کوکب زحل در هفتمین گنبدآسمان و تاثیر آن بر زمین و گنبد آسمان اول :
توضیحات : در این پست به این موضوع میپردازیم که زحل در کدام یک از هفت گنبد آسمان قرار گرفته و همچنین به ارتباط آن با کوکب مریخ و تاثیرات آن دو بر شرایط آب و هوایی زمین اول میپردازیم.
سوره طارق :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ(1) وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ(2) النَّجْمُ الثَّاقِبُ(3) إِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ(4) فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ(5)
[سوگند به آسمان و آن اختر کوبنده* و تو چه دانی که اختر کوبنده چیست؟ * آن ستاره ای است نور افکن * هیچ کس نیست مگر این که نگاهبانی بر او (گماشته شده) است* پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است*
توجه هیچ مطلبی درخصوص ستاره سرخ ((طارق)) در این مقاله قرار داده نشده است !
و صرفا به گرد آوری تفسیر و مفهوم ایه سوم از طارق پرداخته ایم که لقبی است به نام ستاره نورافکن یعنی ((النَّجْمُ الثَّاقِبُ(3))
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبَانِبْنِتَغْلِبَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْیَمَنِ … فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّه (علیه السلام) … فَمَا زُحَلُ عِنْدَکُمْ فِی النُّجُومِ؟ فَقَالَ الْیَمَانِیُّ نَجْمٌ نَحْسٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) لَا تَقُلْ هَذَا فَإِنَّهُ نَجْمُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ هُوَ نَجْمُ الْأَوْصِیَاءِ (علیهم السلام) وَ هُوَ النَّجْمُ الثَّاقِبُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِی کِتَابِهِ فَقَالَ الْیَمَانِیُّ فَمَا مَعْنَی الثَّاقِبِ فَقَالَ إِنَّ مَطْلِعَهُ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ فَإِنَّهُ ثَقَبَ بِضَوْئِهِ حَتَّی أَضَاءَ فِی السَّمَاءِ الدُّنْیَا فَمِنْ ثَمَّ سَمَّاهُ اللَّهُ النَّجْمَ الثَّاقِب.
ابانبنتغلب گوید: نزد امام صادق (علیه السلام) بودم که مردی از اهالی یمن وارد شد و بر وی سلام کرد و حضرت (علیه السلام) جواب سلام وی را داد و فرمود: «خوش آمدی سعد»! آن مرد گفت: «این همان نامی است که مادرم مرا با آن نامید، و اندک هستند کسانی که نام مرا میدانند»! حضرت (علیه السلام) فرمود: «راست گفتی. ای سعد المَولَی»!
پس آن مرد به ایشان عرض کرد: «فدایت شوم! این لقب من بود! (شما از کجا میدانید؟)». امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: «در القاب و عناوین هیچ خیری نیست، خداوند عزّوجلّ در قرآن میفرماید: و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید. (حجرات/۱۱) ای سعد! کارت چیست؟ عرض کرد: «فدایت شوم! من از خانوادهای منجّم هستم که هیچکس در یمن در علم نجوم از ما داناتر نیست».
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «زُحَل نزد شما چگونه ستارهای است»؟
آن مرد یمنی گفت: «ستارهای نحس و شوم است».
حضرت (علیه السلام) فرمود: «این سخن اشتباه را دیگر هرگز را بر زبان نیاور ! ؛ آن کوکب (زحل)، کوکب امیرالمؤمنین (علیه السلام) و کوکب اوصیاء و جانشینان (علیهم السلام) است، و این همان سیاره ای است که خداوند عزّوجلّ در قرآن از آن بهعنوان ستاره ای نورانی و درخشان ((نجم الثاقب)) یاد میکند».
آن مرد یمنی عرض کرد: «پس منظور از پرنور بودنش چیست»؟
امام فرمود: «محلّ طلوع این ستاره در هفتمین آسمان است، و بهاندازهای نورافشانی کرد که نور آن در آسمان زمین اول نیز نمایان شده ، و از آنجاست که خداوند عزّوجلّ آن را ستارهی درخشان نامید».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۳۲ – الخصال، ج۲، ص۴۸۹/ نورالثقلین/ تفسیر البرهان
زحل در برج میزان – و خلقت روز (حجاب روز) پیش از خلق شدن شب (حجاب شب) :
2) طبرسی: عیاشی در تفسیرش به اسناد از اشعث بن حاتم می گوید: من در خراسان بودم و امام رضا علیه السلام و فضل بن سهل و مأمون در قصری در شهر مرو با هم جلسه داشتند و بر سر سفره غذا، امام رضا علیه السلام فرمود: مردی از بنی اسرائیل در شهر مدینه از من پرسید: به نظر شما، ابتدا روز آفریده شده است یا شب؟ شما چه می گویید؟ راوی می گوید: حاضران مجلس در این باره از یکدیگر پرسیدند، اما هیچ یک از آنان حرفی برای گفتن نداشتند. فضل بن سهل به امام رضا علیه السلام عرض کرد: خداوند به تو خیر و صلاح عطا کند! تو پاسخ این پرسش را بگوی. امام رضا علیه السلام فرمود: از منظر قرآن بگویم یا از منظر علم حساب؟ فضل پاسخ داد: از منظر علم حساب. امام فرمود: ای فضل! تو می دانی که طالع تمام دنیا برج سرطان است و ستارگان در پهنه وسیع این برج قرار دارند و سیاره زُحَل در برج میزان و مشتری در برج سرطان و خورشید در برج حَمَل و ماه در ثَور واقع شده اند و این دال بر وجود خورشید در میان دهمین طالع حَمَل که در وسط آسمان واقع شده است، می باشد. پس نتیجه میگیریم روز، قبل از شب به وجود آمده است.
- مجمع البیان، ج 8، ص 275
- تفسیر البرهان / (البرهان فی التفسیر القرآن)
سوره تکویر :
آیه فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (15) سوگند به ستارگاني كه باز ميگردند.
(مرتبط با آیه دیگر : الجوار الکنس )
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ قَالَ هِیَ الْکَوَاکِبُ تُکْنَسُ بِاللَّیْلِ وَ تُخْنَسُ بِالنَّهَارِ فَلَا تُرَی.
امام علی (علیه السلام)- فَلا أُقْسِمُ بِالخُنَّسِ؛ آنها اخترانند که شب نمایانند و روز پنهان شده (بدلیل قوی تر بودن نور روز) و دیده نشوند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۴۰۸ -بحارالأنوار، ج۵۵، ص۱۰۷
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ قَالَ خَمْسَهًُْ أَنْجُمٍ زُحَلُ وَ عُطَارِدُ وَ الْمُشْتَرِی وَ بَهْرَامُ وَ الزُّهَرَهًُْ لَیْسَ فِی الْکَوَاکِبِ شَیْءٌ یَقْطَعُ الْمَجَرَّهًَْ غَیْرُهَا.
امام علی (علیه السلام)- فَلا أُقْسِمُ بِالخُنَّسِ؛ منظور پنج ستارهاند زحل، عطارد، مشتری، بهرام، زهره، و جز اینها ستارهای خلق نشده است که راه رودخانه سفید رنگ آسمان (1) را پیمایند، نیست.
- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۴۱۰ – بحارالأنوار، ج۵۵، ص۱۰۸/ نورالثقلین
(1 – رودخانه آب و سفید رنگ آسمان ، به اشتباه و با توجه به دروغ شیطان پرستان یونانی معروف شده به کهکشان راه شیری )
توضیح راه شیری (در حقیقت: رودخانه ای در آسمان) در نجوم اسلامی زمین تخت
چگونگی پدیدار شدن سرما و گرما
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْحَرِّ وَ اَلْبَرْدِ مِمَّا يَكُونَانِ فَقَالَ لِي يَا أَبَا أَيُّوبَ إِنَّ اَلْمِرِّيخَ كَوْكَبٌ حَارٌّ وَ زُحَلَ كَوْكَبٌ بَارِدٌ فَإِذَا بَدَأَ اَلْمِرِّيخُ فِي اَلاِرْتِفَاعِ اِنْحَطَّ زُحَلُ وَ ذَلِكَ فِي اَلرَّبِيعِ فَلاَ يَزَالاَنِ كَذَلِكَ كُلَّمَا اِرْتَفَعَ اَلْمِرِّيخُ دَرَجَةً اِنْحَطَّ زُحَلُ دَرَجَةً ثَلاَثَةَ أَشْهُرٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ اَلْمِرِّيخُ فِي اَلاِرْتِفَاعِ وَ يَنْتَهِيَ زُحَلُ فِي اَلْهُبُوطِ فَيَجْلُوَ اَلْمِرِّيخُ فَلِذَلِكَ يَشْتَدُّ اَلْحَرُّ فَإِذَا كَانَ فِي آخِرِ اَلصَّيْفِ وَ أَوَّلِ اَلْخَرِيفِ بَدَأَ زُحَلُ فِي اَلاِرْتِفَاعِ وَ بَدَأَ اَلْمِرِّيخُ فِي اَلْهُبُوطِ فَلاَ يَزَالاَنِ كَذَلِكَ كُلَّمَا اِرْتَفَعَ زُحَلُ دَرَجَةً اِنْحَطَّ اَلْمِرِّيخُ دَرَجَةً حَتَّى يَنْتَهِيَ اَلْمِرِّيخُ فِي اَلْهُبُوطِ وَ يَنْتَهِيَ زُحَلُ فِي اَلاِرْتِفَاعِ فَيَجْلُوَ زُحَلُ وَ ذَلِكَ فِي أَوَّلِ اَلشِّتَاءِ وَ آخِرِ اَلْخَرِيفِ فَلِذَلِكَ يَشْتَدُّ اَلْبَرْدُ وَ كُلَّمَا اِرْتَفَعَ هَذَا هَبَطَ هَذَا وَ كُلَّمَا هَبَطَ هَذَا اِرْتَفَعَ هَذَا فَإِذَا كَانَ فِي اَلصَّيْفِ يَوْمٌ بَارِدٌ فَالْفِعْلُ فِي ذَلِكَ لِلْقَمَرِ وَ إِذَا كَانَ فِي اَلشِّتَاءِ يَوْمٌ حَارٌّ فَالْفِعْلُ فِي ذَلِكَ لِلشَّمْسِ هَذَا «تَقْدِيرُ اَلْعَزِيزِ اَلْعَلِيمِ »
سليمان بن خالد مىگويد:از امام صادق عليه السّلام پرسيدم كه گرما و سرما از چه پديد مىآيد؟امام عليه السّلام فرمود:اى ابا ايوب!همانا مرّيخ⭐️ ستارهاى است گرم و زحل🪐 ستارهاى است سرد،پس هر گاه مرّيخ اوج مىگيرد زحل فرود مىآيد و اين به گاه بهار باشد.اين دو به همين وضع پيش مىروند يعنى هر گاه مرّيخ يك درجه اوج گيرد زحل يك درجه فرود آيد در طول سه ماه تا آنكه مرّيخ به حد اعلاى ارتفاع خود مىرسد و زحل آخرين درجۀ انحطاط خود را مىپيمايد،و در اين هنگام است كه کوکب مرّيخ (در آسمان زمین) بخوبى آشكار مىگردد (بدلیل شکست نور در بین گنبد های آسمان) ،و در اين هنگام گرما شدت يابد،و چون آخر تابستان سپرى شود و اول پاييز فرا رسد زحل ارتفاع گيرد و مرّيخ فرود خود را بياغازد و همچنان پيش مىروند يعنى هر درجهاى كه زحل اوج مىگيرد مرّيخ به همان درجه فرود مىآيد (و با پایین امدنش و شکست نور در بین گنبد ها از دید ناظر زمینی محو میگردند) تا آنكه مرّيخ به حد آخر پایین آمدن خودش مىرسد و زحل به نهايت اوج و بالا رفتن خود می رسد ،و در اين هنگام است كه زحل آشكار مىشود،و اين روند در آغاز زمستان و پايان پاييز است،و از اين رو سرما شدت گيرد ، و هر قدر آن يك اوج گيرد اين يك فرود آيد و هر قدر آن فرود آيد اين يك اوج گيرد،
پس اگر روزى از روزهاى تابستان سرد باشد بدان كه سبب آن ماه است (که از هفت لایه اب و آتش خلق شده و لایه هفتم آن پوششی از آب/یخ دارد )، و روزى از روزهاى زمستان گرم باشد سبب آن خورشيد است(که از هفت لایه اب و آتش خلق شده که پوشش لایه هفتمش از آتش است). و اين است اندازهگيرى خداوند عزيز دانا
(الکافی ج۸ ص۳۰۶)
نکته مهم : (در نیمه جنوبی زمین اول از دید ناظران و ساکان ان مناطق ، این موضوع برعکس است)
مقالات مرتبط برای درک بهتر مطالب
امام صادق و زمین تخت و گنبد آسمان و کوه قاف = زمین کروی نیست / دروغ و توهمی به نام کره زمین
خورشید در زیر چهارمین گنبد آسمان در حدیث امام سجاد و امام صادق علیه السلام