان راضی بودند.
علت درگیری ها و اختلافات بین قابیل و هابیل برسر جانشینی و مقام پیامبری و حسادت های قابیل به برادر کوچکترش یعنی هابیل بود و در نهایت قابیل برادر کوچکترش را از روی حسادت کشت زیرا نمیخواست برادر کوچکترش جانشین پدر شود.
در اخر خداوند قابیل را لعنت کرد و نسلی ملعون از قابیل در زمین پخش شد و از سوی دیگر خداوند به حضرت ادم فرزند دیگری داد و این فرزند آدم نامش شیث نبی علیه السلام بود و این دومین پیامبر پس از ادم هست و شیث تا مدتها پیامبری مخفی داشت تا از شر برادرش قابیل در امان باشد.
و غیره…
در کل حقیقت شروع تاریخ بنی بشر این هست و هرگز با حرام نسل بشر ادامه پیدا نکرده
اما فرزندان قابیل که بر سنت قابیلی یا قبالا القابله یا کابالا بودن روبه آتش سجده میکردند و ابلیس را میپرستیدند به این علت که قابیل پیامبر خدا نشده بود ، پس قابیل بسوی ابلیس رفت و پیام اوری از سوی ابلیس شد و پس از ان بود که سنت قابیلی و اتش پرستی و بت پرستی ترویج یافت وهرچه که خدا حرام اعلام کرده بود در نزد پیروان قابیل حلال شمرده میشد.
از سوی دیگر چند نسل بعد از قابیل و از فرزندانش کسی به پادشاهی رسید و مردمش اورا دوست داشتند و او روزی مرد و مردم گریه و زاری کردند سپس شیطان به شکل انسانی حاضر شد و گفت شمارا شاد میکنم با ساخت مجسمه ای از روی چهره آن پادشاه ، و سپس شیطان مجسمه را ساخت و رونمایی کرد مردم به محض دیدن ان روبه مجسمه سجده کردند و از اینجا اتش پرستی و بت پرستی ترکیب شد.
منابع : الکافی +بحارالانوار+تفسیر البرهان
من مث اینا علم و اینا نمیارم وسط
اون زمانی که دین زرتشت بود و این داستانا جن اصلا جن نبود و به نیرو های اهریمن معروف بود
و زرتشت همش داره نِر میزنه با اهریمن می‌جنگیم اونو نابود میکنیم اون بده اون اقه و…
حالا تو اومدی میگی توی کتاب زرتشت شیطان پرستی بوده و جن پرستی؟!
[…]
همیشه میخواید دوتا دین /باور/مذهب/و… رو روبروی هم قرار بدین
سلام;
شما نه تنها علمی ندارید بلکه یک جاهل کامل هستید.
جن، قبل از این کافران بوده و نادانی شما با توجه به اسناد و مدارک از زرتشتیان این رو ثابت کرده.
اسناد و مدارک همگی کافر بودن و شیطان پرستی زرتشتیان رو اثبات می کنه و هرمز که شخصی کافر بود از تمام مطالب که داشت میشه متوجه این موضوع شد.
آن کس که نداند و نخواهد که بداند / حیف است چنین جانوری زنده بماند!
پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک.
راه در جهان یک راه است وآن راه راستی است.
از سخنان گهربار زرتشت ، پیامبر بزرگ ایرانیان.
این که میگید و به به و چه چه می کنید، باید بدونید که از سخنان زرتشتیان نیست، همونطور که در خود کتاب زرتشت خواندید که در بالا هست بی ناموسی موج میزنه و این شعار شما فقط برای فرار از حقیقت هست.
پوست کندن انسان بصورت زنده، دختر باکره را کفاره دادن و کشتن حیوانات در این دینی که شما میگید فراوان هست.
این شعار خوبی هست منتهی باید الگوی خوبی هم داشته باشیم، الگوی زرتشتیان ازدواج محارم هست که ناپسند هست حالا همین شعار رو با الگوی خوب شما پیشی بگیرید که برای شما بهتر هست.
على(علیه السلام) : «اَلْعالِمُ مَنْ شَهِدَتْ بِصِحِّةِ أَقْوالِهِ أَفْعالُهُ; دانشمند کسى است که کردارش بر درستى گفتارش گواهى دهد»
پس هر آنچه شعار میخوانید اگر با اعمال یکسو نباشند فقط گمراهی هست.
موفق باشید